logo





با کولیانِ فَلَک

چهار شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۱ - ۳۱ اکتبر ۲۰۱۲

رضا بی شتاب

reza-bishetab.jpg
با کولیانِ فلک
بسیار رفته ام به سفر
از زیستگاهِ ناشناسِ خویش
تا آشیانِ آشنا
با کولیانِ فلک
بسیار رفته تا دوردستِ جستجو
آنجا که جانِ پنجره بسته ست
بر غربتِ دلی، یا چهره روبرو
هر شب که شعله های سرکشِ اشک
توفان کُنَد به پا
از پُشتِ میله های مرگ، درد
پروانه بوده ام آن دم
بر گِردِ معبدِ یادهای خویش
با کولیانِ فلک
کابوس ها شمرده ام به سَمَر
از اسبِ ساحرِ بادپای فصل که دَوَد
چموش وُ سرخوش وُ چرخان چو دود
از باغ، باران، بابونه ها و برگ
از برکه وُ تلواسه های سرد
با کولیانِ فلک
از هر گریوه گذر می کنم گذر
هم بر قیاسِ پیوند وُ پیمانِ خویش
در کوچه ها، در جنگلِ بلندِ جهان
پیشِ اجاقِ شقایق ز ناگهان
ایستاده ام به نظر
در وسعتِ حضورِ ساده ی هست
با رقصِ سبزه های مست
در بزمِ شباهنگ وُ بزمه های راز
در گرم گرمِ گفتگو
با کولیانِ فلک
در زورقِ لغزانِ پاییزِ رنگ
من می رَوَم به فراسویِ آسمان
ــــــــــــــــــ
سَمَر= قصه و داستان سُرایی به شب. بزمه = آوازِ شادمانی
2012 / 12 / 31
http://rezabishetab.blogfa.com

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد