logo





مختص هستی

چهار شنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۲ - ۱۶ اکتبر ۲۰۱۳

طاهره بارئی

مستی شاخه های باد
زمزمه ی توافقی می وزد
میان بوی عطر
و احساس روستا

برگ سبزی روان است
بر جمال جویبار
دست ِدوستی درخت
جویای آستین انسان

اکنون، سایه ها
سایه های آدم وار
پیاده می شوند از سفینه ی سنگفرش
متّوهم از افسانه ی اشرف مخلوقات
و در جستجوی تسلّطی
که در شیشه کنند خون گیاهان را،
مُهر نام خود بکوبند،
بر پیشانی علفزار،
از همه سو می رویند
چون بشقابک قارچ ها


پرده در و شکاف گرا
اهل دو نیم کردنند
بی خیال جمع و جمع ستا

فارغ از ذوق وصل و اتصّال
هر لحظه از این مُشام بَری میرسد
تباهی تر از تباه

غافل از حلقه محاصره درختان
ورنگ سبزی
که مُختّص هستی است
باز خواهدش ستاند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد