کار آخر اصغر فرهادی دنبالۀ کار سابق او،"جدائی نادر از سیمین" است. اگر در پایان فیلم قبلی، دو پرسوناژ اصلی، نادر و سیمین را رودرروی هم دیدیم و شاهد زمان و زبان هجران بودیم، فیلم اخیر، میخواهد "گذشته" را خلق کند. گذشتۀ وصل را.
فیلم فرهادی را با تکیه به برخی از مهمترین اسماء زبان فارسی، یعنی: هجر، وصل، کژی و راستی، میتوان درک کرده و ساختمان آنرا دریافت. | |
فیلم گذشته، با صحنۀ انتظار در فرودگاه آغاز میشود. منتظر مسافری هستیم که همچون پیام یا پیامبری از آسمان می آید و نام او احمد است.
بعد از ورود احمد به صحنه، مأموریت او آغاز میشود. و این مأموریت چیزی نیست جز شکافتن لایه های دروغ، یکی پس از دیگری و آشکار کردن وجوه واقعیت برای تک تک پرسوناژ ها.
لوسی می فهمد کسی که در تلفن با او صحبت کرده، همسر سمیر نبوده، که همسر سمیر فرانسوی ست و برخلاف تصور او ، زبان فرانسه را بدون لهجه حرف میزند. سمیر می فهمد که علت خودکشی همسرش ، نه بگو مگو با مشتریان، بلکه از تصور بی وفائی همسرش بوده . مری مشکل لوسی را کشف میکند. و همه با زندگی و اطراف خود به خلوص بیشتری میرسند.
احمد ِفیلم فرهادی، زرتشتی ست که برای جدا کردن سره از ناسره، راست از دروغ، اهریمن از یزدان آمده است.
پایان داستان، سرشار از حضور اسماء فرهنگ فارسی ست. سمیر موفق میشود با جعبه ای از عطر ها، معشوق به کوما رفته را زنده کند. او در راهرو، یک لحظه دچار تردید شده و درنگ میکند. آیا همه چیز تمام شده و دیگر امیدی نیست؟ آیا دروغ و پلشتی موفق شده سلطۀ خود بگستراند؟
جواب فرهادی منفی ست. سمیرِ او به بالین معشوق خفته با عطر بازمیگردد. یادآور این بیت حافظ که: نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست/ سرفراگوش من آورد به آواز حزین/ گفت ای عاشق دیرینۀ من خوابت هست؟ عاشقی را که چنین باده ی شبگیر دهند......
زمان فیلم و زبان فیلم ما را تا رودکی می برد. بوی جوی مولیان آید همی. یاد یار مهربان آید همی.
سمیر میخواهد عطر عشق و وصل گذشته را به یاد همسرش بیآورد و پیوستن دستِ این دو، پایان دوران هجر را خبر میدهد.
فیلم فرهادی دعوتی ست به بازگشت به عشق و راستی و فروهشتن دروغ و پلشتی.
اما نام فیلم، "گذشته" در برگیرنده ی کدام بار ِ معنائی ست؟ صحبت از کدام "گذشته" در میان است؟ آیا این گذشته همان زمان از یاد رفتۀ وصل نیست؟ همان گذشته ای که فرهادی سعی میکند با برانگیختن عطرش، آنرا به یاد بیندازد؟
کار آخر اصغر فرهادی دنبالۀ کار سابق او،"جدائی نادر از سیمین" است. اگر در پایان فیلم قبلی، دو پرسوناژ اصلی، نادر و سیمین را رودرروی هم دیدیم و شاهد زمان و زبان هجران بودیم، فیلم اخیر، میخواهد "گذشته" را خلق کند. گذشتۀ وصل را.
فیلم فرهادی را با تکیه به برخی از مهمترین اسماء زبان فارسی، یعنی: هجر، وصل، کژی و راستی، میتوان درک کرده و ساختمان آنرا دریافت.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد