...
ما هرگز
با هم زندگی نکرده ایم
نژاد ما
با هم بیگانه بود
بهارا
قوم دیگر ربودند
و زمستان را
همهء عمر به تماشا نشسته ایم
فردوسی
برای دیگری بود
حافظ
برای ما نبود
بر قلهء کوه
ایران را نگاه کردیم
و در آخر
تهران مال ما شد
ایران
برای ما نبود
ایران
بی کس و غریبه بود
...
پس شادی
مال ما
غم
! از آن شما
حزبی می زنیم
پرچمی درست می کنیم
اسمش را می گذاریم
= تهران مملکت ما =
شادی
زود از بین می رود
غم تابلویی ست
که بر هر پیچ خطرناک
نصب می شود
بیایید برویم
تهران را هم
جدا می کنیم
تهران شمال
تهران جنوب
! زنده باد جدایی طلبی
راه مردم همین است
جدایی / جدایی / جدایی
هیچوقت به این فکر نکرده ایم
در اتحاد است
که زندگی می آید
. نه در تفرقه
2013 02 08
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد