logo





نام باران

سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۱ - ۱۵ ژانويه ۲۰۱۳

محمّد رضا فشاهی

تاک رابه رگ های آب های پنهان سپرده ام که لبی سخت تشنه داشت
گرم است و قلب زمین زیر آفتاب بامداد تیرماه ذوب می شود
پس کس مفرست و مپرس چه ساعت است و کوی سایه های سپیدار در کجاست
پس مگو روح آب های آسمان در کدام اختری خانه کرده است


خاک را به چمن زار خواب های سبز کودکان سپرده ام که دلی سخت خسته داشت
گرم است و هرم آفتاب نیمروزی در هوا موج می زند
پس کس مفرست و مپرس کدام روز هفته است و کوی آب های بهاری کجاست
پس مگو کیمیای باغ های دور دست در کدام دفتر ی لانه کرده است


هر روز را پاپانی نوشته اند ـ روز بزرگ ما را نیز پایانی هست
وقت غروب ـ وقتی که رود انتظار به پایان خود رسید
وقتی که کشتی خورشید بادبان برکشید ورفت
وقتی که مادیان ابر شیهه بر آورد و سم بر فلک نواخت
وقتی که فلس ماهیان قنات در عطر آب های ناب شناور شد
وقت غروب آری ـ وقت طلوع بادهای سبک پا بیا


شبگاه ـ وقتی صدای گام آمدنت در هوا شناورشد
وقتی که خاک تشنه تنفس نمودو چنگ باد به نغمه درآمد
نام های بکر باران را خواهم خواند - می نویسم باران آری
نارون کی می رسد باران


پاریس ‫- ژوییه ۲۰۱۲

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد