logo





فرصت تاریخی در آخرین لحظه:

کنفرانس سازمان ملل در باره‌ی منطقه‌ی خالی از سلاح‌های کشتار جمعی در خاور میانه و نزدیک

دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۱ - ۲۹ اکتبر ۲۰۱۲

محسن مسرت

mohsen-masarrat.jpg
مقالعه زیر با تیتر "اتحادیه اروپا ی صلح ساز" ابتدا بزبان آلمانی در روزنامه معتبر آلمانی فرانکفورت روندشا تاریخ 25 اکتبر 2012(link:http://www.fr-online.de/ بچاپ رسید ترجمه فرانسوی و اسپانیائی این مقاله
http://www.tlaxcala-int.org/
http://www.tlaxcala-int.org/
در اختیار هموطنان در کشورهای فرانسوی و اسپانیائی زبان گذارده میشود. آکنون ترجمه فارسی آن نیز در اختیارهموطنان و علاقمندان گذارده میشود.

محسن مسرت 29 اکتبر 2012

فرصت تاریخی در آخرین لحظه: کنفرانس سازمان ملل در باره‌ی منطقه‌ی خالی از سلاح‌های کشتار جمعی در خاور میانه و نزدیک.

در تاریخ بشر موقعیت‌های ازدست رفته‌ی بسیاری با عواقب وخیم وجود داشته‌اند. بشریت اکنون بار دیگر در شرف از دست دادن موقعیتی تاریخی دیگری میباشد که میتواند فاجعه جدیدی را ببار آورد. این موقعیت تاریخی تشکیل کنفرانس سازمان ملل برای ایجاد منطقه‌ی خالی از سلاح‌های کشتار جمعی در خاورمیانه و نزدیک است علیرغم اینکه این کنفرانس می‌تواند در آخرین لحظه از جنگی علیه ایران جلوگیری کند،سیاست‌مداران و رسانه‌های عمومی جهان آنر تا کنون بکلی نادیده گرفته اند. تشکیل این کنفرانس بعد از تقریبا سه دهه تلاش ناموفق، در سال 2010 در چارچوب کنفرانس بررسی پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ن پی تی) که هر پنج سال یک بار تشکیل می‌شود، تصویب شد و یاکو لاجاوا، شخصیت دیپلوماتیک وزارت امور خارجه فنلاند به عنوان هماهنگ ‌کننده‌ی آن تعیین گردید.این کنفرانس قرار است حداکثر تا دسامبر 2012 در هلسینکی آغاز شود.

کشورمصر تحت حاکمیت حسنی مبارک نیروی موثر برای تصمیم سازمان ملل بود و به نظر می‌رسد که محمد مورسی، رئیس‌جمهور فعلی مصرمهمترین سیاست مداری باشد که در پیگیری اجرای این پروژه نقش فعالی بازی کند. مورسی در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در 26 سپتامبر 2012 اعلام کرد که مصممانه تلاش خواهد کرد تا این کنفرانس در همین سال جاری حتما تشکیل شود. اهمیت و ضرورت شروع این کنفرانس نه تنها در این است که شاید زمانی، مثلا ده سال بعد، خاورمیانه به منطقه‌ای خالی از هرگونه سلاح کشتار جمعی تبدیل شود، بلکه از این جهت هم حائز اهمیت بسیاری میباشد که هرچه زودتر از حادتر شدن درگیری بر سر برنامه‌ی اتمی ایران جلوگیری کند. وصل این هدف مهم با این کنفرنس که اهداف درازمدتی را دنبال میکند، میتواند حتی نیروهائی را در عرصه‌ی بین‌المللی و منطقه‌ای بسیج کند که برای دسترسی به هدف نهایی نیز بسیار مفید باشند.

این کنفرانس در واقع از نظر سیاسی و حقوق بین‌الملل بدون شک عرصه‌ی مناسبی برای مذاکره در باره‌ی درگیری تقریبا ده‌ساله بر سر برنامه‌ی اتمی ایران و حل مسالمت‌آمیز آن میباشد. و چنانچه درگیری هسته ای با ایران یعنی مهمترین مشگل روزدر روابط بین المللی بعنوان اهرم کاربردی برای تشکیل و شروع کنفرانس طرح نشود، کنفرانش مشروعیش و معنی سیاسی خود را از دست داده و اصولا بی‌معنی و بی محتوا میگردد. این در حالی است که مذاکرات گروه غیررسمی 1+5 تا کنون نه تنها نتیجه‌ای نداشته و در عمل به بن‌بست رسیده است بلکه خطر جنگ را پیوسته بیشترهم کرده است. این کنفرانس می‌تواند بالاخره به بازی موش‌وگربه‌ی طرف‌های درگیری پایان داده وعوامل واقعی درگیری یعنی تسلیحات هسته ای اسرائیل و برنامه‌ی هسته‌ای ایران را در صدردستور روزو مذاکرات قرار دهد. اما مشکل در کجاست و چرا تشکیل این کنفرانس، نه تنها از سوی رسانه‌ها، بلکه حتا از سوی طرف‌های درگیری نیز نادیده گرفته می‌شود؟ هیچ‌یک از سران کشورهای اصلی درگیری، یعنی اوباما، احمدی‌نژاد و نتانیاهو در سخنرانی‌های خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر سال جاری حتا کلمه‌ای در این باره بر زبان نیاوردند.

رهبران سیاسی اسرائیل با دیدگاه‌های به شدت ایدئولوژیک‌شان، طبعا مخالف اصلی ایده‌ی خاورمیانه‌ی خالی از سلاح‌های کشتار جمعی هستند. زیرا اسرائیل با تحقق این طرح انحصار اتمی خود در منطقه و آزادی عمل برای سیاست اشغال سرزمین‌های فلسطینی را برای همیشه از دست خواهد داد. اعتقاد دولتمردان اسرائیل به اینکه امنیت و موجودیت این کشور به سلاح‌های اتمی وابسته است، امید به دستیابی مردم اسرائیل به صلح دایمی در برابر صرفنظر کردن از تسلیحات هسته ای را از بین می‌برد. و در همین راستاست که اسرائیل شرکت خود در کنفرانس موردبحث را مشروط به حل درگیری خاورمیانه پیش از تشکیل آن می‌کند. و این در حالیست که مهمترین مانع دستیابی به صلح خاورمیانه هیج نیروی دیگری نیست بجز خود دولت اسرائیل ، که با طرح صلح خاورمیانه بعنوان پیش شرط کنفرانس عملا ازعان میگند که تصمیم دارد مانع از تشکیل کنفرانس خاورمیانه و نزدیک عاری از تسلیحات کشتار دستجمعی نیز بشود.

به نظر می‌رسد، بعضی ازرهبران جمهوری اسلامی ایران نیز بر این باور باشند که پذیرفتن ایران به عنوان قدرت تعیین‌کننده‌ی منطقه‌ای تنها با دستیبابی به ظرفیتهای علمی و فن آوری هسته ای ممکن است. زیرا با رعایت منطق ودلائل عقلائی توجیه اصرار آنها در دستیابی به ظرفیتهای هسته ای به امری بسیار دشوارمبدل میگردد. نخبگان سیاسی ایالات متحد آمریکا که اوباما از مدت‌ها پیش خود را تسلیم راهبردهای هژمونیستی آنها کرده است نیز به وضوح وجود یک متحد مسلح به تسلیحات هسته ای مانند اسرائیل را به منظور حفظ موقعیت هژمونیستی ایالات متحد در این منطقه‌ی مهم استراتژیک به ایجاد خاورمیانه‌ی عاری از سلاح‌های کشتار جمعی ترجیح میدهند. به این دلایل است که رهبران هر دو کشور ایران و آمریکا تلاشی جدی برای برگزاری کنفرانس تصویب‌شده‌ی سازمان ملل نمی‌کنند.

اینطور که به نظر می‌رسد، جامعه‌ی بین‌المللی واقعا در حال از دست دادن سهل‌انگارانه‌ی فرست تاریخی برای جلوگیری از جنگی فاجعه‌بار است. زیرا مصر با رهبری جدیدی که به شدت درگیر مسایل داخلی کشور خود بوده و در مورد مشگلات بین‌المللی در مجموع بی‌تجربه است، به تنهایی توانایی از میان برداشتن موانع بزرگی را ندارد که بر سر راه تشکیل این کنفرانس قرار دارند. اما آیا نیروی سیاسی قابل‌ذکر دیگری وجود ندارد که بتواند در کنار مصر و فنلاند (که قرار است میزبان کنفرانس باشد) به میدان بیاید و از رسوایی سیاست بین‌المللی و جنگی خانمان‌برانداز جلوگیری کند؟ پرسش در ایجاست که چرا اتحادیه‌ی اروپا برای تحقق این هدف گامی برنمی‌دارد؟ در واقع تا کنون در مورد درگیری مربوط به برنامه‌ی هسته ای ایران از اتحادیه‌ی اروپا اقدام مهمی دیده نشده است.

اینکه اتحادیه‌ی اروپا یعنی بزرگترین قدرت اقتصادی جهان با منافع گوناگونی که در منطقه‌ای همسایه خود با بزرگترین ذخایر نفت وگاز جهان دارد، تا کنون سیاست فعالی نداشته و خود را زیر چتر متحد اتلانتیک اش مخفی کرده است، با هیچ منطق صلح جویانه و حتی اقتصادی قابل‌درک نیست. چنانچه جنگی علیه ایران درگیرد، خسارت‌های به مراتب بزرگتری متوجه اتحادیه‌ی اروپا خواهد شد تا ایالات متحد آمریکا که در فاصله‌ای دور قرار دارد. در حالی که یک ابتکار سیاسی فعال در این مورد از سوی اتحادیه‌ی اروپا نه تنها می‌تواند از شکست طرح کنفرانس مصوب سازمان ملل جلوگیری کند، بلکه موقعیتی تاریخی برای اقدام مستقل و رهایی از وابستگی سیاسی متحدی است که اهداف تسلط‌ طلبانه‌‌اش همیشه با منافع اروپا همخوان نیست. از این گذشته، اروپا با در پیش گرفتن چنین سیاست فعالی نه تنها می‌تواند از جنگ علیه ایران جلوگیری کند، بلکه با چشم‌انداز خاورمیانه‌ی خالی از سلاح‌های کشتار جمعی، زمینه‌ی لازم برای صلح خاورمیانه را فراهم آورد.

آیا در عرصه‌ی سیاست خارجی هدفی نزدیک‌تر و کم‌هزینه‌تر از این برای اتحادیه‌ی اروپا وجود دارد که همچون نیروی صلح‌طلب ابتکار را به دست بگیرد و برای برگزاری کنفرانسی تلاش کند که در سال 2010 در سازمان تصویب ملل تصویب شده؟ آیا اهدائ جایزه نوبل صلح به اروپا به بهانه از بین بردن روابط خشونت زا بین کشورهای اروپائی در دوران بعد از جنگ جهانی دوم ،این قدرت سیاسی جهانی رااز دریچه اخلاقی موظف به مسئولیت بیشتری در ایجاد منطقه خاورمیانه و نزدیک خالی از تسلسحات کشتاردستجمعی نمیکند؟ اروپا باید با جسارت و پیگیری از همه‌ی کشورهای منطقه از جمله ایران و اسرائیل بخواهد که بدون هیچگونه پیش شرطی در این کنفرانس شرکت کنند و در تشکیل کنفرانس هیچ خللی را، حتا اگر تعداد اندکی از کشورهای منطقه از شرکت در آن خودداری ورزند، بخود راه ندهد. هیچ‌یک از دولت‌های منطقه، حتا آنهایی که در زندان ایدئولوژیک خود اسیرند، نمی‌توانند در درازمدت بدون از دست دادن مشروئیت مردمی کشور خود به ندای صلح‌طلبانه‌ی کنفرانس سازمان ملل پاسخ منفی بدهند و بلافاصله به آن نپیوندند. خود اعلام شروع کنفرانس مصوب سازمان ملل به تنهائی میتواند از حدت درگیری بر سر برنامه‌ی هسته ای ایران خواهد بکاهد.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد