خنیاگران عاشق
آهنگ تازه ای را
در شور می نوازند
و باز خوان واژه ی آزادی
در بند هر ترانه ی آن آهنگ
تکرار می شود.
دشت از نوای بدبده های جوان پر است
در دور دست
مخروط برفپوش دماوند
خاموش
ازجوشش گدازه ی آتشفشان پراست
دریا هوای توفان دارد
و ابر بوی باران
شهر بزرگ نیز
در انتظار ساعت صفر است!
هشتم اوت دوهزارو سیزده
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد