majidsedghi@yahoo.com
سینما تک پاریس در بزرگداشت پی یرپائولو پازولینی با نمایش آثارسینمایی و مستند وی و برگزاری نمایشگاهی با عنوان ( رم پازولینی ) از او که یکی ازبرجسته ترین هنرمند ان و روشنفکران ایتالیایی در قرن بیستم بشمارمی رود ستایش کرده است .او که رمی نبود دربیست و هشت سالگی از فریولی (منطقه ای در شمالغربی ایتالیا ) به پایتخت ایتالیا آمد . جوانی گمنام که در تبعیدی ناخواسته تا بیست و پنج سال بعد ( ۱۹۷۵ ) به هنگام مرگ دلخراشش در ساحل اوستیا درنزدیکی رم دراین شهرماندگارشد و بزودی در دنیای روشنفکران ایتالیایی به شهرت رسید. در باره او گفته اند که پازولینی شاعر- نویسنده – نقاش و فیلمسازی بود که سینمایش آمیزه ای از شعر, استعاره , اسطوره شناسی , روان شناسی و دیالکتیک مارکسیستی بود .
سی و هشت سال پس از مرگ پازولینی , نگرش و چشم اندازی که او نسبت به مسائلی که در کشورش می گذشت , داشت امروز همچنان برای بسیاری از ایتالیایی ها و حتی جامعه ی اروپا مطرح است . گویی رم به عنوان یک شهر چنان نیروی خلاقانه ای برای آفرینش آثارهنری ( در زمینه های گوناگون مانند نقاشی داستانویسی شعر فیلمنامه نویسی و فیلمسازی ) به او داد که در رم ماندگارشد.
۲۵ سال شیفتگی
برای پازولینی رم نه به مثابه یک شهرمحصورشده دربناهای تاریخی بود و نه جایی ساده برای زندگی کردن . او با ا ین شهر یک رابطه ی شورانگیز توام با عشق و نفرت داشت .
پازولینی را شاعری بزرگ و نظریه پرداز معتبرسینما نامیده اند. مقاله ی ( سینمای شعر ) او که در ژوئن ۱۹۶۵ در نخستین جشنواره فیلم پزارو خوانده شد در اکتبرهمان سال در نشریه معتبرسینمایی (کایه دو سینما ) منتشرشد. این یکی از مهم ترین مقاله هایی است که در باه ماهیت شعرگونه ی سینما و زیباشناسی آن نوشته شده و از اعتبار آکادمیک و تحلیلی بسیاری برخورداراست .
رم بعدها برای پازولینی به تکیه گاهی برای عرصه ی هنرهای خود تبدیل شد . او به نوعی خودرا در رم غرق کرد اما هیچگاه اسیر ( تحمیل ) ها و ( قدرت ) ها نشد.او در طی سالهای 1960 و 1970 شاهد تغییراتی در کشورش درهمه زمینه ها بود ( اعم از سیاست و نیز هنر ) . او همچنین شاهد پیروزی جامعه مصرفی نه تنها در ایتالیا بلکه در دیگرحوامع , به ویژه در جهان سوم , مانند هند و آفریقا بود آخرین اثرادبی او به نام petrolio که به دلیل قتلش نا تمام ماند به این موضوع می پرداخت .
نگرش پازولینی نسبت به جامعه ای که در آن زندگی می کرد وبیان واقعیت ها از طریق ساخت فیلمهای مستند و یا نوشتن مطالب تند انتقادی چندان خوشایند سیاستمداران ایتالیایی نبود . از طرفی روابط همجنس گرایانه اش – بیشتر با بازیگران جوان فیلمهایش – بهانه ای به دست مخالفان وی داد تا اورا یک ( کمونیست همجنس گرای کثیف ) بنامند . پازولینی در دوم نوامبر ۱۹۷۵ در اوستیا درنزدیکی رم به دست پسرجوانی به نام جوزپه پلوسی به قتل رسید که مدعی شد پازولینی قصد تجاوز به اورا داشته است اما در همان موقع هم بسیاری معتقد بودند که قتل او مشکوک و به دلیل انگیزه های سیاسی بوده .
در هفتم مه ۲۰۰۵ پلوسی ادعای خودرا پس گرفت و اعلام کرد که پازولینی توسط سه نفر با لهجه ی جنوبی که ا ورا یک ( کمونیست کثیف ) می نامیدند به قتل رسیده است .
فیلم – واقعیت
نخستین فیلم پازولینی به نام ( آکاتونه ) درسال ۱۹۶۱ ساخته شد فیلمی که در مکان های فقییرنشین و اغلب با بازیگران غیرحرفه ای ساخته شد . پازولینی گفته بود زمانی که این فیلم را می ساخت تاکنون حتی دوربین ساده عکاسی به دست نگرفته بود و از تکنیک سینما چیزی نمی دانست . ولی شگفتا که این فیلم اگربهترین فیلم پازولینی نباشد بجرات می توان آنرا یکی از بهترین فیلمهای پازولینی که واقعیت ها ی اجتماع را نشان می دهد دانست . او پیش از آن به نگارش چند فیلمنامه پرداخته بود که معروف ترین آنها فیلم ( شبهای کابیریا ) ساخته ی فدریکو فللینی بود.که به زندگی روسپی ها در رم می پرداخت .
پازولینی آکاتونه و دومین فیلمش ( ماماروما ) – با نقش آفرینی شگفت انگیز آنامانیانی – را به شیوه ی نئورئالیسم ساخت که در آن ها به زندگی فقیرانه قشر محروم شهر رم می پرداخت . به رغم آنکه پیش از این نیز فیلمهای بسیاری دراین زمینه ساخته شده بودولی به نظر می رسید که پازولینی زبان جدیدی را برای ساخت فیلم ابداع کرده است .زبانی که تنها می خواهد واقعیت ها را تعریف کند بدون غلو کردن و به حاشیه رفتن که در آن سالها در سینمای ایتالیا بسیار مرسوم بود.
بسیاری از منتقدن سینما , آکاتونه و ماماروما را که به دنبال هم ساخته شدند در رده ی سینمای تغزلی – واقعی می دانند که به تلخی های حومه شهر تلنگر می زند. او سپس چهارمین اپیزود از فیلم Rogopag به نام ( پنیر بی نمک ) را با شرکت اورسن ولز ساخت که در آن مصلوب شدن مسیح را به سخره گرفته بود.
با این همه او در فیلم بعدی اش به نام ( انجیل به روایت متی ) مسیح را به مثابه یک انقلابی به تصویرکشید که می خواهد مردم را با آرمان هایش آشنا سازد. این فیلم که سیاه وسفید و باشرکت بازیگران غیرحرفه ای و درمکان های بدیع و خیره کننده فلسطین ساخته شد ه بکلی با فیلمهایی که پیش ازین در باره مسیح ساخته شده بود تفاوت دارد. تصویری که تاکنون هالیوودی ها از مسیح ارائه کرده یک مسیح خوش تیپ ,ریش تراشیده , و گاه چشم آبی ( !) و دارای یک شخصیت بک بعدی بوده است
می توان گفت این فیلم زیباترین و غیرمتعارف ترین روایتی است که تاکنون از زندگی عیسی مسیح ارائه شده است .
پازولینی در این سالها به سرعت به عنوان یک فیلمساز غیرمتعارف که حرفی برای گفتن دارد مطرح می شود . فیلم های دیگرش از جمله ( پرندگان بزرگ پرندگان کوچک ) , ( تئورما ) , ( ادیپ شاه ) , )مده آ ) و یا ( خوکدانی ) دربسیاری از جشنواره های سینمایی جهان به نمایش در آمد ه و جوایزی نیز دریافت می کند .
سه گانه ی پازولینی
( سه گانه زندگی ) عنوانی بود که منتقدان سینمایی به سه فیلم پازولینی : دکامرون – داستانهای کانتربوری و داستانهای هزارویکشب دادند .این سه فیلم که پازولینی چندان از ساخت آنها خشنود نبود اقتباسی سینمایی از آثارکلاسیک بود : فیلم دکامرون براساس هشت داستان کوتاه نوشته ی جیووانی بوکاچیو , نویسنده ایتالیایی درباره زندگی وسکس , داستانهای کانتربوری براساس شعرهای قرون وسطایی اثر جفری جاسر شاعرانگلیسی که به سفردراز مدت چند زائر به قصد زیارت کلیسای جامع شهرمی پردازد. و سرانجام فیلم داستانهای هزارویکشب که برگرفته از پانزده روایت است. بخش هایی از این فیلم در ایران ساخته شده بود.
هرچند این فیلمها دردهه ی هفتاد به دلیل نمایش برهنگی مفرط بارها با مشکل سانسور و انتقاد مذهبی ها مواجه شد اما امروز فیلمهایی بسیار ساده و معصومانه به نظرمی آیند. پازولینی بارها تاکید کرده بود که نشان دادن صحنه های شهوانی به دلیل توفیق تجاری و پسند تماشاگران نبود .
آخرین فیلم پازولینی ( سالو یا صدوبیست روز در سودوم ) که پازولینی فیلمنامه اش را باکمک رولان بارت ( نویسنده , و فیلسوف فرانسوی ) براساس داستان غریب و پورنوگرافیک مارکی دوساد نوشته شد بیانیه ای است برعلیه فساد اخلاقی فاشیسم در ایتالیا. این فیلم که درواقع با انتقاد تند پازولینی نسبت به فاشیسم همراه است زنگ مرگ را برای او به صدا درآورد . و مدت کوتاهی بعد پازولینی کشته شد . پازولینی رم را انتخاب کرد و رم نیز اورا به کام مرگ کشاند.