" آواز "
آه، باز هم
پل قدیمی یک آواز،
باز هم صدای بوسه ی عشق.
باران، نت به نت
بر شانههایم میبارد
و یادی شیرین
ملودی گامهایم را تنظیم میکند.
از پل میگذرم
و به پل باز میگردم.
" گل رز "
بوته ی گل رز
برای دیدار سحرگاهی ات
پرپر میزد.
هوا،
کلافه ی نفس تنگیهایش بود.
تو، خاموش،
کنار ساعت دلتنگی هایت
پرپر شده بودی.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد