logo





ایران و سرزمین های از دست رفته

(به مناسبت دویستمین سالگرد انعقاد عهدنامه گلستان)

پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۲ - ۱۴ نوامبر ۲۰۱۳

سهيل روحانی

soheil-rouhani.jpg
ما ایرانیان هنگامی که به گذشته ی میهنمان می اندیشیم سرزمین پهناوری را در نظر مجسم می کنیم که به دلیل حمله استیلاگران آزمند، فریبکاری استعمارگران و بی کفایتی پادشاهان ایران کوچکتر شده و به شکل کنونی در آمده است. برخی از شهرها، رودها و صحراهای از دست رفته چنان با تاریخ و فرهنگ ما گره خورده اند که بدون آنها نمی توانیم هویت کنونی خود را به درستی بشناسیم و تعریف کنیم. سمرقند، بخارا، خوارزم، رود جیحون و صحرای قراقوروم ذهن ما را به گذشته های مرموز و دست نیافتنی می کشانند و در ما هیجانی برمی انگیزند که تهران و مشهد و رود کارون و کویر لوت هرگز قادر به برانگیختن آن نیستند.

اما سرزمین های از دست رفته ی ایران دقیقاً چه سرزمین هایی هستند؟ آیا به صرف این که زمانی خان نشینی در کنار دریای خزر خراج گذار شاه ایران بوده است باید آن را جزئی از ایران بدانیم؟ اصلاً چقدر باید به گذشته برگردیم؟ آیا باید امپراتوری هخامنشیان را ملاک قرار بدهیم و مثلاً مصر را هم جزء ایران بدانیم و یا این که تنها خواهان بازپس گیری سرزمین هایی بشویم که در قرن نوزدهم با عهدنامه های گلستان و ترکمن چای از دست داده ایم؟ اگر یونانیها، عربها، مغولها، روسها و دیگر مردمانی که زمانی بر این سرزمین ها فرمان می راندند این سرزمین ها را متعلق به خودشان بدانند چه جوابی می توانیم به آنها بدهیم؟ از همه مهمتر، چگونه می خواهیم این سرزمین ها را پس بگیریم؟ اگرساکنان این سرزمین ها علاقه ای به پیوستن به ایران نداشته باشند چه باید بکنیم؟ مسئله تفاوت های زبانی و مذهبی این سرزمین ها را چگونه می خواهیم حل کنیم؟

ایران همسایگان دور و نزدیکی دارد که گذشته شان، در برهه ای از تاریخ، با گذشته ایران تلاقی کرده و به آن گره خورده است. پنج کشور آسیای میانه یعنی ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان و ازبکستان در شمال شرقی ایران قرار گرفته اند و جمعاً بیش از 4 میلیون کیلومتر مربع وسعت دارند. افغانستان و پاکستان، با مساحتی بیش از یک میلیون و 448 هزار کیلومتر مربع، همسایگان شرقی ایران را تشکیل می دهند. کشورهای منطقه قفقاز یعنی ارمنستان، آذربایجان، داغستان و گرجستان با مساحتی بیش از 191 هزار کیلومتر مربع در شمال غربی ایران قرار گرفته اند. عراق و بحرین هم، با وسعت 439 هزار کیلومتر مربع، زمانی بخشی از ایران بوده اند. اگر این سرزمین ها به ایران بپیوندند اتحایه ی بزرگی به وسعت حدود 8 میلیون کیلومتر مربع پدید می آید که با سه کشور بزرگ عالم یعنی هندوستان، چین و روسیه هم مرز است و از طریق دریای سیاه و خلیج فارس به دریاهای آزاد راه دارد.

ایران نمی تواند این کشور ها را به زور به خود ملحق کند اما می تواند آنها را تشویق کند که با ایران یک اتحادیه اقتصادی تشکیل بدهند و سپس به سوی وحدت سیاسی به پیش بروند. ایجاد یک رژیم غیر مذهبی (سِکولار) در ایران نخستین قدم در راه وحدت با این کشورها است. فراموش نکنیم که مردم ارمنستان و گرجستان اکثراً مسیحی اند و ساکنان دیگر سرزمین های جدا شده از ایران، جز بحرین و عراق، اکثراً سنی هستند و هرگز حاضر نمی شوند که با پیوستن به جمهوری اسلامی ایران به شهروندانی درجه دوم تبدیل شوند.

زبان فارسی مهم ترین سلاح ایران برای تقویت پیوندهای تاریخی این سرزمین ها با ایران است. زبان فارسی با دو رقیب نیرومند یعنی زبان های روسی و ترکی رو به رو است. ایرانیان باید زبان فارسی را چنان در این سرزمین ها رواج دهند که به زبان دوم این کشور ها تبدیل شود. دولت ایران باید در دانشگاههای ایران رشته «تدریس فارسی به خارجیان» دایر کند و هر سال صدها زبان شناس ورزیده در این رشته تربیت کند و برای تدریس زبان فارسی به خارج بفرستد. ایران باید از تولید کتاب های درسی برای آموزش فارسی به خارجیان با تمام توان حمایت کند، با دادن بورس به دانشجویان نخبه خارجی آنها را به یادگیری فارسی در دانشگاههای ایران تشویق کند و در دانشگاه های آسیای میانه، منطقه قفقاز و کشورهای همجوار ایران کرسی های تدریس زبان فارسی دایر کند.

خارجیان تنها در صورتی در مقیاسی گسترده به یادگیری زبان فارسی روی می آورند که بتوانند با فراگیری آن به علم و تکنولوژی نوین دست یابند. بنابراین، ایران باید بکوشد که به مهمترین مرکز تولید علم و تکنولوژی در آسیای میانه و قفقاز تبدیل شود تا مردم این مناطق برای دستیابی به آخرین دستاوردهای علمی راهی جز یادگیری زبان فارسی نداشته باشند. دولت ایران باید دانشگاههای بین المللی بسیاری با کیفیت آموزشی بالا در ایران تأسیس کند تا هر سال هزاران دانشجوی خارجی در این دانشگاهها به زبان فارسی تحصیل کنند و پس از بازگشت به میهنشان به ترویج زبان فارسی کمک کنند.

در عین حال، ایرانیان باید از کودکی زبان های ترکی و روسی را فرا بگیرند. نمایش روزانه کارتونهای کودکان به زبان های روسی و ترکی در تلویزیون های ایران، پخش گسترده فیلم و مصاحبه به این زبانها از تلویزیون های ایران و افزودن این زبانها به برنامه درسی مدارس و دانشگاههای ایران به رواج این زبانها در ایران کمک می کنند و به ایرانیان امکان می دهند که با مردم آسیای میانه و قفقاز رابطه نزدیکتری برقرار کنند.

افزون بر این، ایران باید با شتاب صنایعش را گسترش بدهد تا هرچه زودتر در صف مقدم کشورهای صنعتی جهان قرار بگیرد. کالاهای مرغوب ساخت ایران در بازارهای آسیای میانه و منطقه قفقاز و کشورهای همسایه می توانند بهترین مبلغان برای تشویق این کشورها به وحدت با ایران باشند. ایران باید بکوشد که به مهمترین شریک تجاری این کشورها تبدیل شود و مهمترین نقش را در توسعه اقتصادی این کشورها ایفا کند.

اتحاد ایران با سرزمین های از دست رفته به عزمی استوار، برنامه ریزی واقع بینانه و تلاش بی وقفه برای تبدیل ایران به کشوری دموکراتیک و پیشرفته نیاز دارد. ایران باید خود را به نماد دموکراسی و پیشرفت در منطقه تبدیل کند، سیاست خارجی هوشیارانه و فعالی در پیش بگیرد و از هر فرصتی برای وحدت با این سرزمین ها استفاده کند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد