logo





نسل من چه جرمی کرده است؟

جمعه ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۰ فوريه ۲۰۱۲

بابک محسن

فراموش می کنند ، که همان گونه که در حال حاضر حجاب و پوشش اجباری آن هم با رنگ سیاه ، فرهنگ دولتی محسوب می شود . و فعالین زن با انتخاب مانتو رنگی ، شال رنگی و بخصوص نمایش قسمتی از مو سر خود ، نشان می دهند که با این فرهنگ مخالف هستند . آن روزها (دوران حکومت شاه ) ساده پوشی برای قسمتی از زنان و حجاب برای زنان مسلمان ، نشان دهنده این مخالفت با فرهنگ رژیم پهلوی محسوب می شد .
در طی سالهای بعد از انقلاب بهمن 1357 مقالات بسیاری در ارتباط با علل وقوع این حوادث و سقوط نظام پادشاهی در ایران نوشته شده است . که هر نویسنده از نگاه خود این رویداد ها را بررسی کرده و قلم خود را برای نفی و یا اثبات آن بکار گرفته است .

نویسندگان این رویداد تاریخی به دو دسته موافقین و مخالفین انقلاب تقسیم می شوند . که خود موافقین انقلاب نیز به دو دسته موافقین حکومت کنونی و مخالفین آن تقسیم میشوند . اگر ما آن دسته از موافقین حکومت کنونی را از این مجموعه جدا کنید ، کلیه کسانی که باقی می مانند در دو مورد وجه اشتراک دارند اولا : در مخالفت با حکومت حاکم بر ایران ، دوما: در این که این تحول موجب باز تولید و یا استقرار یک دیکتاتوری جدید در ایران گردیده است .

آنچه بیشتر در این مقاله به آن پرداخته شد ، نگاهی است که با بررسی حوادث انقلاب بهمن 57 حاصل این جنبش را منفی ازریابی می کند ، و نسل شرکت کننده در آن را مقصر می داند.

این نویسندگان که از طیف های گوناگون فکری و سیاسی هستند ، در چند مورد دارای وجه اشتراک می باشند :

آنها علل و ریشه های انقلاب را بررسی نمی کنند بیشتر نتیجه بوجود آمده این جنبش را مد نظر خود دارند .
در نوشته های خود از متد " بد و بدتر " استفاده می کنند ، و به طور مداوم رژیم جمهوری اسلامی و شرایط زندگی مردم با دوران حکومت پهلوی مقایسه می کنند و در نتیجه گیری دوران پهلوی را بهتر می دانند .
نسل شرکت کننده در انقلاب را مقصر می دانند و متهم به .... می کنند
با هر حرکت رادیکال مخالف هستند و به آن مارک حرکات خشونت آمیز می زنند .

از قلم این نویسندگانی ، حمید اشرف ( البته به عنوان سمبل این نسل) فردی بیسواد ، عاشق اسلحه ، که بیشتر به تبهکاران شبیه است معرفی می شود .

مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان جوانان پاکی بودند. که با الگوبرداری از حرکتهای چریکی راهی را پیش گرفته اند ، که حاصلش بازگشت به عقب بوده است .

جلال ال احمد به دروغ از یک معلم روستایی(صمد بهرنگی) که شنا کردن بلد نبود ، شهیدی می سازد که جنجال تبلیغی علیه حکومت شاه و دستگاه امنیتی آن (ساواک ) درست کند و بیچاره رفیق این معلم که سالها تهمت همکاری با دستگاه امنیتی را به جان خرید و در مقابل این اتهام سکوت کرد ، که سازمانش و این شهید سازی خراب نشود .

این نویسندگان ، علی شریعتی را تئوریسین انقلاب معرفی می کنند. که با سخنان و نوشته های خود جوانان به سمت یک الگوی حکومت اسلامی سوق می دهد ، یا می نویسند ، شریعتی نگاهی مرد سالار داشته و تنها یکبار هم که از زن صحبت کرده ، در آن الگوی زن اسلامی را ارائه داده است .

کسانی هستند که می نویسند ، حاصل تفکر و تلاش محمد حنیف نژاد ، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان چیزی نیست ، جز آنچه که امروز در عراق شاهد آن هستیم . نهایت آنها همانی را می کردند ، که امروز می بینیم ادامه دهندگان راه آنها انجام می دهند .

نوشتند ، زنانی که در عرصه مبارزه علیه رژیم شاه وارد شدند. عناصری بودند که تحت تاثیر مردان خانواده وارد فعالیت سیاسی شدند . و از آنها به عنوان ابزاری جهت پیشبرد کارهای سیاسی خود استفاده می کردند.

الگوی رفتار و پوشش زنان مبارز آن دوران را زیر علامت سئوال می برند . و بعد می نویسند ، که آنها( زنان مبارز) در اجباری شدن حجاب زنان نقش بسزایی داشته اند .

نوشتند ، که در سازمانهای سیاسی آن دوران عشق ممنوع بوده و هر کس عاشق می شد ، تنبیه می کردند .

نوشتند مبارزین آن روز اعدام های مخفیانه داشتند ، و همفکران و همکاران خود را بدلیل مخالفت با سازمان شکنجه می کردند ، و یا به قتل رسانده اند .

نوشتند شاعران ، نویسندگان و اهل هنر آن نسل افرادی بودند ، که در فساد اخلاقی غرق بودند ، و کاری نداشتند ، جز میهمانی رفتن و خوابیدن با همسر ، خواهر و مادر یکدیگر .

شاملو ، شاعر این نسل با پول اعلیحضرت ، بیماری خود را درمان می کند ، و بعد نمکدان می شکند .

زمانی که بحث سنت و مدرنیته مطرح می شود . رضا خان میر پنج به یکبار می شود ، مظهر آوردن مدرنیته که می خواسته جمهوری هم اعلام کند ، که آخوندها نگذاشته اند . وی با کشف حجاب ، کلاه پهلوی و کت و شلوار در مقابل سنت گرایان ایستاد .

نمونه هایی که برایتان نوشتم ، تنها مشتی از خروار است ، که در آن نویسندگان گوناگون ولی هماهنگ نسلی را هدف قرار داده اند ، که در سال 1357 با حضور خود در خیابانها رژیم پهلوی را سرنگون نموده است . نسلی که از نگاه این نویسندگان ، بیسواد ، احساساتی ، دروغ گو ، الگوبردار از کشورهای دیگر ، جاسوس روسیه ، اهل قلم و هنرش فساد ، معتاد و ... می باشد .

این نویسندگان به علل و ریشه حوادث سال 57 ، کاری ندارند . عده ای از آنها انقلاب 57 را توطئه بیگانه و کار رادیو بی بی سی می دانند ، عده ای دیگر آن را شورشی کور قلمداد می کنند .

آنها فراموش میکنند ، از وجود یک دیکتاتور ، اهداف انقلاب و آرزوهای مردم بنویسند. مردمی که در یک صد سال اخیر با وجود فراز و نشیب های فراوان از درخواست ساده تاسیس عدالتخانه حرکت خود را شروع کرده ، تا آزادی و استقلال از دست رفته میهن خود را بدست بیاوردند . مردمی که راههای گوناگون را برای رسیدن به اهداف خود تاکنون پیموده اند . روزی پای صندوق رای می روند ، روز دیگر اسلحه دست می گیرند ، روزی سکوت می کنند و ...

فراموش می کنند ،بنویسند ، که مظهر مدرنیته آنها رضا خان میر پنج با زیر پا گذشتن قانون مشروطه که قرار بود شاه سلطنت کند نه حکومت ، خیانت بزرگی در حق مجاهدان مشروطه انجام می دهد. مدرنیتی که در آن آزادی قربانی قدرت سلطان می شود تا او با کلاه پهلوی حکومت کند .

نویسندگانی که به پوشش زنان مبارز دوران حکومت شاه ایراد می گیرند فراموش می کنند که بنویسند ، که برای آزادی زندانیان سیاسی در حکومت کنونی حاضر شدن آش نذری پخته و آن را تزیین کنند .

فراموش می کنند ، که همان گونه که در حال حاضر حجاب و پوشش اجباری آن هم با رنگ سیاه ، فرهنگ دولتی محسوب می شود . و فعالین زن با انتخاب مانتو رنگی ، شال رنگی و بخصوص نمایش قسمتی از مو سر خود ، نشان می دهند که با این فرهنگ مخالف هستند . آن روزها (دوران حکومت شاه ) ساده پوشی برای قسمتی از زنان و حجاب برای زنان مسلمان ، نشان دهنده این مخالفت با فرهنگ رژیم پهلوی محسوب می شد .

این نویسندگان فراموش می کنند ، که چگونه است آدم های بیسواد ، احساساتی ، الگوبردار و.... بر علیه نظام دیکتاتوری قیام می کنند . ولی آدم های باسوادی و ... همچون آنها سکوت پیش می کنند .

فراموش می کنند ، بنویسند که بیشترین قربانی را ، همین نسل در دفاع از اهداف انقلاب در مقابله با رژیم جمهوری اسلامی تقدیم ملت ایران کرده است . نسلی که با جان خود ، جوانی خود مشروعیت این حاکمیت را چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی به چالش گرفته ، نسلی که هنوز هم نام و یادشان آتش مقاومت در مقابل دیکتاتوری جمهوری اسلامی را زنده نگه داشته است .

جرم نسل من و سمبل های آن اینست ، که علیه دیکتاتوری قیام کرده که تنها در آخرین سال حکومت خود نزدیک به 2700 نفر را توسط نیروهای تحت فرمانش به قتل رسانده است .

کسانی که در انقلاب بهمن 57 شکست خورده بودند . برای جبران آن روزهای تلخ به سمبل های نسلی حمله می کنند ، که آنها را از حکومت ساقط کرده است . و انتقام خود را اینگونه از آن نسل می گیرند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد