فرهادى كه گامهاى مطمئن و موفقی را با خلق آثارى چون "در باره الى" و "جدائى نادر از سيمين" برداشته به روشنی توانسته است خود را به عنوان فيلمسازى معرفى كند كه حرفهای تفكربرانگيز براى گفتن، و زبانی تصویری برای ارائه سینمائی آن دارد. او که جدا از توفيق چشمگيرش در درو كردن جوائز جشنوارههاى معتبر جهانى توانسته بود صدها هزار تماشاگر را به سالنهاى سينما در هر گوشه از اين عالم پهناور بکشاند، حالا تحت تاثير مخرب جشنوارهها و منتقدان حرفهاى هنرى، در فيلم "گذشته" بهشكلى مصنوعى اداى خودش را درمىآورد.
فيلم "گذشته" در يك كلام "تقليدازخود" ناموفقى است كه اثر مخرب بدآموزى جشنوارهها را بر هنرمندان خلاق و خودآموخته به نمايش مىگذارد. مشكل اصلى فيلم "گذشته" جدا نشدن فرهادى است از فيلم قبلىاش؛ بويژه در پرداخت فيلمنامه. هرچه پيچيدگى و چندلايهگى قصهى "جدائى..." باوركردنى و در نتيجه گيرا طراحى شده بود همين تكنيك قصهپردازى در "گذشته"، مصنوعى و خستهكننده از آب درآمده است.
قصهی "گذشته" همهى مواد موفق قصهى "جدائى..." را دارد ولى مثل غذائى جانيافتاده سنگين و هضمنشدنى است. مردى ايرانى پس از چهارسال جدائى از همسر فرانسويش از ايران به پاريس مىآيد تا مراسم رسمى طلاق را انجام دهد. همسر سابق بىدليلى قانع كننده به جاى رزرو اتاقى در هتل كه مورد خواست مرد بوده، او را به خانهى شلوغ خودش مىبرد تا فرهادى اين فرصت را بيابد يك بار ديگر توانائى تحسينبرانگيزش را در ادارهى صحنههاى شلوغ و درهمآميخته به نمايش بگذارد؛ قدرتى كه در "جدائى..." و "در باره الى" به شكلى مسلط به نمايش درآمده بود و از همين زاويه بسيار مورد تشويق جشنوارهها و منتقدین قرار گرفته بود. فرق اما اين بار در اين است كه فرهادى نه از سر نياز قصه، و قدرت قصهپردازى شخصىاش، كه بهخاطر بهرهبردارى از آنچه جشنوارهها را برانگيخته بود دست به اين كار زده است.
باز شدن تدريجى خط قصه در "گذشته" هم "تقليدازخود" ناشيانه ديگرى است از "جدائى...". هرچه اين خصلت در "جدائى..." باعث روانى و گيرائى فيلم بود اينجا موجب لكنت و ملالانگیزی است.
قصهی "گذشته" بويژه از آنجا كه ماجراى خودكشى همسر فرانسوى مرد عربتبار كه حالا معشوق همسر سابق مرد ايرانى است مطرح میشود، ديگر از مصنوعى بودن فراتر مىرود و آنچنان خود فيلمساز را سرگردان مىكند كه قصه را از يك موضوع به موضوع ديگر مىكشاند و انسجام كار از دست مىرود. ورود مرد ایرانی به ماجراى بىدليل پيچيده شدهى همسر سابقش هیچ زمینهای در ساختار فیلم ندارد. نه بچههای زن، فرزندان خود اویند و نه حتی نشانهای از وابستگی او به همسر سابقش نشان داده میشود. با این وجود مثل یک کارآگاه میخواهد ماجرای خودکشی همسر مرد عربتبار را -که نه خودش او را میشناسد نه مای تماشاگر- رمزگشائی کند.
صحنه پایانی فیلم که در یک نمای بلند متحرک به زیبائی و با تکنیکی بالا در راهرو و اتاق یک بیمارستان فیلمبرداری شده است - و در بسیاری از نقدهائی که دیدهام از آن تمجید شده - هم کمکی به فیلم نمیکند چون در حد یک "نمای زیبا با تکنیک بالا" باقی میماند و خط قصه را بیشازپیش به انحراف میبرد.
"تقليدازخود" قبلا سينماگر برجستهی ديگر ما، عباس كيارستمى را هم به انحراف كشيد. زيادهروى جشنوارهها و منتقدان حرفهاى از استفاده از "تكرار" و "ضربآهنگ آرام" در فيلمهاى ارزشمندى همچون "خانه دوست كجاست؟" كيارستمى را به "تقليدازخود" كشيد و زبان خودجوش زيباى سينمائيش را از "لباس براى عروسى" و "گزارش" دور كرد و به فيلمهاى بىكشش و مصنوعى مثل "ده" و "شيرين" رساند.
اميدم اين است كه فرهادى به توانائى كمنظيرش در سينماى ايران به فيلمنامهنويسى و كارگردانى، به دور از معيارهاى جشنوارهها و منتقدين حرفهاى، ايمان بياورد و فيلم بعدىاش را در محيطى كه مىشناسد و با زبانى برآمده از قلبش بسازد تا در آغاز راه خلاقهاش به پايان خط نرسد.
حضور فيلم "گذشته" در بخش مسابقه "جشنواره كن" و موفقيت بازيگر زن فيلم بعنوان بهترين بازيگر زن هيچ كمك تعيين كنندهاى به قبول عمومى تماشاگر عادى از فيلم او نخواهد كرد. همانطور كه همين اتفاق عینا براى فيلم فرانسوى كيارستمى "رونوشت برابر اصل" هم افتاده است. بعيد مى دانم اگر هنرپيشگان غيرفرانسوى نقش اول زن را در اين دو فيلم بازى مىكردند موفقيتى در جشنواره كن برايشان متصور بود، حتى اگر بازى بهترى ارائه مىدادند. برخورد ارفاقآميز جشنواره كن با هنرپيشگان فرانسوى پديده شناخته شده، و البته قابل فهمى، براى آشنايان به سياست جشنوارههاست.
و حرف آخر اينكه اين روزها در ايران تلاش مىشود فيلم "گذشته" را به عنوان نماينده سينماى ايران به جوائز اسكار بفرستند. تهيهكنندگان فرانسوى فيلم اگر مىتوانستند آن را بعنوان فيلم فرانسوى به اسكار بفرستند هرگز به ايرانى ناميدن فيلم رضايت نمىدادند. جالب اينكه قبلا هم تهيهكنندگان فرانسوى فيلم "رونوشت برابر اصل" كيارستمى نيز پس از انتخاب نشدن فيلمشان بعنوان نماينده سينماى فرانسه در جوائز اسکار، به ايران رو كردند تا عليرغم ايرانى نبودن آن شانس ديگرى به فيلم بدهند. به نظر من جدا از اينكه فيلم "گذشته" شانسى براى مطرح شدن در اسكار امسال داشته باشد یا نه، تلاش تهيهكنندگان فرانسوى برای اشغال سهم ایران با این فیلم كارى غيراخلاقى و ربودن شانس ديگر فيلمسازانى است كه در شرائط سخت ايران فيلم مىسازند.
□◊□