logo





واویلا

دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۹ فوريه ۲۰۰۹

منیر طه

taha.jpg
« بی کسان ، مردمِ گمشدۀ روی زمینند که صاحب ندارند . » ۱
برای آنها ، برای گمشده ها .

آتش به دشتِ گندم افتادست .
واویلا
خونِ شقایق در خم افتادست .
واویلا
تیغِ هِلال داس و یال و بالِ خرمن کوب
با مردمِ نا مردم افتادست .
واویلا
دیدی چه بی رحمانه می روبد برونش را
دیدی چسان خصمانه می کوبد درونش را
دیدی چه آسان می درد پیراهنِ گل را
می درّد و می افشرد اینمایه خونش را
بنگر حقِ همسایه داری ، آشنایی را !!
بنگر تو پند و عبرت بعدِ رهایی را !!
صحرا به نیش کژدم افتادست
واویلا
اندام خُم زیر سُم افتادست
واویلا
سرخ است صحرا ، بوی خون می آید از دریا
فریاد گمنامان گُم افتادست
واویلا
دیدی هراس خفته در چشمِ حبیبان را
دیدی هرای و وایِ پایِ بی رکیبان را
گمگشتگانِ روی دریا را و صحرا را
دیدی نصیبِ سینه سوزِ بی نصیبان را
بنگر تو آماسِ تن و طغیانِ خونش را
بنگر تو عصیانِ درونش را برونش را

ونکوور ، پنجم فوریه ۲۰۰۹

« I Promessi Sposi» نویسندۀ 1 - Alessandro Manzoni
این اثرِ غول پیکر که از شاهکار های ادبیات ایتالیایی است ، توسط دکتر اشرف محمودیان در 793 صفحه به زیان فارسی ترجمه و از سوی انتشاراتِ ارغنون در تهران منتشر شده است .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد