مراسم بزرگداشت امیر هوشنگ کشاورز صدر، چهره برجسته جنبش آزادی خواهی ایران روز یکشنبه ۲۴ فوریه سال جاری در استکهلم برگزار شد. در این مراسم که به همت تعدادی از یاران و دوستان نزدیک کشاورز صدر برگزار شده بود تعداد قابل توجهی از فعالان جمهوری خواه از طیفهای گوناگون ملی، چپ دمکرات و دین باوران عرفی شرکت کرده بودند. همچنین در این مراسم تعدادی از فعالان فرهنگی و هنری و اجتماعی شهر استکهلم حضور داشتند.
علیرضا مجلل، چهره سرشناس تئاتر ایران که اداره این برنامه را بر عهده داشت در ابتدای مراسم از هوشنگ کشاورز صدر به عنوان یکی از برجستهترین چهرههای جنبش آزادی خواهی تجلیل کرد و گفت:» روز عشاق و عشق بود که اسطوره عشق به «انسانیت و وطن از میان برخاست و به ملکوت اعلی پیوست.
علی شاهنده، حقوقدان و عضو سابق هیات مدیره کانون وکلای ایران، نخستین سخنران مراسم بزرگداشت کشاورز صدر با اشاره به آشنایی دیرینه با کشاورز صدر از ویژگیهای اخلاقی او یاد کرد و گفت:» هوشنگ را از ایران نمیشناختم. پدرش از نامداران جبهه ملی بود و از یاران باوفای مصدق. در آن زمان که با هوشنگ برخورد داشتیم در خارج از ایران بود. اینجا «قلبهایمان همدیگر را پیدا کردند و دستهایمان همدیگر را فشردند و دوستی ما هربار استوارتر شد.
او هوشنگ کشاورز را از جنبه اجتماعی و علمی از مردمشناسان و پژوهشگران برجسته در امور عشایری ایران دانست و افزود: «این مساله از چند جنبه قابل توجه است. یکی از این جنبهها توجه و وابستگی ذهنی هوشنگ به زندگی فرد فرد مردم جامعه ایران بود. دوم معرف آگاهی بیشتر او بود از آنچه که در اعماق جامعه بر مردم میگذشت و صلاحیت او در تشخیص مشکلات و «جستجوی راههای تامین رفاه و امنیت مردم و پیشگیری از دخالت بیگانگان در این مسیر.
شاهنده در ادامه از ویژگیهای شخصیتی هوشنگ کشاورز سخن گفت و توضیح داد:» هوشنگ از نظر شخصیتی انسانی بود نجیب، شریف، محجوب، خونگرم، صمیمی، مهربان و بیهیچ تظاهر. با تمام وجود دمکرات بود، از اصول مورد اعتقاد خود عبور نمیکرد، با مخالف خودش دشمن نبود بلکه در پی توافق بود، با سازمانها و شاخههای گوناگون چپ دوستی و بحث و گفتگو داشت. اما در برخورد با دوز و کلک برمی آشفت و چون شیر میغرید. در تحمل مشکلات صبور بود، با دل خونین لب خندان داشت حتی در شرایط سخت و با وجود داشتن بیماری دشوار، شمع هر انجمن بود. چنان زنده دل و صبور بود که وقتی چهره خندان او را میدیدی باور نمیکردی در بیماری نشسته است».
به گفته شاهنده، کشاورز صدر یکی از فعالان جنبش دانشجویی در زمان دانشجوییاش بود. در دوران نهضت ملی به صفوف آن پیوست و همراه با پیروان مصدق در جهبه ملی درراه آرمانهای ملی مبارزه کرد.
عضو سابق هیات مدیره کانون وکلای ایران در ادامه سخنان خود به تابوهای مهمی که کشاورز صدر از آنها عبور نمیکرد اشاره کرد و گفت:» یکی از تابوهای مهم کشاورز صدر، حفظ حرمت پناهندگی سیاسی بود. او حاضر نبود از این عنوان صرف نظر کند. معتقد بود پناهندگی سیاسی هویت خاصی است و وظایفی به آن تعلق میگیرد و اعتبار تداوم مبارزه را برای بازگشت به وطن همچنان حفظ میکند. دومین مسالهای که کشاورز صدر آن را همچون یک باور حفظ میکرد استقلال و یکپارچگی ایران «بود. سومین تابوی او آزادی بود؛ بر همین اساس او در برابر توطئههای ضد استقلال و آزادی، مبارزههای بیپروا داشت.
منوچهر تقوی بیات، از فعالان نهضت ملی و از دیگر سخنرانان مراسم بزرگداشت هوشنگ کشاورز نیز با اشاره به خوشنام بودن پدر هوشنگ کشاورز و سابقه همراهیاش با مصدق گفت:» با هوشنگ بیشتر از پنجاه سال دوست و همرزم و همراه بودیم اما جز زندان و خون دل چیزی نصیب ما نشد. در این سی سال پایانی آوارگی زیاد همدیگر را ندیدیم. یکبار من به دیدارش رفتم و یکبار او به منزل من آمده است. بیشتر با تلفن با هم صحبت میکردیم. هربار که یک مطلب تازهای پیدا میکردیم به هم تلفن میزدیم. این اواخر مدتی بود دنبال هوشنگ میگشتم تا وقت پیدا کنم و کشف تازهام را به او بگویم. اما نمیشد غیر از حال و احوال از چیز دیگری سخن گفت، چون بیماریاش اجازه نمیداد. میخواستم از نادانی خودم به او بگویم. اما نشد به او بگویم. میخواستم به او بگویم که به طور تجربی و واقعی به جایی رسیدم که فهمیدهام نادانم. پیش از این فکر میکردم این گفته ابوشکور بلخی یک تعارف است که گفته تا بدانجا رسید دانش من/ که بدانم همی که نادانم... اما یکی از این روزها که به سرنوشت خودمان فکر میکردم به این کشف رسیدم. خواستم بگویم هوشنگ جان ما برای این آواره شدیم که نادان بودیم. به جای هگل و مارکس و انگلس باید «اول از فردوسی شروع میکردیم و از او میآموختیم تا کشورمان را از ما نمیگرفتند.
او در ادامه، هوشنگ کشاورز را یکی از بنیانگزاران جبهه ملی دوم عنوان کرد و افزود: «در سالهای ۱۳۳۸ و ۳۹ که صدای گلولههای بعد از کودتای ۲۸ مرداد کمتر شده بود فرزندان آن دوره به میدان آمده بودند و کسی جلودارشان نبود. شعار مصدق پیروز است در خیابانها و دانشگاه، پایههای تخت شاه را میلرزاند. در آن سالها هوشنگ کشاورز و عباس شیبانی و بیژن جزنی و فروهر و … شب و روز به خانه سران جهبه ملی سابق میرفتند و با آنها حرف میزدند تا جهبه ملی را راه بیندازند و به جنبش ملی جان بدهند. این کار خیلی سخت بود اما بچهها با پشتکار این کار را کردند و پیرمردهای ترسیده وشکست خورده را «واداشتند که فعالیت جبهه ملی را آغاز کنند.
تقوی بیات در صحبتهایش بر این مساله تاکید کرد که هوشنگ کشاورز بعد از انقلاب میتوانست پست بگیرد اما این کار را نکرد چون زیاد به دسته بندیهای سیاسی علاقه نداشت.
در بخش دیگری از این مراسم؛ ناصر رحیم خانی، محقق و پژوهشگر تاریخ درباره سابقه تحصیلی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی هوشنگ کشاورز صدر سخن گفت و به شرح بسترهای سیاسی پرداخت که کشاورز صدر را به سمت فعالیت در راستای جنبش آزادیخواهی سوق دادند.
او همچنین با اشاره به فعالیتهای پژوهشی هوشنگ کشاورز در عرصه اجتماعی افزود:» هوشنگ کشاورز مجموعه کارهای بسیاری را در زمینه شناخت مسائل روستایی و عشایری ایران انجام داده که فهرست این کارها بسیار طولانی است. این کارها را نه فقط در ایران بلکه در دهه ۵۰ و ۶۰ در خارج از کشور هم ادامه داد. در سالهای ۶۴ و ۶۵ در پاریس مرکز اسناد پژوهشی ایران را تشکیل داد. یک موسسه بسیار گستردهای که مجموعهای از اسناد را در آن جمع آوری کردند شامل مجموعه آمار و اقتصاد و توسعه، اسناد جنبش مذهبی، جنبش چپ، گاهنامهها و فصلنامههای منتشر شده در خارج از کشور.... هوشنگ در زمینه شناخت جامعه ایران و مسائل روستایی و دگرگونیهایی که بعد از اصلاحات ارزی به وقوع پیوسته بود مثل بسیاری از افراد نسل دهه ۴۰ و ۵۰ دقت نظر داشت و میخواست بداند در آن دوره بر ایران چه گذشته است. امری که بعد از انقلاب در آن «با کمبود مواجه شدیم.
رحیم خانی به بازگویی برخی دیگر از فعالیتهای پژوهشی هوشنگ کشاورز پرداخت و گفت: «او دانشنامه سیاسی داریوش آشوری را در پاریس بازنشر کرد. سپس چهارمقاله را که همه در زمینه تجدد، ملیت و آزادی است از نویسندگان مختلف منتشر کرد. تجربه مصدق و چشم انداز آینده ایران شامل بیش از ۳۰ مقاله ارزنده از محققان دانشگاهی درباره مصدق نیز از جمله آثاری است که توسط هوشنگ کشاورز منتشر شدند. هوشنگ کشاورز صدر هم در زمینه سیاسی و هم فرهنگی و اجتماعی جزء کسانی بود که باید به یادش باشیم و از او بیاموزیم. سیاست را از سالهای ۳۰ به بعد شروع کرد. در دهه ۴۰ فعال جهبه ملی بود. پس از انقلاب هم در دوران بنی صدر به او معاونت وزارت کشاورزی پیشنهاد شد، به گونهای که به صورت غیر مستقیم مشاور بنی صدرهم باشد. او بدون پذیرش مسئولیت و حقوق این وظایف را انجام داد. او در زمینه فعالیتهای سیاسی وسعت حضور بود وظرف حضورهمگان».
مهرداد درویشپور، جامعهشناس و استاد دانشگاه در سوئد، دیگر سخنران این مراسم بود که هوشنگ کشاورز صدر را یکی از نادر نخبگان سیاسی دانست که در طول زندگیاش از این بخت برخوردار بوده که مورد احترام همگان قرار گیرد. درویشپور گفت: «او شریفترین شخصیت سیاسی است که در طول زندگیام افتخار آشنایی و دوستی با او را یافتهام. نمونه رشک انگیزی از به قول اخوان ثالث، انسان «با جنب»، باعزت نفس، مثبت، انرژی زا، عاری از حسادت و بغض، پایبند به پرنسیب و تعهد سیاسی، گشاده رو و پر وقار بود. هوشنگ همزمان که مدارجو و اهل تفاهم و وحدت آفرینی بود، در دفاع از کرامت انسانی نیز آشتی ناپذیر بود. او یکی از محبوبترین چهرههای نهضت ملی بود که با ناسیونالیسم تند، فاصله داشت و روابطش با نیروهای چپ دمکرات بسیار حسنه بود. شخصیتی عمیقا سکولار و لائیک که با دین باوران عرفی نیز روابطی بس نزدیک داشت».
درویشپور با بیان اینکه هوشنگ کشاورز، شتاب زدگی در سیاست را مهلک میخواند و حفظ پرنسیبهای سیاسی را کاراتر از پراگماتیسم سیاسی میدانست، افزود: «گویا رقیب ناخوانده ماکیاول بود که به ما برداشت دیگری از سیاست میآموزد. هوشنگ بیش از آنکه نماد محاسبهگری عقلانی در سیاست باشد، نماد شعر و اخلاق در سیاست بود که برتری رویاها و ارزشها را بر واقعیت تلخ امروز نوید میدهد».
این جامعهشناس در پایان سخنانش افزود: «به خاطر ندارم گفتهای از او را آویزه گوش نکرده باشم. اماگاه از هوشنگ خواهش میکردم سکوت خود را در برابر نارساییهای سیاسی شکسته و شفافتر سخن بگوید. نمیدانم آیا بیماری مجالش نداد و یا آنکه میدانست در آشفته بازار کنونی، معجزهای برای نجات سیاست نمیتوان کرد. شاید هم که به قول دوستی، او ذاتش سالمتر از آن بود که بتواند بیرحمی کشمکشهای سیاسی را تاب آورد و ترجیح داد شاعر جهان سیاست باقی بماند و عقلانیت آن را به دیگران وانهد. هر چه بود پیرمرد، چشم ما بود و جهان سیاست در ایران بدون او نازیباتر از همیشه جلوه گر خواهد شد».
در مراسم بزرگداشت هوشنگ کشاورز صدر در استکهلم، همچنین پری عیسیزاده، خواننده و هنرمند صاحب نام ایرانی مقیم سوئد به همراه افشین خائف، نوازنده پیانو و محمد خالدیان، نوازنده عود شعری از فریدون مشیری را اجرا کردند.