(۱)
به تو میاندیشم که رفته ای
و از خود میپرسم:
معنای بوسه چه میتواند باشد
بجز مکیدن عشق
از دهانی
که به لبخندی درگیرت میکند ؟
دلتنگی را اما،
همچنان دلتنگی معنا میکنم.
(۲)
چرا دلتنگ تو باشم که رفتهای
چرا دلتنگ تو باشم
وقتی به بام و به شام
در رگ هایم نفس میکشی
و من خود همه، فکری هستم
که به نفسهایت میآمیزد؛
فکری که مکان را انکار و
زمان را
دست آموز هندسه ی انگشتانم میکند
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد