اندیشیدن به دلربایی گونه هایت
زیبایم می کند.
از زیبایی به شعر می رسم؛
شاعر می شوم
و "عشق" (بانوی واژه ها)
الفبایم را رنگین می کند.
. . . . . .
تو - به شفافیت دانایی-
در ذهن ام می تابی.
دانایی واژه هایم را می بوسد
و من در شعری شفاف،
به سوی تو می آیم
تا در قلمرو زیبایی ات
اکنون و آینده ام را به تو تقدیم کنم.
بدون تو،
مرگ، در سیمای زندگی
از رگ هایم می گذرد؛ به قلبم می رسد
و تمرکز جانفرسایش
سلول های شعرم را ویران می کند.
. . . . . .
الفبای " شادی" من! بانو!
در ستایش تو
این قلم را سر بازماندن نیست.
٣ دی ماه ١٣٩١/ ٢٣ دسامبر ٢٠١٢
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد