logo





اول ماه مه، دولت و سندیکاها در ترکیه

دوشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۸۸ - ۲۰ آپريل ۲۰۰۹

نادر ساده

turkey-1mai.jpg
اول ماه مه در حالی فرا می رسد که اوج گيری بحران سرمايه داری در جهان، ترکيه را نيز متاثر ساخته وبا بسته شدن کارخانه ها به شمار بيکاران افزوده گرديده است.

طبق برآورد های مرکز آمار ترکيه درمقايسه با سال گذشته توليد صنعتی اين کشور ۲۳درصد و توليد ماشين خودرو ۵۹ درصد کاهش داشته است.(*۱) با اين وجود دولت محافظه کار – اسلامی تيب رجب اردغان بکلی منکر تاثير پذيری ترکيه از بحران اقتصادی در جهان و منکر بيکاری رو به تزايد دراين کشور است. جنبش کارگری ترکيه اما بر بستر بحران اقتصادی موجود ناچاراست خواست بيکاران و شاغلينی که سطح دستمزد آنان پايين قراردارد را مورد توجه ويژه قراردهد و خواستهای واقعی کارگران را دراول ماه مه نيز مطرح نمايد.

بر بستر همين زمينه عينی نيز هست که برخی سنديکاها تلاش می کنند برای بسيج عمومی از اول ماه مه فرصتی برای بيان مطالبات کارگری فراهم نمايند. مطالباتی واقعی که بنابر ماهيت و جهت گيری سنديکاهای کارگری ترکيه احتمالا ازفرمول واحدی برخوردار نيست و
روشن است برخی ديگر از اتحاديه ها که نزديک به احزاب حاکم هستند اصولا قادر به بيان مشکلات واقعی کارگران نيستند و نمی خواهند که نماينده ی اعتراض کارگران باشند.

بهر حال امسال برگزاری مراسم اول ماه مه در ترکيه بيش از سالهای گذشته اهميت يافته است. از يکطرف نارضايتی کارگری رو به گسترش است و از طرف ديگر دولت ترکيه نيز در حال بررسی لايحه ايست برای برسميت شناسی اول ماه مه بعنوان يک روز تعطيل(*۲). همين دو عامل تحرکات جديد سنديکايی در ترکيه را افزايش داده است.

طبيعی ايست در شرايط پيش آمده که دولت ترکيه مشغول بررسی مسئله رسمی شدن اول ماه مه بعنوان يک روز تعطيل گرديده و رسما نيز خبر آن انعکاس يافته است بين سنديکاهای کارگری ترکيه نيز برسر اين خواست مشخص "اول ماه مه بعنوان يک روز تعطيل رسمی“ اتفاق نظر جدی پديد آيد.

اما اين اتفاق نظر الزاما بيان درک و مفهوم يکسان از اول ماه مه نيست. بمعنای دفاع يکسان ازسنت انقلابی اول ماه مه و تبديل اول ماه مه بعنوان روز گسترش مبارزه و همبستگی و انترناسيوناليسم کارگری از سوی کليه سنديکاهها وفعالين کارگری نيز نيست. بلکه بيش از هر چيز اتفاق نظر بر سررفع موانع قانونی و تعطيلی رسمی روزکارگر است.

بدنه ی چپ کارگری در سنديکاها البته که آماج تبديل اول ماه مه به روز مبارزاتی و طرح خواستهای واقعی کارگران را همواره دنبال کرده و امسال نيز خواهند کرد اما ما می دانيم سنديکاهای محافظه کاری نيز در ترکيه وجود دارند که بشدت قانونی و تابع خط ومشی سياسی احزاب و بويژه احزاب حاکم هستند. اين درست است که اينها سازمانهای کارگری هستند و بخشهايی از طبقه کارگر را متشکل کرده اند اما ماهيتا در خدمت سياست دولتی بوده و از محدوديت ذاتی برخوردارند و در مواردی نيز بارها گرايش ضد چپ و مخالفت شان با "حق تشکل يابی مستقل کارگران" را نشان داده اند وبهمين دليل اين اتفاق نظر پيش آمده تنها يک روی سکه است و روی ديگر آن اختلافات و تفاوت ها بين سازمانهای کارگری است که در شرايط حاد مبارزه ی طبقاتی می تواند به شکاف های عميق تر مابين آنان بر سر مسائل اساسی تر منجر گردد ونه الزاما به اتحاد و ائتلاف بيشتر.

صد البته بايد از تعطيل رسمی اول ماه مه و امکان برپايی جشن کارگری دفاع کرد و حتی برسر اين خواست اساسی به ائتلاف وسيع گرايشات درون جنبش سنديکايی خوش آمد گفت اما نه تفاوت مابين سنديکاهها با تحقق اين خواست از بين می رود و نه پذيرش اين خواست از سوی دولت و مجلس ترکيه نشان از يک عقب نشينی جدی دولت در مقابل جنبش کارگری دارد. روشن است دولت اسلامگرا ی ترکيه هدف اش از تصويب اين قانون و در اين شرايط تشديد و اعمال کنترل نرم بر پتانسيل جنبش کارگری و تطهير چهره خود در افکار عمومی بين المللی است. نبايد فراموش کنيم که در تمامی سالهای گذشته خشونت دولتی بر عليه اول ماه مه در حالی انجام شده است که ترکيه امضاء پای قراردادهای بين المللی سازمان جهانی کار نيزگذاشته بوده است.

در ترکيه بنابر تاريخ اين کشور حتی محل برگزاری جشن اول ماه مه که همانا "ميدان تقسيم" شهر استانبول است يکی از فاکتور های است که می توان ميزان حمايت و پيگيری هر سنديکا در طرح خواست تعطيل رسمی را با آن به سنجش گرفت. علاوه براين می توان با فاکتور دفاع از "حق تشکل مستقل" و همچنين دفاع از "خواست آزادی تجمع"، ميزان پيگيری و نوع گرايش سنديکاههای ترکيه را نيز محک زد. چرا که تجمع در ميدان تقسيم ترکيه نزديک به سه دهه برای کارگرانی که خواسته اند در روز اول ماه گردهم آيند، سرود انترناسيونال بخوانند و به سياست های ضد کارگری دولت اعتراض کنند ممنوع بوده است. اين ميدان سنبل و يادآور کارگران جانباخته ايست که در اول ماه مه ۱۹۷۷ مورد هجوم مسلحانه شبه نظاميان دست پرورده ی سازمان سياه قرارگرفتند و بيش از ۳۰ نفر از کارگران در جريان اين حمله جان خودشان را ازدست داده، صدها نفر زخمی و ۴۵۳ نفر نيزبازداشت شده بودند(*۳). در آنروز ۵۰۰ هزار کارگر در ميدان تقسيم تجمع کرده بودند و با شليک مهاجمان جمعيت وحشت زده و در حال پراکنده شدن مجددا هدف تيراندازی گرم مهاجمان و حتی پليس قرار گرفتند و در حاليکه پشت اين واقعه ماموران سياه صحنه گردان اصلی بودند روزنامه های رسمی "چپ های افراطی " را مسئول اين جنايت معرفی نمودند و طولی نکشيد که فرماندهان ارتش نيز در سپتامبر ۱۹۸۰ دست به کودتای نظامی زدند و ديکتاتوری نظامی برقرارگرديد و اول ماه مه بعنوان روز تعطيل رسمی مردود و تجمع کارگری در ميدان تقسيم ممنوع گرديد و ۲۸ سال بعداز کودتا همچنان ممنوع باقی مانده است. همگان تجربه ی آخرين درگيری و تهاجم پليس به کارگران را درتظاهرات سال گذشته بياد داريم که پليس با همه ی امکانات خود منجمله تانک و گازاشک آور وباتوم به جنگ تظاهر کنندگان رفت و خيابانهای استانبول به صحنه ی مقاومت کارگران دربرابر خشونت سازمانيافته ی دولتی تبديل شد.

بنابراين در حالی که سنديکاهای متمايل به چپ نه تنها خواهان رسمی شدن اول ماه مه بعنوان روز تعطيل رسمی هستند بلکه تاکيد دارند که مراسم در ميدان تقسيم برگزار شود اما بر عکس، سنديکاهای نزديک به دولت معتقدند محل برگزاری مراسم رانبايد پيش شرط برگزاری جشن اول ماه مه قرارداد و يا با بهانه ی اينکه اگر مراسم در ميدان تقسيم برگزار شود گروههای چپ و غير قانونی وارد اين مراسم می شوند تلاش می کنند کارگران را از برگزاری مراسم در ميدان تقسيم منصرف کنند.

در مورد حق تشکل يابی مستقل و حق آزادانه ی تجمع نيز فی الواقع اکثر سنديکاها ی ترکيه تا کنون دفاعی نکرده و نخواهند کرد در حاليکه از هر دو اين خواست فعالين کارگری چپ ترکيه دفاع کرده و همچنان نيز دفاع می کنند و همين ها بيان تفاوت های جدی درون جنبش سنديکايی ترکيه نيز هست. با همه ملاحظات فوق در آستانه برگزاری جشن اول ماه مه۲۰۰۹ در ترکيه ما شاهد سه اتفاق قابل توجه هستيم که مجدد مورد تاکيد قرار می گيرد.

- يکم اينکه، همانطور که يادآوری شد امسال دولت حاکم بر ترکيه، قصد دارد اول ماه مه را بعنوان روز تعطيل رسمی اعلام نمايد و از هم اکنون بررسی لايحه ی قانونی آنرا در دستور قرار داده است.

- دوم اينکه امسال سنديکا های اروپا در ائتلافی گسترده و با يک کمپين بين المللی قصد دارند برروند برپايی جشن اول ماه درترکيه نظارت نمايند.*۴

و سوم اينکه امسال اين حرکت همبسته ی بين المللی بنام يک کارگر زندانی "منصور اسانلو " نام گذاری شده است.

با مرور اين سه مورد در اينجا نيز توضيحاتی ضروری است.
در اين حرکت و انتخاب منصور اسانلو آنچه لحاظ شده است اينکه منصوراسانلو شناخته شده ترين چهره يک فعال کارگری و کارگر زندانی ايران در سطح بين المللی و بويژه درسطح سنديکاهای ترکيه می باشد. سنديکاههای اروپايی منصور اسانلو را بعنوان نماد تشکل های کارگری ايران که تحت سرکوب و پيگردند انتخاب وعکس و نام آنرا بر بالای فراخوان کمپين همبستگی با کارگران ترکيه نشان کرده اند و در اول ماه مه منصور اسانلو و با نام او کارگران تحت سرکوب ايران را در اول ماه مه به ميدان تقسيم می برند و خواست آزادی او را در ميان کارگران ترکيه و درسطح افکار عمومی مطرح می کنند. ما می دانيم که پشت سر منصوراسانلو سنديکای کارگران شرکت اتوبوس رانی تهران وحومه با همه ی توش و توانش و عموم فعالين سنديکايی قراردارند و علاوه بر منصور اسانلو تعدادی ديگر از فعالين کارگری ايران منجمله در زندان محبوس هستند و شايسته بود خواست آزادی بدون قيد و شرط کليه کارگران زندانی بعنوان يک خواست مشروع جنبش کارگری در اين کمپين بين المللی نيز مطرح شود که نشده است و اين مورد مستقيما به دست اندرکاران کمپين نيز تذکر داده شده است. اما اين يادآوری بيش از ذکر انتقاد به اين کمپين بين المللی متوجه فعالين کارگری ايران در داخل و خارج از کشور است. چرا که به نظر نگارنده شايسته تر بود که فعالين کارگری ايران در داخل وخارج از کشور اين کمپين همبستگی با کارگران ترکيه و پيوند آنرا در اين شرايط با مسائل جنبش کارگری ايران جدی گرفته و با شرکت خود به هر نحو ممکن و به ابتکار خود معرف مطالبات و خواستهای کارگران ايران باشند. تجربه ی سال گذشته و شرکت مستقيم فعالين کارگری از ايران در دادگاه محاکمه فعالين سنديکايی ترکيه يک نمونه ی درخشان بود که تاثيرات مثبت امتداد آن در بين فعالين کارگری ترکيه همچنان پايدار است. در حقيقت هيچگاه برای شروع همبستگی دير نيست و می توان و بايد صدای همبستگی کارگران ايران را در اول ماه مه به گوش کارگران ترکيه و جهان رسانيد که اميد چنين باد. طبيعتا خطاب اين يادآوری آندسته هستند که همبستگی طبقاتی برايشان دو سويه و متقابل و طبقاتی است، از جنبش کارگری در ديگر کشورها طلبکارنيستند و درعمل خود نيز همبستگی بين المللی متقابل را قادر به سازماندهی هستند.

در مورد دوم نيز که خواست برسميت شناخته شدن اول ماه مه بعنوان تعطيل رسمی است می دانيم سالهاست که از سوی سنديکاهای کارگری ترکيه پيگيری می شود. امسال نيز سنديکاها همچنان بر خواست برپايی آزادانه ی جشن اول ماه تاکيد داشتند که اين خواست آنان با يک کمپين بين المللی مورد حمايت قرار گرفت. در واقع اين دولت ترکيه ناقض حقوق کار بوده است و تصميم جديد دولت و گردن گذاشتن آن به يک لايحه ی قانونی را نبايد هديه به کارگران ترکيه تلقی نمود.

ابتکار اين کمپين بين المللی از سوی سنديکای مواد خوراکی، رستورانها وميهمان خانه ی آلمان در شهر دورتموند مطرح و بلافاصله مورد حمايت سنديکاها وفعالين کارگری ترکيه نيزقرارگرفت. منجمله دبيرکل سنديکاهای ترکيه نظير " تُرکيس" و " ديسک " از اين ابتکار نظيرسنديکاهايی از اسپانيا و ايتاليا، آمريکا وکانادا و آلمان حمايت نمودند. هدف کمپين جمع آوری ۱۰۰۰۰ نامه و امضای اعتراضی به نخست وزيرترکيه و استانداراستانبول می باشد تا برپايی آزادانه ی جشن اول ماه مه در ميدان تقسيم را برسميت شناسند وقرار است از روز ۳۰ آوريل تا ۲ ماه مه ۲۰۰۹ هياتی مرکب از ۳۰- ۳۵ نفر از فعالين کارگری اروپا به استانبول سفرکنند و بر روند برپايی جشن اول ماه نظارت داشته باشند.

جالب اينکه سفراين هيات نه تنها مورد حمايت سنديکاها در ترکيه قرارگرفته است بلکه انگيزه ی نظارت آنان منشاء يک رايزنی وسيع بين سنديکاهای کارگری در ترکيه حول بر پايی مراسم اول ماه مه در ترکيه نيز شده است و از سوی ديگر نيز در اين حرکت بزرگترين سنديکا ی ترکيه نظير سنديکای خدمات عمومی که سنديکايی چپ گرا محسوب می گردد و سنديکای "ترکيس" که سنديکايی "کماليست" می باشد و سنديکای " ديسک " که گرايش به سوسيال دمکراسی دارد با سنديکای های بين المللی نظير "آی، تی، اف" و " آی تی يو سی“ در هماهنگی قرار گرفته اند. همين حساسيت سنديکاها نشان از اهميت مسئله ی اول ماه مه در ترکيه دارد.

اين رايزنی بخودی خود مطرح نيست بلکه آنچه مهم است بازتاب آن در سطح جامعه، روشن شدن جهت گيريها و دامن زدن به بحث ها حول سياست های درون جنبش کارگری دريکی از مهمترين روزها در تاريخ جنبش کارگری بين المللی است.

روزی که بر اثر برآيند نيروها و برملا شدن تضادها رقم می خورد و می تواند از تمايل عمومی اين سنديکاها از" روز کار و تعطيل رسمی دولتی " عبور کند، سد ها را بشکند و نيروی اعتراض کارگری را بميدان آورد و به سنت انقلابی اول ماه مه باز گردد و شعاع آن جنبش کارگری منطقه و جهان را گامی به پيش برد.

و بالاخره اينکه طی يکی دو ماه قبل با توجه به تبليغات و مباحث مربوط به انتخابات منطقه و محلی در ترکيه مسئله برپايی جشن اول ماه مه ابتدا در حاشيه و بعد نيز به مجلس ترکيه نيز کشيده شد و نماينده ای از "حزب خلق" که حزب جمهوريخواهان ناسيوناليست محسوب می گردد خواستار تصويب قانون جديدی برای اعلام اول ماه مه بعنوان يک روز تعطيل رسمی شد. عجيب اينکه اين همان حزبی است که در جريان کودتای نظامی ۱۹۸۰آتش بيار معرکه بود و هنوز حمايت های پنهان و آشکارش از کودتاچيان دراذهان باقی است و حال که در موضع اپوزيسيون قرارگرفته است "مدافع" اول ماه مه شده است. جنبش کارگری بايد چنين تضادی در بالايی ها را با فشار از پايين دامن زند.

اينکه استفاده ی تبليغاتی از اول ماه مه برای جلب آراء در انتخابات محلی يا تضادهای درونی رژيم ترکيه و مخالفت ناسيوناليست ها با دولت اسلامی حاکم منشاء اين موضع گيری ها بوده است از اهميت اين موضوع نمی کاهد که خواست برپايی آزادانه ی جشن اول ماه مه بعنوان يک مسئله ی جدی در سطح جامعه ترکيه مطرح شده و بايد بازهم بيشتر مطرح شود.

چنين است که اواخر ماه مارس وزير کار ترکيه نيز اعلام کرد بررسی مسئله ی روز اول ماه مه بعنوان روز تعطيل رسمی در ترکيه دستور کار دولت قرارمی گيرد تا لايحه قانونی آن بررسی شود.نتايج قطعی هنوز اعلام نشده است اما همه شواهد دال بر اين است که با اين روند دولت کنونی حاکم بر ترکيه ناچار خواهد شد سرانجام مقررات ديکتاتوری نظامی را بعد از ۲۸ سال کنار گذارد ويا اينکه بار ديگر در انظار جهانيان بر ماهيت سرکوبگرانه وضد کارگريش صحه گذارد و به جنگ خيابانی با کارگران رود.

ما می دانيم در ترکيه سنديکاها ی کارگری ترکيه متاثر از گرايشات متفاوتی هستند، اعم از ناسيوناليست ها تا اسلامی ها و سوسيال دمکراتها تا چپها و سوسياليست ها و راديکالها در سطوح مختلف درون سنديکاهها نفوذ دارند. مسئله ی اصلی اما اين است که اولا سنت انقلابی اول ماه مه در سطح جهان و همچنين ترکيه بيش از همه به چپ ها وسوسياليست ها تعلق دارد وبايد آنرا سازمان داد وگرنه خودبخود حادث نمی شود و دوما امروز در شرايطی که بحران سرمايه داری در ابعاد بين المللی روبه رشد گذاشته است و خواه ناخواه دفاع از محل کار وسطح دستمزد ها را به يک مسئله ی اساسی مبدل کرده است بايد که چپ ها و سوسباليست ها ابتکار عمل را بدست گرفته تا دراول ماه مه امسال بهمراه مطالباتی نظير "حق تشکل مستقل کارگری“ و "حق آزادانه ی تجمع" نيز بازتاب گسترده يابد. بعبارتی ديگر مطالبه "نان و کار" ملموس ترين مطالبه ی کارگری در ابعاد توده ای ايست و نبايد از سوی چپ ها وسوسياليست ها در مبارزه بر سر آن غفلت شود. چه گرايشات چپ و سوسياليست تنها در حين اينکه برای دامنه ی نفوذ خود از راه شرکت مستقيم در مبارزات روزمره در بين کارگران ميکوشند قادرند با گرايشات ديگر نيز که در لوای سازمانهای کارگری اما درواقع در خدمت سياست های طبقه حاکم قراردارند مقابله کنند وابتکار عمل را خود بدست گيرند.
بی ترديد فعالين کارگری که در جنبش کارگری ترکيه برای بسيج و سازماندهی اعتراض طبقه کارگر از پايين، برای تجديد سازماندهی پايه های فعاليت کارگری و مبارزات دفاعی و طبقاتی مبارزه می کنند امسال نيز با پرچم خود به ميدان خواهند آمد واز سنت انقلابی اول ماه مه دفاع خواهندکرد! برای همبستگی بين کارگران ايران و ترکيه بکوشيم.

منابع:
*۱- آرشيو روزنامه ی يونگه ولت
*۲- http://www.worldbulletin.net/news_detail.php?id=39802
*۳- http://www.wsws.org/de/2003/mai2003/trk-m۰۱.shtml
*۴-http://www.ofros.com/etelayee/afish_hbosalo.pdf
عکس: قتل عام کارگران ترکيه در اول ماه مه ۱۹۷۷ ميدان تقسيم استانبول


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

برای همبستگی بين کارگران ايران و ترکيه بکوشيم.
همبستگی
2009-04-23 07:07:51
مطالبه "نان و کار" ملموس ترين مطالبه ی کارگری در ابعاد توده ای ايست و نبايد از سوی چپ ها وسوسياليست ها در مبارزه بر سر آن غفلت شود. چه گرايشات چپ و سوسياليست تنها در حين اينکه برای دامنه ی نفوذ خود از راه شرکت مستقيم در مبارزات روزمره در بين کارگران ميکوشند قادرند با گرايشات ديگر نيز که در لوای سازمانهای کارگری اما درواقع در خدمت سياست های طبقه حاکم قراردارند مقابله کنند وابتکار عمل را خود بدست گيرند.
بی ترديد فعالين کارگری که در جنبش کارگری ترکيه برای بسيج و سازماندهی اعتراض طبقه کارگر از پايين، برای تجديد سازماندهی پايه های فعاليت کارگری و مبارزات دفاعی و طبقاتی مبارزه می کنند امسال نيز با پرچم خود به ميدان خواهند آمد واز سنت انقلابی اول ماه مه دفاع خواهندکرد! برای همبستگی بين کارگران ايران و ترکيه بکوشيم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد