logo





یادتان هست!؟

شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۹ فوريه ۲۰۱۳

ویدا فرهودی

VidaFrhoudi-s.jpg
یادتان هست ساده دل بودیم
روز و شب را به عشق پیمودیم

در زمستان بهار می جستیم
سینه ها را ز کینه می شستیم

کار لبها فقط تبسم بود
آرزو مست در ترنم بود

چشم رویا یمان تماشایی
باز می شد به هر تمنایی

پشت دروازه های آن شادی
برد ما را به شهر آزادی

همصدایی مرام هستی شد
مهر انسان پیام هستی شد

کـُرد و ترک و بلوچ و گیلانی
جمله با هـم ، به نام ایرانی

شیعه،سنی و ارمنی یکسان
اهل زرتشت و بابیان به امان

سهم مان نوبهار و زیبایی
شادمانی و جشن و شیدایی

کار هستی به اوج، بالیدن
از غمی هم دمی ننالیدن

نم نمک لیک بوف کور گمان
آمد و شد پیام دار ِ خزان

درعزا خفت شوق کوچه ی شاد
مرثیه، جانشین هر فریاد

با "من" و "تو" جدا ز هسته ی "ما"
ماند تنها، دل شکسته ی ما

یادتان هست هم صدایی مان
آن چه می بُرد تا رهایی مان،

چون حبابی شکست در دل خاک
آرزو هم رمید تا افلاک

ماجرایی به قدر عشق نجیب
خـُفت باری ،در آن زمان غریب

آن زمانی که گـرد خاموشی
می فشاند و تل فراموشی

بر حریر عروج تا میلاد
بر رسیدن به اوج چون فرهاد!

یادمان رفت فرصت بودن
لحظه ها را به لحظه افزودن

شوکران شد شراب وشیرینی
تلخ آن سان که هست و می بینی

باورت نیست بر خودت بنگر
بر من و بر هزار یار دگر!

باورم کن چنان که می بودیم
همرهم شو چنان که پیمودیم

همرهانه رسد سپیده بدان
نوبت شوق می رسد آسان...

ویدا فرهودی
بهمن ماه ١۳٩١


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

زیباست
سارا فرزانه
2013-02-12 10:44:37
نم نمک لیک بوف کور گمان
آمد و شد پیام دار ِ خزان

فقط می تونم بگم فوق العاده زیبا بود و کلمه به کلمه ملموس و دلنشین و گویای واقعیتی انکار ناپذیر که به زیبایی تمام به شعر در آمده بود .ممنون بانو فرهودی گرامی

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد