logo





دو شعر

«دلم می‌‌خواهد...» و «هرگز ...»

شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۱ فوريه ۲۰۱۲

یوسف صدیق (گیلراد)

دلم می‌‌خواهد...

دلم می‌‌خواهد دکتر می‌‌بودم؛
جراح زیبایی، متخصص پوست .
دلم می‌‌خواهد
پوست صورت عمو بهمن را می‌‌کشیدم؛
صاف می‌‌کردم.
آخر میان سالی
و اینهمه
چین در صورت و
چینابه در چشم!
. . .
اصلا این عمو را می‌‌خواهم چه کنم؟
سرفه‌هایش
مشق نوشتن را از یادم می‌‌برد
و هر روز در مدرسه
باید بهانه‌ای ببافم
برای عریانی دروغ هایم.
. . .
دلم می‌‌خواهد دکتر می‌‌بودم.

بهمن ۱۳۹۰ - - - -

*******

هرگز ...

هرگز تصور نمی کردم
در یخبندان بهمن ماه
روزی ترشیده شده باشد
و لبخندی کپک زده
خود را
از قندیل‌های تیره بیاویزد.

. . .

هرگز تصور نمی کردم
پشت روزی ترشیده ،
لحظه‌های اسیدی
همه‌ی واقعیت را تسخیر کنند.

زمستان ۱۳۸۷ - - - -



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد