logo





گنج اطلسی ها

شنبه ۷ دی ۱۳۹۲ - ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳

طاهره بارئی

امروز گنج اطلسی ها را
کف دستم خالی کردم
ذرات سیاه داغ
با مزهً ضیافت آفتاب در زیر زبان
جاری شدند
از کتری های به هم دوختۀ خاکی رنگ

تمام هست و نیستشان بود
آنچه به ثمن بخس
در مشت من گداختند

کلید های ریز اسرار
دمخور با صندوقچه های اجدادی
که قرار بود پرستو شده
تا بهار آینده
ما را سفر کنند

به صندوقخانه های خاک باز خواهند گشت
در و پنجره کهن را
از نو خواهند گشود
با آلاچیقی از تحیّر دانائی
پیچش ِنم و رَمَق تردید را
خواهند زدود
از خمخانه های احساس

چکّش زندگی شده
زنگ مدرسۀ حیات را
در پی کلاس بحرانی
از نو خواهند نواخت
کاکل بینائی را
برفرق جهان خفته
شیپوری شده خواهند دمید

امروز گنج اطلسی ها را
انگشتانم قد کشیدند
روئیدن را شماره کردند

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد