logo





سنجش دو انقلاب و يک جنبش

سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۰ مارس ۲۰۰۹

مهرداد آباديان

هر آينه نا همانندی ها و همانندی ها را بسنجيم درميابيم که ناهمانندی ها بر همانندی ها می چربد واز اين رو نمی توان ادعا کرد که اين سه رويداد هدف ها و خواست های يگانه ای داشتند ودر يک راستا می پوييدند. هر يک از اين سه رويداد تاريخی تفاوت های بنياد ينی با يکديگر دارند که همسويی و يکسان انگاری آنها ساده اند يشانه وپندار باورانه می نمايد. اين نکته را نيز بيافزاييم که جای خيزش ارتجاعی ۱۵ خرداد۱۳۴۲ در اين زنجيره سازی تاريخی خالی است.
با فرا رسيدن سی امين سالگرد انقلاب اسلامی فرصتی پيش آمد تا برخی تحليلگران و سياسی نگاران ايرانی از نو نگاهی به اين رويداد شگفتی انگيز بياندازند واز ديدگاه های گوناگون به تجزيه و تحليل آن بپردازند. در برخی از اين تحليل ها ی عمدتا تاريخی، نظريه ای به چشم می آيد که انقلاب اسلامی را در راستا و پيايند دو رويداد بزرگ يک سده ی گذشته يعنی انقلاب مشروطيت و جنبش ملی کردن صنعت نفت می داند.

چنين نظريه ای، سه رويداد نامبرده را نمودهای گوناگون پويش يگانه ای می انگارد که در بن آن خواست های آزادی، دمکراسی و احترام به حقوق مردم نهفته است که البته هيچ کدام نيز موفق به تحقق اين خواست ها نشده اند.

در اين نوشته ی کوتاه با سنجش همانندی ها و نا همانندی های دو انقلاب و يک جنبش می کوشيم درستی يا نادرستی چنين برداشتی را نشان دهيم.

در زمينه ی همانندی ها ی مهم اين سه رويداد، موردهای زير به چشم می آيند:

۱ - هر سه ی اين رويدادها جنبش هايی عمدتا شهری بودند به اين معنی که روستاييان، هم چون طبقه ی اجتماعی، نه مشارکتی کارآمد در آن ها داشتند و نه حضوری چشمگير؛
۲-سه نيروی سنتی و مذهبی جامعه ی شهری يعنی بازاريان و اصناف،روحانيان وسرانجام لوطيان* نقش مهمی در پيشبرد يا ايستايی آن داشتند؛
۳- در هر رويداد، توده های سنتی و فرو دست جامعه را روحانيان به ميدان آوردند و گاه رهبری کردند.

در پهنه ی نا همانندی ها می توان نکته های زير را درسه مورد خواست ها و هدف ها، آرايش نيروها وايده ها ی راهنما، را ديد:

الف – خواست ها و هدف ها:

– انقلاب مشرطيت که در آغاز با به شکل جنبشی اعتراضی به راه افتاد و خواست اصلی اش بر پايی عدالت خانه بود پس از اندک زمانی، زير نفوذ انديشه های روشنفکران ليبرال به جنبشی تبديل شد با خواست های بنيادينی چون برچيدگی استبداد،بنيادگذاری نطام دمکراسی پارلمانی، حکومت قانون و قانونمداری، رسميت يابی حقوق و آزادی های فردی و....
- جنبش ملی کردن صنعت نفت خواست روشنی را در برابر خود نهاد که همانا کوتاه کردن دست انگلستان از صنعت نفت وملی کردن بزرگترين واحد صنعتی کشوربود.اين جنبش خواست سياسی ديگری مانند تغيير رژيم و يا خواست هايی در راستای دگرگونی بنيادی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی نداشت.
-- انقلاب اسلامی که بر بستر ناخشنودی های همه گستر به راه افتاد و به تندی رنگ دينی به خود
گرفت جنبشی بود صرفا سياسی با هدف سرنگونی پادشاه.

ب— آرايش نيرو ها:

-- در انقلاب مشروطيت، رفته رفته، موافقان و مخالفان، آزاديخواهان و استبداديان و مشروطه طلبان و مشروعه خواهان کم و بيش در برابر هم صف آراستند و حتا در دوره ای کشاکش آنان به در گيری های خشونت آميز تا مرز جنگ داخلی کشيد. در اين انقلاب هر چند در هر دو جبهه رهبران برجسته ای رخ نمودند اما رهبر يگانه وفرهمندی پديد نيامد؛

-- در جنبش ملی کردن صنعت نفت، پس از تثبيت اصل ملی کردن و خلع يد، رفته رفته کشاکش ميان نيروهای سياسی گوناگون روی نمود. صف بندی و ترکيب نيروها، به ويژه پس از سی ام تير ماه ۱۳۳۱، به رويارويی ها و در پايان به بن بستی راه برد که سرانجام با کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ کار به سود جبهه ای از مخالفان دکتر مصدق به پايان رسيد. در آغاز، پيکار را يک پيشوای سياسی (دکتر مصدق) با همکاری يک پيشوای مذهبی – سياسی (کاشانی) پيش می برد اما اختلاف اين دو پس از سی ام تير و پيوستن کاشانی به مخالفان مصدق ضربه ای سختی به جنبش زد. هيچ يک از اين دو پيشوا رهبر فرهمند شمرده نمی شدند.

-- در انقلاب اسلامی اکثريت مردم شهر نشين کشور توده وار در پی روحانيت به راه افتادند ونيروهای سياسی با چشم پوشی از تفا وت ها و اختلاف های خود، همسو در راستای هدفی يگانه يعنی سرنگونی شاه پوييدند. اين انقلاب رهبری فرهمند و بی چون و چرا داشت.

ايده های راهنما:

-- انقلاب مشروطيت برپايه ی انديشه های ليبرالی و ملی گرايی شکل گرفت و ساختمان ايرانی نوين را بابنياد گذاری نهادهای مدرن در چشم انداز خود داشت.اين انقلاب از اين رو بنياد گر شمرده می شود که می خواست نهادهای مدرن سياسی (مجلس قانونگذاری، حزب های سياسی و..) دستگاه های مدرن و کارآمد دولتی و نهاد های مدنی (انجمن ها و..) را برپا دارد. اين انقلاب می کوشيد دستاوردهای تمدن مدرن غرب را به ايران آورد تا جامعه ای عقب مانده استبداد زده را به کاروان تمدن وپيشرفت برساند. هر چند در مرحله ای، اين انقلاب به نبرد با پشتيبانان بيگانه ی استبداد و ارتجاع برخاست اما غرب ستيز نبود؛

--- جنبش ملی کردن صنعت نفت بر بستر ناسيوناليسم ايرانی شکل گرفت. نفوذ
ديرينه و چشمگير انگلستان در پهنه ی سياسی و اقتصادی کشور، اشغال ايران در دو جنگ جهانی و.. زمينه ساز اين جنبش شد. اما بايد توجه داشت که اين جنبش انگليسی ستيز بود نه غرب ستيز؛

-- از آنجا که انقلاب اسلامی جنبشی بود سلبی و نه ايجابی يعنی خواست کم و بيش همگانی سرنگونی شاه را آماج خود نهاد، ايده ی راهنمای آن نيز دربرچيدگی پادشاهی پهلوی خلاصه می شد. شعارهای آزادی، استقلال، حکومت(و سپس جمهوری) اسلامی نا روشن و تعريف نا شده ماند. افزون بر اين، نيروها ی آزاديخواه در ميان نيروهای فعال در انقلاب، اقليت نا چيزی بشمار می رفتند.

با توجه به مواردی که بر شمرديم، هر آينه نا همانندی ها و همانندی ها را بسنجيم درميابيم که ناهمانندی ها بر همانندی ها می چربد واز اين رو نمی توان ادعا کرد که اين سه رويداد هدف ها و خواست های يگانه ای داشتند ودر يک راستا می پوييدند. هر يک از اين سه رويداد تاريخی تفاوت های بنياد ينی با يکديگر دارند که همسويی و يکسان انگاری آنها ساده اند يشانه وپندار باورانه می نمايد. اين نکته را نيز بيافزاييم که جای خيزش ارتجاعی ۱۵ خرداد۱۳۴۲ در اين زنجيره سازی تاريخی خالی است.


***

در پايان نگاهی گذرا به جريان های فکری و ايدئولوژيکی می اندازيم که زمينه ساز انقلاب ۱۳۵۷شدند و پس از برچيدگی دودمان پهلوی بيشتر خود نمودند. مهم ترين اين جريان ها عبارت بودند از ليبراليسم، کمونيسم و اسلام سياسی.
جريان نخست چه از نظر فکری و چه از نظر سياسی بسيار ناتوان بود وپژواک چندانی نيز در جامعه نداشت و به تندی در برابر راديکا ليسم پيشرونده ی جنبش به کنار رانده شد.
جريان کمونيستی چه در گرايش پيکار مسلحانه وچه در گرايش سياسی انقلابی خود چندان در تار و پود عملزدگی و فرقه گرايی وخشک انديشی گرفتار شده بود که نتوانست جز کيش انقلاب وراديکاليسم تند و توده زدگی (يا کارگر زدگی)ارمغان ديگری برای وضعيت بحرانی سال های پيش از انقلاب بياورد.
اسلام سياسی را جريانی می ناميم که با برداشتی متفاوت از نگرش سنتی شيعه به قدرت سياسی و سياست، خواهان نقش پررنگتر دين در پهنه ی سياسی و تبديل آن به ابزار بسيج توده های مسلمان در راستای برپايی حکومتی اسلامی بود. گذشته از فداييان اسلام و سوسياليست های خدا پرست در سال های بيست وسی، دو جريان عمده ی اسلام سياسی در دهه ی چهل و پنجاه عبارت اند از:۱- جريان اسلامی روحانيت سياسی به رهبری آيت اله خمينی ۲- جريان اسلامی غير روحانی سياسی که مهم ترين نمايندگان آن مجاهدين خلق و علی شريعتی شمرده می شدند.

جريان نخست با گسست از نگرش سياسی تشيع، طرح حکومت اسلامی به رهبری روحانيان را پيش نهاد. اين جريان می خواست اصول و قانون های فقهی و اسلامی را در جامعه حاکم گرداند، آنچه را غير اسلامی می شمرد از جامعه بزدايد و آنجه را که زدودنی نيست يا به آن نياز دارد اسلامی کند يا به آن رنگ اسلامی زند. بد ينسا ن با نگاهی به جامعه ی آرمانی صدر اسلام، تلاش می ورزيد عناصری را از گذشته بر گيرد و---در صورت لزوم با کاست و افزوده هايی وگاه با پيرايه بندي—به اکنون آورد وتا جايی که بشود، به جامعه تحميل کند. اين جريان غرب ستيز، ضد فمينيست و مخالف ليبراليسم سياسی بود.

جريان دوم، آگاه به ناتوانی دين اسلام در رقابت با ايدئولوژی های مدرن به ويژه مارکسيسم تلاش ورزيد تا دين را تبديل به ايدئولوژی سياسی کند. در اين راستا ابزارهای فکری را از ايدئولوژی های ديگر به ويژه از مارکسيسم برگرفت، آنها را به گذشته برد و کوشيد نمونه ها يی از آنها را در تاريخ اسلام بيابد يا جعل کند وسپس به آنها رنگ اسلامی بزند و به اکنون بياورد. اين جريان خواهان حاکميت روحانيت و حتا روحانيت سياسی نبود بلکه گونه ای ديکتاتوری جهان سومی با زيب و زيور اسلامی (از نوع الجزاير پس از استقلال) را در نظر داشت.اين جريان در چيرگی ايدئولوژيکی اسلام سياسی برجامعه، گسترش اسلام سياسی به ويژه در ميان دانشجويان ودانش آموزان ودر خلع سلاح ايدئولوژيکی چپ نقش مهمی بازی کرد. اين جريا ن ضدامپرياليست، غرب ستيز، ضد فمينيست و مخالف ليبراليسم بود.

پس از انقلاب، جريان نخست، با جذ ب بخشی از نيرو ها وعناصری از راديکا ليسم فکری و عملی جريان دوم ونيز با بهره جويی از پشتيبانی و همکاری بخش مهمی از چپ مارکسيست از رژيم، هم باقيمانده اين جريان و هم کل چپ مارکسيست را نخست خلع سلاح فکری و سپس منزوی کرد وسرانجام در هم کوفت.

*ما اين واژه رامناسب تر از واژه ی فرانسوی لومپن می دانيم.
مهرداد آباديان بهمن ماه ۱۳۸۷

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد