logo





گفتار و کرداری از سر بيم و هراس

يکشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۲ آپريل ۲۰۰۹

عیسی سحرخیز

saharkhiz.jpg
Aftab_iran@yahoo.com
تا کنون شده است که با دقت به حال و روز و رفتار و کردار افرادی که دچار ترس و نگرانی و خوف و هراس از محيط ناشناخته و شرايط نامتنجاس هستند به دقت نگاه کنيد، يا دست کم در فيلم ها به تماشای کنش ها و واکنش های آنان بنشيند؟
رفتار کسانی که برای فائق آمدن به ترس و دلهره ی نهفته در درون خود به کارهای غيرعادی می پردازند يا حرف های غيرمعمول می زنند؟ آنان که وقتی به محيطی ناشناخته و از نگاه آنان ترسناک قدم می گذارند يا شب هنگام به فضای تاريک و خوفناک وارد می شوند اولين واکنش ناخواسته اشان اين است که بلند بلند شروع به حرف زدن با خود يا مخاطب ناشناس می کنند، يا آهسته به خويشتن خويش دلداری می دهند و توانائی ها و قدرتشان را پيش خود آگرانديسمان می کنند که "من آنم که رستم بود پهلوان"، اما در عينحال با کوچکترين صدايی ی رنگشان چون گچ می شود يا با توهم عبور سايه ای از جا می پرند؟
نقل کنش ها و واکنش های اين افراد، مانند رفتار و کردار اين روزهای محمود احمدی نژاد است که هر روز که می گذرد آينده ی سياسی خويش را تيره و تارتر می بيند و خود را در محيطی ناشناخته و غريب حس می کند که در آن سنگينی و گرمای دست رهبری بر روی شانه اش را هر لحظه کمتر حس می کند و دوستان و اطرافيانش نيز روز به روز بيشتر آب می روند و ياران و حاميانش در جايگاه رقيب و حتی گاه دشمن قسم خورده می نشينند و از سر اتفاق چون علی اکبر ناطق نوری در جايگاه "بزرگان اصول گرا" نقش محوری برای به وحدت رساندن اين تشکل ها و گروه ها به آنان واگذار می شود.
برای مشاهده ی رفتار و کردار احمدی نژاد در شرايط روحی جديدی که در آن کنار کشيدن با اما و اگر سيد محمد خاتمی و هرچه بيشتر کمرنگ تر شدن حضور عبدالله نوری نيز نتوانسته است اعتماد به نفس لازم را بازگرداند، کافی است که فيلم شوی تلويزيونی سفر استانی اصفهان بازبينی شود و به سخنان او که چون افراد ترسيده و نگران سعی می کنند دست در جيب برده و سوت بزنند يا آواز بخوانند و بلند بلند با خود يا مخاطبان ناشناس صحبت کنند، در حال حرافی و گنده گويی با دقت توجه شود يا دست کم اين بخش از سخنانش در مورد انتخابات رياست جمهوری مرور گردد:
"انتخابات متعلق به ملت و برای ملت و صحنه هنرنمايی و تصميم گيری يک ملت است. در انتخابات بايد همه انديشه ها، افراد، سلايق، ديدگاه ها و نظرات به صحنه بيايند. من در اين جا از تمام نخبگان و کسانی که دارای نظر و برنامه هستند و در خود توان اداره کشور را می بينند، دعوت می کنم به صحنه بيايند؛ چرا که انتخابات مال يک فرد، گروه و حزب نيست. انتخابات متعلق به تمام ملت است و بنده و تمام اعضای دولت تلاش می کنيم در سطحی بسيار بالا و باشکوه برگزار شود. در انتخابات پيش رو همگان بايد بتوانند در اماکن عمومی و اجتماعات گوناگون نظراتشان را به صورت آزادانه و آگاهانه اعلام کنند، سؤال و جواب و ديدگاه ها مطرح شود. انتخابات مال همه آحاد مردم است. در انتخابات همه دارای يک رای هستند و هيچ کس حق ندارد مانع اظهارنظر، سخنرانی و گفت وگوی فردی با ديگران شود. ما همه بايد تلاش کنيم بالاترين، کامل ترين و باشکوه ترين انتخابات را برگزار کنيم و ملت نيز آزادانه تصميم بگيرد و هر نظر و تصميمی که ملت گرفت، بايد برای همه افراد، گروه ها و شخصيت ها محترم باشد...".
تنها خداست که می داند در شرايطی که احمدی نژاد در برابر جمعيت گردآوری شده از گوشه و کنار ايران، به همراه اقشار مختلف مردم استان اصفهان که با تمهيد و تهديد و تحبيب در ميدان نقش جهان جمعشان کرده بودند، در حال سخنرانی بود، در دلش چه ولوله ای برپا بود و چه شرايط پر بيم و هراسی را از سر می گذراند- البته، جز پروردگاه شايد روانشناسان نيز با ديدن فيلم کنش ها و واکنش هايش بتوانند به گوشه ای از حال و روز واقعی او پی ببرند.
برخلاف آن گروهی که معتقدند احمدی نژاد نامزد اصلی اصولگرايان و جريان اقتدارگراست، من بر اين باورم که از هر زوايه ای که نگاه کنيم عقل حکم نمی کند که آيت الله خامنه ای تنها از سر خودمحوری يا خودخواهی برای خرد جمعی جريان محافظه کار- از روحانيان برجسته ی قم و مشهد گرفته تا احزاب و گروه های سياسی يا حتی نزديکان و مشاوران خويش- که اکثر قريب به اتفاق آنان موافق کنار گذاردن رئيس جمهور کنونی و معرفی و حمايت از نامزدی جديد حتی در حد و اندازه ی ميرحسين موسوی هستند، تره هم خرد نکرده و الا و لابد تاکيد کند که "مرغ ما يک پا دارد" و "ماست ما سفيد است"!
شرايط داخلی به ويژه اوضاع پيچيده ی اقتصادی و افزايش نارضايتی ها و رکود و بيکاری و... در کنار فضای تنگ بين المللی ناشی از رفتار و سکنات رئيس جمهور فعلی، حکم می کند که هم خط مشی ها و سياست های داخلی و خارجی حاکم بر کشور تغيير کند و هم راس گروه اجرايی آن ها. حتی اگر بحث حفظ محوری آن سياست ها و برنامه ها و تغيير ظاهری آن ها هم باشد، تنها با در زرورق جديد پيچاندن و به نمايش گذاردن آن ها هم، کار با سرکار نگاه داشتن احمدی نژاد شدنی نيست. عقل حکم می کند که برای تداوم آن سياست ها و خط مشی ها با شکل و شمايل نو از چهره ی معقول تر و جديدتری استفاده شود. اين چهره به تبع اين راهبرد نمی تواند از ميان افراد تندروی جريان اقتدارگرا بيرون بيايد و لاجرم ضرورت کار ايجاب می کند که نامزدی از منتهی عليه راست جريان اصلاح طلب يا منتهی عليه چپ جريان اصولگرا که در شرايط و موارد خاص می توانند نمايندگی هر دو جناح مطرح در کشور را بکنند و نماينده ی نوعی "وحدت ملی“ باشند و "مروت با دوستان" و "مدارا با دشمنان" برگزيده شود.
با آمدن تمام قد ميرحسين موسوی به آوردگاه انتخابات، نخست وزير پيشين در اردوگاه اصلاح طلبان - اگر آن گروه از اصلاح طلبان گرد آمده در سازمان مجاهدين و مشارکت خيلی زياد دورش را نگيرند و شلوغ بازی افراطی در نياورند و بيم و هراس بيهوده در دل هسته ی سخت حاکميت ايجاد نکنند- می تواند به گونه ای اين نقش دوگانه را تحت شرايطی بازی کند و کشور را به سمت نوعی "آشتی ملی محدود" پيش ببرد.
در اردوگاه محافظه کاران نيز چهره هايی چون حسن روحانی، علی اکبر ولايتی، محسن رضايی و... تحت شرايط ويژه ای می توانند در جايگاه چنين نامزدهای بالقوه ای ايفای نقش کنند و در يک فضای چندقطبی به رقابت با احمدی نژاد از يک سو و کروبی و موسوی از سوی ديگر بپردازند و تکليف رياست جمهوری آينده را به دور دوم بکشند- هرچند که هنوز به صحنه آمدن تمام آنان قطعيت و رسميت پيدا نکرده است. از جمعی که نامشان ذکر شد، ولايتی کماکان در اتاق سکوت سکنی گزيده است و سعی می کند نامزدساز باشد تا نامزد. در مقابل فشارها روی حسن روحانی با کناره گيری خاتمی زيادتر شده و حتی به سطح بروز چالش و دعوای جريان های افراطی اقتدارگرا با چهره های شاخص "جامعه ی روحانيت مبارز" که نامزدی او را مطرح کرده اند، کشيده شده است. با اين وجود احتمال نامزد شدن او نيز چندان بالا نيست. در اين ميان، گويا با کمرنگ شدن بخت حضور قاليباف ثقل فشارهای جريان های "شخصی- نظامی“ اصولگرايان بر روی دوش محسن رضايی رفته است تا با پذيرفتن نامزدی، ماموريت ناتمام دوره ی گذشته را به صورت جدی تر در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ به سرانجام رساند. به اين دليل است که پيش بينی می شود وی احتمالا اواسط هفته ی جاری در موطن خود خوزستان تمايل خويش را برای ورود به کارزار دهمين دوره ی رياست جمهوری به طور رسمی اعلام کند.
در اين شرايط سخت که باد ناملايمات از هر سو عليه رئيس جمهور کنونی می وزد و کشتی طوفان زده ی احمدی نژاد را در موج بلايای غيرقابل پيش بينی بالا و پائين می برد، گويا تنها چاره ای که برای او و اندک حاميانش باقی مانده است - در کنار گدايی حمايت از اين و آن، و محدود کردن فضای تبليغاتی رقبا در رسانه ها و دانشگاه ها و... - ترتيب دادن شوهای تبليغاتی چون سفرهای استانی است و گنده گويی های از سر ترس و نگرانی در فضای جنگ روانی يک برنده ی بلامنازع انتخابات! رفتار و کرداری که با تمام تلاش های مسئولان رسانه ی ملی برای بزرگ و پيروز حلوه دادن او، به آسانی می توان تشخيص داد بر کدام پايه ی ترس و هراس درونی شکل گرفته و می گيرد.
شنبه ۲۲/۱/۱۳۸۷


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

sepas
kako
2009-04-13 14:12:33
اگردرايران ١٠ نفر افكار آقاى عيسى سحرخيز راداشت مملكتمان به چنين
روزى نبود.درود برتو مرد آزاده .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد