logo





آخرین تانگو تو زوریخ

پنجشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۳ - ۰۳ ژوييه ۲۰۱۴

علی اصغر راشدان

Aliasghar-Rashedan03.jpg
- اشتانکه؟
- ناین،اشنایدر وایز،توایمال،بیته.
لیوانهای آبجوی مایل به سیاه رادست میگیرم،راه میافتم، میزهای زیاد محوطه باز را زیزاگ میگذرم. دکتر کنار میزگرد دو نفره زیر درخت سبز شاه بلوط نزدیک سکوی رقص نشسته.آبجوهارا رو میز میگذارم، رو صندلی خالی می نشینم. هرکدام یک قلپ مینوشیم. گرمای عصرگاهی ملس است، آبجو می چسبد. دکترمیگوید:
- انگارجزیره صفانیامدی هنوز.
- نه،بارهاازروپل کنارش که دریاچه روتبدیل به رودخانه لیمات میکنه گذشته م وازدوروارسیش کرده م.
- این رودخانه ازوسط شهروکشورمیگذره،واردآلمان که میشه همون رودمعروف راین میشه.
- ازخصوصیات جزیره واین جماعت بگو دکتر.
- این جزیره وسط شهرکناردریاچه ست.تقریبابه اندازه استودیوی آزادی تهرانه.ازاواخربهارتااوایل پائیزکه هواآفتابی وگرمه رستوران بزرگیه با موزیک زنده وسکوی رقص توفضای بازجزیره.
- موزیکش خیلی قدیمیه،آدمای جفت وطاقشم پیروپاتالن،انگار آخرین تانگوشونومیرقصن!اون پیرزنه رو نگاش کن که بااون پیرمرده تانگو میرقصه، به سختی خودشونو تکون میدن،پیرزنه هرآن ممکنه بیفته وزرتش قمصورشه!
- اشتباه میکنی.ایناتقریبامشتریای دایم اینجاواین موزیکن.
- واسه چی اینجوریه دکتر؟
- این موزیکامال دهه های شصت وهفتاده،بهترین خاطرات دوران اوج جوونی اینارو براشون زنده میکنه.
- چیجوری اینوفهمیدی دکتر؟
- کاری نداره،بروتونخ رقصنده های جفت وطاق،تموم آهنگارو مثل کف دستاشون حفظن،اونایم که خوننده نداره وتنهاآهنگشو مینوازن،تقریبا همه شون ضمن رقصیدن شعراشو میخونن.
- اوناواسه چی هرروزمیان اینجاوبااین آهنگامیرقبصن،دکتر؟
- واسه این که این آهنگامال بهترین وخاطره انگیزترین روزای جوونیاشونه.
تقریباتموم آهنگاایتالیائیه ومال سالای شصت هفتاده.حتی واسه مام آشناوخاطره انگیزه.این آهنگامایه زندگی ایناست.
- چی دردی ازاین روزگارپیریشونودوامیکنه؟
- بروتونخ یکی یکیشون.اون زنه باموهای طلائی،خوب نگاش کن، چقدرتنش انعطاف داره،مثل یه زن سی ساله فرزوچالاک میرقصه. تقریباهفتادساله ست.مردشم هشتادوخوب داره.اگه این تحرک،رقص وشادی وخنده هاش نبوداوناسالهاپیش ریغ رحمتوسرکشیده بودن.
- انگازخیلی وقته میای اینجادکتر،حسابی زیروبمشو حفظی،یه کم ازحکمتای دیگه ش بگو.آبجوگرم نشه،بریم بالا،هرکی مارو عزادارمیخواد بره لای دست باباش!
- هوایه کم گرم که میشه بیشترروزاعصرانه موکه همون شاممه اینجا میخورم.میرم تونخ اهالی این سکوی رقص وکلی حکمت میاموزم.گاهی که مالی به دردخور پیشنهادیه رقص تانگومیده،دستشو پس نمیزنم.سنم بااونامیخونه،این موزیکاخاطرات جوونی منم زنده میکنه.یادش بخیر،چه روزای خوشی بود.یادکلوب بافلوتومیدون کاخ میفتم که هرشب اونجابودم، آخرین تانگوهاموباهاشون میرقصم.آدم باخاطراتش زنده ست.دیوونه ها هموناین که توذهنشون خاطره ندارن.
- یعنی میگی اونام رو همین اصل هرروزاینجاحمع میشن،دکتر؟
-آقاجون،من آدم حساسیم،زودازکوره درمیرم.وادارم نکن فکرکنم بیشتر از ظرفیتت بهت بهاداده ام وداری خودتوخراب میکنی!صحنه رقص جلوروته، چشم وگوش وحواسم که داری،واسه چی هی سئوالات بیربط میکنی؟
- دکترجون،توجه داشته باش،دفه اوله که میام جزیره،طبیعیه که ابهام داشته باشم.
- اینا دیگه ابهام نیست،نگاکن،همون پیرزن که گفتی الانه که بیفته، رودست پیرمرده میچرخه ومعلق میزنه،اطرافیام واسه ش دست میزنن،تو ازاون چیزی حالیت نیست؟
- بایدچی حالیم باشه،دکتر؟
- بایدحالیت باشه که همین رقص نانگووپیچ وتاب وزنده شدن خاطرات جوونیاشونه که اوناروهنوزم زنده نگاهداشته،این پیچ وتاب بهترین ورزش بدنیست واسه اوناوزنده موندنشون.ببین چیجوری موقع رقصیدن همه چی روفراموش میکنن،شعرترانه رو زمزمه میکنن، اخماوچین وچروکاشون پاک ازبین میره،تموم وجودشون حرکت وشادی میشه.دوباره همون جوونای سی چل سال پیش میشن.همینا مایه زندگی آدمیزاده دیگه.
- دکتر،راههای دیگه م واسه جوون شدن هست.
- ازشرمندگی زن وبچه فرارکنن وتموم روزتوپارکاول بگردن ورونیمکتا بشینن؟برن مسجد؟سینه وزنجیرزبزنن؟گل روسرشون بمالن وقمه توسرشون بزنن؟....
-

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد