logo





دستآوردها و ضعف های کنگره ی یازدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۸ آپريل ۲۰۰۹

احمد فرهادی

۲۸ فروردین ۱۳۸۸

شوق و اراده ی وحدت
برجسته ترین تصویری که از کنگره ی یازدهم سازمان در ذهن من نقش بسته، شور و شوق وحدت است و این تصویر زیبا همیشه با من خواهد ماند. به گمان من ماندگارترین تصویر در ذهن اکثریت قریب به اتفاق شرکت کنندگان در کنگره نیز همین تصویر زیبا خواهد بود.
در ارزیابی از دستآوردها نیز بر این نظرم که مهم ترین دست آورد کنگره ی یازده پر و بال گرفتن این شور و شوق و فرارویش آن به سطح اراده ای قوی برای وحدت بود. من در این ارزیابی بیش از آنکه به تصویب قطعنامه ی وحدت با رای بسیار بالا متکی باشم نظر به این دارم که اعتقاد به وحدت در کنگره موج می زد، اعتقادی برپایه ی آمیزش تحسین برانگیزی از احساسات و منطق. اغراق نیست اگر بگویم نوعی برخورد عاشقانه با وحدت فضای کنگره را فرا گرفته بود بی آنکه خرد و احساس مسئولیت را بیرون رانده باشد. برای من بسیار آموزنده بود برجستگی احساس مسئولیت در اظهار نظرها و برخوردها. کوتاه می توان گفت که در کنگره و در میان اعضایی از سازمان اتحاد فداییان خلق ایران و سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، که در کنگره حضور داشتند، اراده ی وحدت ایجاد شده بود.
من خود روی قطعنامه ی وحدت ارائه شده از سوی شورای مرکزی دهم به کنگره دو پیشنهاد اصلاحی داشتم. هنگام رسیدگی نه تنها پیشنهادهای ام را پس گرفتم بلکه به قطعنامه پس از حذف بند چهارم آن، که برا ی من اهمیت زیادی داشت و یکی از پیشنهادهای ام برای بخشیدن اهمیت بیشتر به همان بند بود، رای موافق دادم. قطعا من در روند وحدت همان نکات را باز و باز مطرح خواهم کرد و از آن ها به آسانی چشم نخواهم پوشید اما این فضای وحدت و این احساس مسئولیت همراه آن و این اراده ی ایجاد شده به من اطمینان می بخشد که در روند وحدت همه ی پیشنهادها مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت و لزومی ندارد پیشاپیش نگران پیشنهادهای ام باشم. بگذار دست در دست هم بکوشیم زمان چشیدن لذت وحدت را نزدیک تر کنیم.
خوش آن ساعت که یار از در درآیو
شو هجرون و روز غم سرآیو
زدل بیرون کنم جان را به سد شوق
همو باشوم که جایش دلبر آیو

گرمای روابط انسانی
سال هاست که کنگره های سازمان را حضور نمایندگان احزاب و سازمان های سیاسی، کوشندگان سیاسی و یاران سازمان صفا و گرما می بخشد و شور دیگری به ان می دهد. اما به گمان من این کنگره در این عرصه از همه ی کنگره های پیشین برجسته تر بود. به ویژه احساس مسئولیت هیئت های نمایندگی در قبال سازمان و اظهار محبت آن ها آدمی را تحت تاثیر قرار می داد. هنگامی که میدیدی رفیق افغانی مبارزات فداییان را آن چنان ارج می نهد که گویی خود ده ها سال با ما در یک سازمان بوده، هنگامی که میدیدی نماینده ی حزب توده ی ایران از هر فرصت دیدار با فداییان برای صحبت در راستای وحدت فداییان با یکدیگر سود می جوید، هنگامی که می دیدی رفقای اتحاد فداییان نه تنها بیشتر از ما برای اصلاح و به تصویب رساندن اسناد می کوشند که جوش می زنند، هنگامی که می دیدی نماینده ی حزب دمکراتیک مردم ایران جانانه از تاریخ فداییان دفاع می کند، هنگامی که می دیدی نماینده ی اتحاد جمهوریخواهان ایران دلسوزانه ما را به کار بیشتر فرا می خواند، هنگامی که می دیدی نماینده ی حزب دمکرات کردستان ایران با وجود بیماری با شور وشوق همیشگی سخن می گوید و سازمان را به پیکار بیشتر فرا می خواند، نمی توانستی به تحسین این برخوردهای مسئولانه و این عواطف ارزشمند نپردازی. این که در کنگره کسی خود را مهمان و مهماندار نمی دانست و احساس مسئولیت همگانی بود، تنها برداشت من نبود.

دست آوردهای ارزشمند دیگر
تاکنون پراختلاف ترین بخش تقریبا همه ی کنگره های سازمان تصمیم گیری در مورد سياست ها و راستاهای فعاليت سازمان در دوره آتی بوده است. در این مورد کنگره ی یازدهم نقطه ی عطفی را رقم زد. توافق بالایی که در مورد تصویب سند سياست ها و راستاهای فعاليت سازمان در دوره آتی به دست آمد یکی از برجسته ترین دستآوردهای این کنگره بود. به گمان من این دستآورد حاصل زحمات شورای مرکزی دهم و هیئت سیاسی – اجرایی منتخب آن است که با کار پیگیر و با برنامه روی مسائل سیاسی و انعکاس آن در نشریات سازمانی و بین تشکیلات سازمان، امکان چنین اجماع نظر ی را فراهم آورد.
رای تمایل بالای ۹۰ درصدی به پیش نویس برنامه ی سازمان که از سوی کمیسیون اسناد پایه ای ارائه شده بود یکی دیگر از فرازهای کنگره ی یازدهم بود. اواخر سال ۱۳۷۶ کنگره ی پنجم سازمان سند کوتاهی زیر نام "برنامه ی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) برای دموکراسی و عدالت اجتماعی" تصویب کرده بود که در واقع نکات کلی برنامه ی سازمان را مطرح می کرد. از آن پس کوشش سازمان برای فرارویاندن آن به یک برنامه ی کامل به دلایل مختلف به بار ننشست. کنگره ی دهم با انتخاب کمیسیون تدوین اسناد پایه ای بر این امر تاکید بیشتری کرد. بخش مهمی از کار این کمیسیون طی دوسال گذشته در راستای تدوین سند برنامه بود. کمیسیون در نهایت یک سند برنامه ای شامل ۴ بخش به کنگره پیشنهاد کرد. روز پایانی کنگره تصمیم گرفته شد رای تمایل به این سند اخذ و کار روی آن تا تصویب نهایی ادامه یابد. اکنون چنین رای تمایل بالایی انگیزه و انرژی بیشتری برای کار پربارتر روی آن ایجاد می کند.
برخورد با گذشته ی سازمان، هم آن جایی که نقاط قوت تاریخ ما فداییان مطرح است و هم آن جایی که نقاط ضعف و خطاهایمان، ناشی از احساس مسئولیت است و ناشی از باور داشتن خویش به مثابه ی یک جریان سیاسی جدی و باورمند به پاسخگو بودن. سازمان در این راستا همواره کوشا بوده اما برخورد مشخص تر در این کنگره فراز دیگری در تاریخ جنبش فداییان بود و استحکام گام های آتی ما را تضمین می کند.

دو شکست برای کنگره ی یازدهم
اما در کنار این دست آوردهای گرانبها، شوربختانه شکستی نیز در پرونده ی کنگره ی یازدهم، دست کم از نگاه من، ثبت شد. کنگره ی یازدهم سازمان، زیر فشار کار سنگینی که به او تحمیل شده بود، در مورد تصویب اساسنامه شیوه ای را به کار گرفت که خلاف مقررات سازمان بود و نتیجه ای که از این شیوه گرفت تصویب اساسنامه ای بود ناقص. این دو امر به گمان من نه تنها خطا که شکست برای کنگره بود. من همراه با دو رفیق دیگر عضو هیئت رئیسه ی شورای دهم و تعدادی از کادرهای با تجربه ی سازمان، پیشتر کوشیده بودیم دستور کار کنگره را هرچه ممکن است کاهش دهیم ولی موفق نشده بودیم.

کاربست شیوه ی کار خلاف آیین نامه ی کنگره و غیردمکراتیک
مطابق آیین نامه ی کنگره روند تصویب در کنگره های سازمان در مورد هر سند چنین است:
۱ – نخست سند پایه تعیین می شود
۲ – کمیسیونی از سوی کنگره برای بررسی سند پایه ی تعیین شده و رسیدگی به پیشنهادهای ارائه شده در مورد آن انتخاب می شود. این کمیسیون موظف است به همه ی پیشنهادهای ارائه شده در مورد سند پایه رسیدگی کند.
۳ – کمیسیون کنگره پیشنهادهایی را که پذیرفته وارد سند کرده و آن را همراه با پيشنهادهایى که نپذيرفته به اجلاس کنگره گزارش می کند.
۴ – در اجلاس کنگره به همه ی اعتراضات احتمالی در باره ی پیشنهادهای پذیرفته شده توسط کمیسیون کنگره رسیدگی و تصمیم گیری می شود.
۵ – در اجلاس کنگره همچنین به همه ی پیشنهادهای تصویب نشده توسط کمیسیون کنگره رسیدگی و تصمیم گیری می شود، مگر این که دهنده ی پیشنهاد اعلام انصراف کرده باشد.
۶ – تصمیمات مرحله های ۴ و ۵ در سند وارد می شوند.
۷ – پس از انجام همه ی مراحل، کل سند اصلاح شده به رای گذاشته می شود.
در مورد روند رسیدگی به اساسنامه ی پیشنهادی از سوی کمیسیون اسناد پایه ای این روند طی نشد. بند ۲ ناقص صورت گرفت. (کمیسیون کنگره تا ساعت دو و نیم بعد از نیمه شب کار کرد و به ۲۲ پیشنهاد رسیدگی و از آن میان ۸ پیشنهاد را تصویب کرد اما به دلیل نبود وقت نتوانست رسیدگی به همه ی پیشنهادها را به پایان برساند.) بندهای ۴ و ۵ اصلا صورت نگرفت و در نتیجه بند ۶ نیز نمی توانست صورت گیرد. با این حال یکی از دو پیشنهاد هیئت رئیسه ی کنگره این بود که کل سند به رای گذاشته شود و متاسفانه کنگره رای داد چنین شود. در هیچ یک از کنگره های سازمان تا کنون چنین شیوه ای به کار گرفته نشده بود. کاربرد چنین شیوه ای از نظر من یک عقبگرد فاحش بود در قانونمداری و اجرای قوانین مصوب سازمان، یک عقبگرد فاحش در اجرای دموکراسی سازمانی، یک شکست بزرگ برای کنگره ی یازدهم سازمان. این نخستین باری بود که در کنگره های سازمان چنین شیوه ای پیش رفت و امیدوارم آخرین بار باشد.

تصویب اساسنامه ای با وجود این همه پیشنهاد رسیدگی نشده.
من در نوشته های دیگر هم به نقد کار کمیسیون اسناد پایه ای خواهم پرداخت و هم به نقد مضمونی اساسنامه ای که با این شیوه به تصویب رسیده است. اما اکنون می خواهم کوتاه بنویسم که به گمان من با اساسنامه ی یک سازمان سیاسی، که قانون پایه ای روابط اعضای آن سازمان با یکدیگر و همچنین قانون پایه ای روابط اعضای سازمان با سازمان است، نباید چنین برخوردی صورت گیرد. اساسنامه ی یک سازمان سیاسی در درون سازمان حرمت قانون اساسی را داراست. تصویب چنین سندی حتا اگر یک پیشنهاد رسیدگی نشده و روشن نشده در مورد آن وجود داشته باشد ضربه ای است بزرگ به قانونیت در درون آن سازمان سیاسی و سلامت روابط درون سازمانی. چه برسد به تصویب این اساسنامه که این همه پیشنهاد رسیدگی نشده در مورد آن وجود دارد.

دو خطا
اقرار می کنم، از آن جایی که اطمینان داشتم چنین شیوهای در سازمان ما ممکن نیست پذیرفته شود، در اقناع کنگره کم کاری کردم. می بایستی تذکر می دادم که این روش خلاف آیین نامه است و اطمینان دارم اگر چنین می کردم کنگره به هیچ وجه به آن روش رای نمی داد. این خطای بزرگ من بود.
خطای دوم را هیئت رئیسه ی کنگره مرتکب شد که اولا شیوه ای پیشنهاد کرد که خلاف آیین نامه ی کنگره بود و این از هیئت رئیسه ای که در آن رفقایی مسلط به آیین نامه های کنگره، مانند بیژن اقدسی و علی پورنقوی، حضور داشتند بعید بود. ثانیا هر دو باری که موضوع برای تصمیم گیری مطرح شد برای من امکان توضیح فراهم نیاورد.

ظرفیت بالای سازمان برای اصلاح
خوشبختانه سازمان ما دارای ظرفیت بسیار بالایی در در اصلاح و جبران اشتباهات است. این دارایی بسیار پراهمیتی هست که باید از آن بهره برد. خواهم کوشید با تکیه بر این ظرفیت سازمان ام از تکرار چنین اشتباهاتی برحذر دارم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد