logo





تنگه و تنگنا!

چهار شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ - ۰۴ ژانويه ۲۰۱۲

شهباز نخعی

nakhaei.jpg
کم نیست شمار کسانی که دراثر ناامیدی ناشی از برخورد با بن بست و نیافتن راه حل به: "غرقش کن ماهم روش" رضایت می دهند و ویرانی ها و تلفات یک جنگ را با امید رهایی از نکبت حکومت آخوندی می پذیرند. من از این شمار نیستم و براین باورم که هنوز هم راهی برای جلوگیری از فاجعه وجود دارد. این کار یا ازراه تحول و دگرگونی در سیدعلی خامنه ای ممکن است که با شناخت از خیره سری او احتمال آن نزدیک به صفراست. راه دیگر با همدلی و همصدایی مردمی که توسط او به اسارت و گروگان گرفته شده اند میسراست.
Shahbaznakhai8@gmail.com
سال 2011 هم سپری شد. سالی پراز حادثه و تنش که درآن به امیدها افزوده و از ناامیدی ها کاسته شد. امید به این که سرانجام روزی مردم دنیا بتوانند بر خودکامگی و استبداد چیره شوند و مهار سرنوشت خود را دردست گیرند و ناامیدی هایی که خود هم محصول استبداد و دغلبازی حاکمان اند و هم به این خودکامگان امکان می دهند که زنجیرهای استبداد را بردست وپای کسانی که به اسارت و گروگان گرفته اند سفت تر کنند.

سال 2011 روی دیگری هم داشت و آن افزایش تنش و خطر درگیری و جنگ بود که درهفته ها و روزهای پایانی سال به اوج رسید. درخت زهرآگین فعالیت اتمی حکومت آخوندی که درسال های گذشته همه منافع ملی، مناسبات بین المللی و سیاست خارجی کشور را فدای هدفی مبهم، دشمن تراش، غیرضروری و خطرناک کرده تا سیدعلی خامنه ای به زعم خود ازآن یک دکان دونبش سیاسی بازکند به بارنشست و میوه تلخ و مسموم کننده آن به نحوست لجبازی های خیره سرانه فردی که می پندارد جانشین خداوند درزمین است و اراده و نظر خود را بر مجموع اراده و نظر 75 میلیون انسان ارجح می داند، درقالب یک تهدید فزاینده به سال 2012 پرتاب شد.

درآخرین هفته سال 2011، محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهوری گماشته ولی فقیه در اظهارنظری نابخردانه گفت که اگر امریکا و متحدان غربی اش جلوی فروش نفت ایران را با گسترش تحریم ها بگیرند، حکومت جمهوری اسلامی اجازه نخواهد داد یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور کند. این گفته تحریک آمیز عیار تنش درفضای بین المللی را بالا برد و وزارت دفاع ایالات متحده در واکنش به آن اعلام کرد که درهر شرایطی از تردد آزادانه کشتی های نفتکش در خلیج فارس و تنگه هرمز دفاع خواهدکرد.

درچنین فضای پرازتنشی بود که باراک اوباما، به خلاف عادت خود به تعلل و وقت کشی، درآخرین ساعت های آخرین روز سال – شنبه 31 دسامبر – قانونی را که پیشتر کنگره و سنای امریکا تصویب کرده بودند و به موجب بخشی ازآن بانک مرکزی ایران مورد تحریم قرارمی گیرد را امضا کرد. بنابراین قانون، دادوستد موسسات امریکایی با تمام موسسات مالی دنیا که طرف معامله یا قرارداد با بانک مرکزی جمهوری اسلامی باشند ممنوع خواهد بود. یعنی درواقع بانک ها و موسسات مالی دنیا باید بین دادوستد با امریکا یا جمهوری اسلامی یکی را برگزینند و ازآنجا که حجم گردش دادوستد و وسعت بازار ایالات متحده نزدیک به 50 برابر حکومت آخوندی است، طبعا روند فروش نفت و دریافت پول آن برای این حکومت بسیار دشوار خوهد شد.

دراجرایی کردن این تحریم دردناک، نگرانی عمده کشورهای غربی بویژه برخی از کشورهای اروپایی این بود که با تحریم خرید نفت ایران، تا بیش از دوبرابر قیمت فعلی افزایش یابد و اقتصادهای بحران زده آنان را بحرانی تر کند. برای رفع این نگرانی، بویژه درصورت بسته شدن تنگه هرمز، ایالات متحده اطمینان هایی داده ازجمله این که نفت لیبی که در دوران جنگ داخلی تولید و صادرات آن قطع شده بود وارد مدارتولید و بازار می شود. عربستان سعودی نیز به گزارش شبکه خبری بلومبرگ، به نقل از یک مقام عربستان سعودی نوشت که درصورت بسته شدن تنگه هرمز، ازدریای سرخ برای صادرات نفت خود استفاده می کند. پیشتر نیزعربستان سعودی اعلام کرده بود که درصورت تحریم نفت ایران توسط خریداران، آمادگی افزایش تولید خودبرای حفظ تعادل درعرضه نفت رادارد.

درهفته آخرسال 2011، سعید جلیلی دبیرشورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی طی نامه ای از اتحادیه اروپا و کشورهای 1+5 درخواست ادامه مذاکرات درباره برنامه هسته ای را کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه: "اتحادیه اروپا پیشنهاد رژیم تهران را رد کرد"، «سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که مسئولیت گفتگوهای هسته ای با رژیم تهران را برعهده دارد، با رد پیشنهاد ازسرگیری مذاکرات گفت: توپ درزمین رژیم تهران است، آنها نخست باید به پرسش های ما در نامه ای که اخیرا برایشان ارسال شده است پاسخ دهند... ماهنوز پاسخی به این نامه دریافت نکرده ایم. رژیم تهران باید نخست به این نامه پاسخ دهد و سپس برای مراحل بعدی تصمیم خواهیم گرفت».

مقایسه تغییرلحن و جواب سربالای مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با بسته های امتیازات رنگارنگی که دوسال پیش دربرابر توقف غنی سازی اورانیوم عرضه می کردند، آشکارا عمق فاجعه ناشی از خیره سری و لجبازی درسیاست خارجی طراحی و مدیریت شده توسط سیدعلی خامنه ای را نشان می دهد.

شوربختانه، به نظرمی آید که این خیره سری تازمانی که به یک جنگ ویران کننده و فاجعه بار نیانجامد، سربازایستادن ندارد. در شرایطی چنین وخیم، قاعدتا راهبرد سیاست خارجی باید در زمینه تنش زدایی باشد که این امرازطریق نرمش و مصالحه امکان پذیر است. گزینه ولی مطلقه فقیه 180 درجه با تنش زدایی، نرمش و مصالحه تفاوت دارد. هفته گذشته حکومت آخوندی به انجام رزمایشی در خلیج فارس و دریای عمان دست زد که به آن هیچ نامی جز شاخ و شانه کشیدن، هل من مبارز طلبی و تحریک نمی توان داد. به گزارش خبرگزاری حکومتی "فارس": «رزمایش بزرگ دریایی ولایت 90 درمحدوده آب های جنوب شرق کشور از تنگه هرمز تا شمال اقیانوس هند (مدار 20 درجه) دربعد عملیاتی و تا مدار 10 درجه شمالی در بعد اطلاعاتی درحال برگزاری است که طی روزهای گذشته انواع تاکتیک های رزم سطحی و زیر سطحی، سامانه های توپخانه ای و شناورهای تندرو راکت انداز و نیز عملیات گشت و شناسایی دریایی درآن مورد تست و آزمایش قرار گرفت و در دوروز پایانی این رزمایش شاهد شلیک انواع موشک های بردکوتاه، متوسط و بلند با قابلیت پرتاب ازساحل به دریا، سطح به سطح و سطح به هوا خواهیم بود.

ممکن است کسانی خیره سری سیدعلی خامنه ای را به اعتماد به نفس ناشی از اطمینان او به برتری قدرت نظامی حکومت آخوندی در یک جنگ احتمالی نسبت دهند و بگویند در چنین صورتی چه اشکالی دارد که این حکومت مقتدر برحرف خود پافشاری کند و در دنیایی که درآن زبان زور حاکم است باج بستاند؟ سخنان اخیر سعید جلیلی، دبیرشورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به این نظر دامن می زند. به گزارش خبرگزاری فرانسه او گفته است: «هرگونه تهدیدی علیه جمهوری اسلامی پاسخ مضاعف و پشیمان کننده ای خواهد داشت. تمام تلاش دشمن برای سرپوش گذاشتن بر اقتدار جمهوری اسلامی است ولی این اقتدار روزبه روز بیشتر نمایان می شود».

آیا براستی چنین است و "دشمن" می خواهد بر "اقتداری که روزبه روز بیشتر نمایان می شود سرپوش بگذارد"؟ پاسخ این پرسش را نه از رسانه های "دشمن" که قطعا غرض و مرض دارند، بلکه از زبان یک کارشناس روس که کشورش مهم ترین متحد و پشتیبان حکومت آخوندی است بگیریم: به گزارش تارنمای "ایران پرس نیوز" به نقل از روزنامه روسی "ایزوستیا": «پاول فلگن هاور کارشناس نظامی روسی می گوید: زمینه جنگ اکنون فراهم شده و بروز جنگ عینی است. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، امریکا و جمهوری اسلامی اکنون آماده جنگ هستند. برای جمهوری اسلامی جنگ علیه امریکا و متحدانش در خلیج فارس فاجعه بار خواهد بود. سیر تحولات به سوی یک جنگ کامل است». این کارشناس نظامی سپس چنین نتیجه گیری می کند: «سناریوی حمله به یوگسلاوی درایران تکرارخواهدشد و جمهوری اسلامی در مقابل حملات امریکا و متحدانش قادر به دفاع نخواهد بود و شکست خواهدخورد. آغازجنگ پایان حکومت اسلامی خواهدبود. نیروی دریایی و هوایی ایران نابود خواهندشد. ما شاهد یک جنگ کامل و همه جانبه خواهیم بود که به تنگه هرمز محدود نخواهد ماند. تمامی ساختارهای مدرن اقتصادی، کارخانه ها، پل ها و ازجمله ساختارهای هسته ای و صنایع تولید موشک نیز ازبین خواهند رفت».

کم نیست شمار کسانی که دراثر ناامیدی ناشی از برخورد با بن بست و نیافتن راه حل به: "غرقش کن ماهم روش" رضایت می دهند و ویرانی ها و تلفات یک جنگ را با امید رهایی از نکبت حکومت آخوندی می پذیرند. من از این شمار نیستم و براین باورم که هنوز هم راهی برای جلوگیری از فاجعه وجود دارد. این کار یا ازراه تحول و دگرگونی در سیدعلی خامنه ای ممکن است که با شناخت از خیره سری او احتمال آن نزدیک به صفراست. راه دیگر با همدلی و همصدایی مردمی که توسط او به اسارت و گروگان گرفته شده اند میسراست. خیزش دقیقه آخراین مردم می تواند صورت مسئله را دگرگون و دنیا را شگفت زده کند و از نگرانی تنگنای تنگه هرمز برهاند!

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد