logo





چشمه ی عشق

چهار شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ - ۰۴ ژانويه ۲۰۱۲

رضا بی شتاب

reza-bishetab.jpg
ای که گذر می کنی از کوی ما
گوشه ی چشمی نکنی سوی ما
وه که جدایی وُ جفا جابرَند
آمدنت جاذب وِ جادوی ما
از تو جهان تازه وُ زیبا شود
ای تو پریزاده پریروی ما
نُزهَتِ روحی وُ به جان سَروَری
بی تو ندارد ثمری پُوی ما
بی تو کجا لذتِ آزادگی!
تلخ بُوَد طبعِ طرب خوی ما
گر چو پرستو به سفر می رَوی
سوی تو دل گردد وُ هم روی ما
زخمه به جان می زَنَد این انتظار
جان شد وُ برفینه نگر موی ما
غم به گلو مرغکِ باغِ غریب
نغمه ی او ناله ی کوکوی ما
اندُهِ بی حد ز نبودت نهاد
هان سرِ آشفته به زانوی ما
روشنیِ چشمی وُ پرپر زَنَد،
در پیِ تو پوپکِ سوسوی ما
بی تو جهان جلوه ندارد به جام
جلوه ی جانانه ی دلجوی ما!
چشمه ی عشقی همه شادی ز تو
بی تو بمیرد دِلَکِ جوی ما
در رگِ اندیشه شعوری به شعر
ای تو خِرَد وَرز وُ سخنگوی ما
ای تو همه شور وُ شعف را نشان!
کاش نشینی تو به پهلوی ما
پاک تر از شبنم وُ باران وُ گُل!
در گذر از غفلت وُ آهوی ما
آه رهایی همه حرفِ دلی
همهمه وُ هایی وُ هم هوی ما
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
نُزهت = خرمی. پُوی و پویه = دو، دوان دوان، پوییدن = دویدن. جام = آینه. آهو = عیب و ایراد.
2012-01-04
http://rezabishetab.blogfa.com

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد