از غربی به قاضی القضات شرقی

ابتکار واختراع کفار غربی مانند قانون اساسی و قوای سه گانه و پارلمان و انتخابات و مطبوعات و رسانه و دیگر نهادهای اجتماعی و سیاسی، در جمهوری اسلامی سرنوشتی همانند با سرنوشت دیگر فرآورده های غربی چون چرثقیل پیدا کرده است. نقاله آلت قتاله شده. بااین آدم می کشند با آن راه تنفس و پویش جامعه یی آروزمند آزادی و عدالت را می بندند. سازندگان غربی طرز کار و شیوه کاربرد آن وسایل و ابزارهارا در صدها نوشتار و رساله و کتاب توضیح داده اند، ولی کاربران ایرانی -اسلامی آن نوشتارها را ضاله تشخیص داده، گفتندو می گویند شیوه استفاده بهینه را خودمان با توجه به سنت و شرع و عرض و ناموس و قاموس خودمان پیدا کرده ایم و بخواهید به شما هم یادمی دهیم. غربی هم که می بینداختراع و ابتکارش در جمهوری اسلامی تبدیل به ابزار دغل و ریاکاری و سر کوبی اجتماعی شده ،پیش خود حساب می کند این حکومت که در قلمرو خودش مردم را زیر تازیانه دروغ و ستم و جنایت مدام می کوبد، پیش بینی ناپذیر و غیر قابل اعتماد است.
این را پیش از آن ها مردم ایران به هزار زبان فریاد زدند و از بابت همین فاش گویی کشتار و شکنجه و زندانی و تبعید از زادبوم شدند. امروزهم همان ها گواهی می دهند که همه نهادهای غربی که جمهوری اسلامی اقتباس کرده به حکم قانون ظروف مرتبطه نقش و وظیفه یی جز جاری کردن مظروف، یعنی لای و لجن دسپوتیسم شرقی در همه سطوح احتماعی و فردی ندارند. محتوی چرکین این شعبده بازی در همه نهادهایش و در یک سطح نمایان است. نمونه بخواهید،اعدام و زندان وپرونده سازی به قصد ارعاب، مصوبه شرایط دریافت گذرنامه و مسافرت برای زنان، سخن ابلهی که گفت اعدام خیابانی برای حفظ امنیت روانی جامعه لازم است، بیچاره نه مفهوم امنیت را می داند نه روان جامعه را. آن هم از محمد جواد لاریجانی دکتر فیزیک کوانتوم از آمریکا و صادق لاریجانی قاضی القضات.اولی رییس ستادحقوق بشرقوه قضاییه به ریاست دومی است.
این که سه برادر یکی بشود رییس قوه قانون گذاری یکی قاضی القضات، یکی ماله کش عملکرد ویرانگر آن دو قوا مختص نوعی دمکراسی است که در تاریخ شناسی دمکراسی قبیله یی تعریف شده. یعنی همان امتیازهاکه به اذن ریش سفید کل به خودی ها داده می شود و از نخودی ها و نخودی شده ها گرفته می شود. درهمین صحنه است که اصحاب به قصد تقرب به آستان مقام معظم با پرت وپلا گفتن، در خوش رقصی و خود شیرینی با هم مسابقه می دهند. در همین صحنه است که صادق لاریجانی قاضی القضات یا قاضی الحاجات مقام معظم نطق می کند «غربی هاتا حدود۱۵۰سال قبل به صورت آشکار اقدام به برده داری می کردند. باچنین ‍‍پشتوانه منفی تاریخی چگونه به خود اجازه می دهند کشورهای اسلامی(آدرس سرراست نداده!)را با سندحقوق بشری به قدمت۱۴۰۰ساله زیرسؤال ببرند»- با این تقلب آقا خیال کرده دُرسفته و گل گفته و غربی های زبان نفهم بی خبر از تاریخ رامات و از گفته پشیمان کرده .ناظران و گزارشگران غربی و شرقی دست اندر کار حقوق بشر تا حال کوهی سند در باره حقوق بشر ستیزی جمهوری اسلامی روکرده اند. اما جمهوری اسلامیون به جای در پیش گرفتن شیوه یی سازگار با پیمانی که امضاء نموده، هر بار همین ترهات راحواله آنها می کند.
ارکان نظام مولایی یا ولایی وساختارحقوقی اش متاثر از یاسای آخوندی و نظریه های عهد بوقی است وعجالتا به قوه چماقیه رژیم متصل شده درحالی که حقوق بشر از انگاره های اندیشه مدرن بهره گرفته است.
جمع ضدین در چنین وضعیت برای اهل نظام درد سر ساز و تحمل ناپذیراست. از این رو آیت الله قاضی القضات پرونده پشتوانه منفی برای سخنگویان و مدافعان غربی و شرقی جور می کند. در حالی که نمی داند آن پشتوانه منفی که خود غربیان درباره آن مرتب کتاب و رساله می نویسند، در آثار هنری نشانش می دهند، حاوی اسنادی فراوان در باره سوء سابقه و تبهکاری های آیات سابقا عظام خودشان است که مانند همین قبیله حاکم در ایران ملک و ملت ودین ودولت وآش را با جاش بلعیده و مست شده بودند. سرانجام آنان با در گرفتن تندبادها و دگر گشت ها مجبور به ترک عادات مذموم شدند و بعضا جامه خدمت به خلق پوشیدند. در این گیر و دار ها بود که اندیشه ها و ایده های نوین در باب حقانیت فرد و جمع وجامعه شکل گرفت که حقوق بشر از جمله دستاورد ها ی پر ارج آن است.
حال قاضی القضات ما در اثر ضعف بینایی با وارونه دیدن و واژگون نشان دادن این جریان می خواهد با انکار حقوق بشر، سند جعلی۱۴۰۰ ساله حقوق بشر آخوندی بتراشد. محمد جواد فیزیک دان را رییس ستاد فرماندهی حمله به حقوق بشر گمارده تا ضمن تولید حقوق بشر مارک آخوندی حقوق بشر غربی را ذبح اسلامی کند. و لابد در خلوت این به آن می گویداین کار را با سایر محصولات اهل درون و خوارج وکفار غربی کردیم و شد،این فقره هم ممکن می گردد، به حول امدادهای غیبی. یا زنگی زنگ یا رومی روم! .