تلاشهای رژيم برای دستيابی به تکنولوژی هستهای به جهت توليد برق نيست، بلکه به منظور توليد بمب اتم است و به ويژه اين به سود مردم ايران نيست، ناامنتر شدن منطقه را در پی دارد، مردم ايران را با خطر جنگ روبرو خواهد نمود و توان رژيم در مقابل مردم را افزايش خواهد داد. لذا بايد با صراحت بيشتری بر عليه آن موضع گرفت و نظر خود را پشت عبارات ناسيوناليستی بدوی و "صلحخواهانه"ی ابتدايی پنهان نساخت. | |
پس از انتشار آخرين گزارش آژانس بينالمللی اتمی مبنی بر اينکه حکومت اسلامی ايران در امر دستيابی نهانی به سلاح هستهای پيشرفتهای جدی و خطرناکی داشته است، کشمکش چندين ساله ميان غرب و حکومت اسلامی حول اين جريان وارد فاز جديدی شده است.
درحاليکه اتفاق نظر تقريباً قاطع بينالمللی ـ حتی به انضمام روسيه و چين و کشورهای عربی ـ در اين مورد وجود دارد که "جمهوری" اسلامی نبايد به چنين سلاح مرگباری مجهز شود، چنين اتفاق نظری، اما، ـ دست کم به اين شدت و شفافيت ـ بين اپوزيسيون ايرانی قابل رؤيت نيست، شايد هم بتوان گفت که اساساً نظر منسجمی در اين ارتباط ندارند. آری، از سويی اين گمان ابراز میشود که حکومت اسلامی در پيوند با اين امر مهم ناشفاف و ناصادق است و بطور ضمنی تأييد میشود که اين حکومت در پی دستيابی به سلاح هستهای است. از سويی نيز بخشاً غرب و اسرائيل از هرگونه اقدام نظامی پيشگيرانه برحذر داشته میشوند و باز طومارها و بيانيههای مشترک در اين راستا نوشته میشوند. افرادی نيز که ملبس به "چپ" هستند به هيجان ضدجنگ و باز البته به جو ضد امپرياليستی دههی شصت افتادهاند و فرياد سر میدهند که اين نيروگاهها متعلق به "زحمتکشان کشورمان" (!) است و در مقابل هر آنکه خواهند ايستاد که مبادا فکر نابودی اين نيروگاهها را در سر بپروراند! به هر حال، بازار مخالفت با جنگ عليه حکومت اسلامی و دفاع از "حاکميت ملی" آن (!) گرم است. آنچه در اين بيانيهها اما بیپاسخ مانده است پرسش اصلی است: جهان بايد در برابر تجهيز شدن حکومت ديوانهای چون "جمهوری" اسلامی به سلاحی چنين خطرناک چه بکند؟ "ناسيوناليسم" و "عرق ملی" اجازهی پاسخ شفاف و قاطع به اين پرسش را به آنها نمیدهد. از سويی ـ شايد بطور واقع ـ نمیخواهند که اين حکومت به اين تکنولوژی دست يابد و از سويی ديگر اما اين را بوضوح عنوان نمیکنند، چون از پذيرش پيامد آن که محتملاً بمباران اين تأسيسات باشد، واهمه دارند. اما به باور من راه سومی اينجا وجود ندارد: اين حکومت يا حق دستيابی به سلاح اتمی را دارد و يا ندارد. اگر دارد که بايد از آن در مقابل غرب دفاع کرد. اگر ندارد که بايد با غرب در پيشگيری از آن ـ از جمله با گزينهی نظامی ـ همراه شد.
بخشی از اپوزيسيون ايران اساساً به حدی حاشيهای و منفعل با موضوع تلاش اين حکومت برای دستيابی به سلاح اتمی برخورد میکند، گويی اين موضوعی فرعی است و صرفاً به خود رژيم مربوط میشود و تنها زمانی صدايی از آن شنيده میشود که احتمال بروز جنگ بدين خاطر و يا "بدين بهانه" را جدی احساس کند. درحاليکه به باور من اين موضوع قبل از اينکه به اين حکومت مرتبط باشد، از سويی به غرب و اسرائيل بعنوان معارضان اين رژيم در صحنهی بينالمللی مرتبط است و از سويی ديگر به مردم ايران بعنوان معارضان داخلی رژيم، مردمی که در نهايت بايد هزينهی آن را از بسياری لحاظ بپردازند.
اين نزاع دو طرف بيشتر ندارد: از سويی غرب و اسرائيل از ديرباز گفتهاند که در تعارض با مصالح خود و صلح و امنيت جهانی و منطقهای میبينند که اين حکومت ارتجاعی، خودکامه، جنگافروز و حامی تروريسم بينالمللی به چنين سلاحی مجهز شود و با صراحت کافی نيز گفتهاند که جلوی آن را میگيرند. از سويی نيز حکومت اسلامی تجهيز به اين سلاح را "حق بديهی و بدون چون و چرا"، "امری حياتی" و "ناموسی" برای خود قلمداد کرده است و از اين برنامه هم دستبردار نيست، چرا که بر آن است که به محض دستيابی به اين سلاح از هر گونه يورشی مصون خواهد ماند و آن را برای دفاع از اسلام در مقابل غرب و اسلاميسم سنخ شيعهگرايی آن و صدور "انقلاب اسلامی" امری ضروری میداند. پرسش باقيمانده اين است که بلاخره موضع ما، اپوزيسيون اين حکومت، در اين ميان چيست. آيا به صلاح مردم ايران میدانيم که اين حکومت به جايی برسد کهبتواند سلاح اتمی توليد کند؟
در خوشبينانهترين و سادهترين حالت و بدون عنايت به اهداف نهان و آشکاری که رژيم اسلامی با اين کار دنبال میکند بايد گفت که اين امر مستلزم اختصاص هزينههای سرسامآور است، هزينههايی که در واقع بايد صرف بازسازی زيربنای اقتصادی، آموزشی، علمی، تکنولوژيک و صنايع بيمار کشور بشود. نگاهی به وضع مدارس کشور، به راههای کشور، به "صنايع حياتی" کشور چون نفت و فولاد، و غيره نشان میدهد که در عرض چند دههی گذشته در اين زمينهها اهمالهای ويرانگری صورت گرفته است. گذشته از اين، ديده میشود که مناطق معينی از کشور چون کردستان، بلوچستان و خوزستان مورد تبعيض ساختاری و سيستماتيک قرار گرفتهاند. نارضايتی و جنبشهای موجود در اين بخشهای کشور حکايت از اين محروميتها و ستمها دارند. آيا صرف اين هزينه در اين بخشها و مناطق سرمايهگذاری در آيندهی کشورمان نيست؟ رژيم اما حاضر است به جای آن و برای دستيابی به "تکنولوژی هستهای" باجهای هنگفت به روسيه بدهد و روسيه نيز با علم به آن هر سال ميزان اين باجها را افزايش داده و احتمالاً به خواست غرب از تکميل پروژهای مربوطه در بخشهای مهم آن تعلل میکند و شايد هم هيچگاه آن را به پايان نرساند.
حکومت اسلامی مدعی است که صرفاً درصدد دستيابی به تکنولوژی هستهای برای توليد انرژی و نه سلاح اتمی است. اما با شناخت کلی که از اين رژيم موجود است، با اهداف سياسی و ايدئولوژيکی که دنبال میکند و از پنهانکاريهايی که صورت میدهد و به ويژه با علم به اطلاعاتی که در دست سازمانهای بينالمللی است، ترديدی نيست که اين ادعای رژيم کذب محض است. اما برای يک لحظه فرض را بر اين قرار دهيم که اين رژيم بطور واقع در پی توليد تکنولوژی هستهای برای توليد برق است. آيا ايران واقعا مشکل کمبود برق و انرژی دارد؟ آخر برای کدام اقتصاد؟! بخش عظيمی از آنچه در ايران مصرف میشود، از خارج وارد میگردد. اقتصاد ايران اقتصاد بيمار کالايی و خريد و فروش و بخر و بساز و بفروش است. بخش توليد در آن وحشتناک ضعيف است و و برق اصلی هم برای بخش توليدی قابل نياز است. ما هنوز پيششرطهای يک اقتصاد سالم را نداريم، برايش برق توليد میکنيم؟! وانگهی، ايران همين اکنون نيز يکی از مراکز اصلی توليد انرژی در جهان میباشد. هنوز هم مازاد نفت و گاز خود را صادر میکنيم. گذشته از اين ايران پيششرطهای مهم توليد انرژيهای آلترناتيو را دارد. تکنولوژی آينده فنآوری توليد انرژی بیانتهای خورشيدی و بادی است. خوب، آنچه در ايران به وفور يافت میشود آفتاب و باد است. حاکمان اسلامی ايران اگر به مردم خود خيانت نمیکردند و در پی نقشههای شوم و جنگافروزانه و مضر برای امنيت و صلح جهانی و مردم ايران نمیبودند، بايد روی اين تکنولوژی سرمايهگذاری میکردند. میدانيم که آلمان، بزرگترين صادرکنندهی جهان و يکی از چند قدرت مهم اقتصاد جهانی، بعد از وقايع هولناک ژاپن خود داوطلبانه به تصويب رساند که نيروگاههای اتمی خود را يکی پس از ديگری از دور و شبکه خارج سازد. تازه ايران میخواهد با تکنولوژی وارداتی روسيه و چين و پاکستان و کره شمالی دنبال آن برود!! به اين بخش بايد اين را نيز اضافه نمود که اين رژيم از مردم پنهان میسازد که نيروگاههای اتمی چه خطراتی برای مردم ايران و محيط زيست در خود نهفته دارند. آيا از پيامدهای هولناک فجايع راکتورهای چرنوبيل و فوکوشيما آگاهی کافی داريم؟ آيا میدانيم که ايران نيز زلزلهخيز است؟ آيا میدانيم که آنچه در ژاپن فوق تکنولوژيک اتفاق افتاد، میتواند در ايران به لحاظ تکنولوژی عقبمانده در ابعادی وسيعتر اتفاق بيافتاد؟
آنچه فوقا گفته شد بر کسی از جمله حکومت اسلامی پوشيده نيست. رژيم اما با اين وصف دستبردار اين پروژه نيست، چون بطور واقع در پی انرژی نيست، بلکه هدف توليد بمب اتم را در سر میپروراند، آن هم به هر قيمتی و با هر پيامدی. خوب پرسش اساسی که فوقاً مطرح شد مبنی بر اينکه آيا برخورداری رژيم از سلاح اتمی به صلاح مردم ايران است و يا صرفا رژيم، روشن است. موضع اپوزيسيون رژيم اما چه بايد باشد؟ از نظر من بايد با صراحت و شفافيت کامل در مقابل اين تلاشهای رژيم ايستاد، چرا که:
1. هيچ ضرورت توجيهکنندهای برای صرف اين هزينههای سرسامآور به منظور دستيابی رژيم به اين سلاح وجود ندارد. مردم ايران در معرض هيچ گونه مخاطرات نظامی قرار ندارند که تلاش رژيم در اين راستا را موجه سازد. ما با هيچ کشوری در خصومت آنتاگونيستی نيستيم که کاربرد بالقوهی سلاح اتمی را بر عليه آن موجه سازد.
2. دستيابی رژيم به اين سلاح عواقب منفی برای منطقه از حيث امنيت و ثبات آن خواهد داشت و باعث تسريع مسابقهی تسليحاتی و ناامنترشدن خاورميانه خواهد گرديد. غيرقابل انتظار نيست که کشورهايی چون عربستان و ترکيه، رقيبان منطهای حکومت اسلامی ايران، با ناجح شدن حکومت اسلامی در توليد سلاح اتمی توجيهی برای دستيابی خود به اين سلاح را داشته باشند. آيا به سود ايران و امنيت آن است که در شمال [روسيه] و جنوب [عربستان] و شرق [پاکستان] و غرب [ترکيه] سلاحهای هستهای و نيروگاههای اتمی مستقر باشند؟
3. آنچه حتی تصور دستيابی اين رژيم به سلاح اتمی را هولناک ساخته است، اين واقعيت است که اين رژيم يک رژيم تکنوکرات و متعارف و راسيونال نيست، بلکه ايدئولوژيک [اسلامگرا] است و مصالح ايدئولوژيکی خود را فرای مصالح مردم ايران قرار میدهد. میدانيم که ايدئولوژی رژيم تهاجمی، تعرضی، خصومتپرورانه، ميليتاريستی، ضد بخش سنیمذهب دنيای اسلام، ضد اسرائيل، ضد آمريکا و ضد فرهنگ و تمدن غرب است و بر صدور "انقلاب اسلامی" استوار گرديده است. توجه کنيم قانون اساسی جمهوری اسلامی چه وظيفهای به نيروهای نظامی اين کشور محول کرده: "ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف فوق ["مکتبی"/ايدئولوژيکی بودن خود] ... نه تنها حفظ و حراست از مرزها، بلکه با رسالت مکتبی يعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه خدا و مبارزه در جهت گسترش قانون خدا در جهان را نيز عهدهدار خواهند بود." بديهی است که بمب اتمی روسی [ببخشيد "اسلامی"] نيز در خدمت اين هدف خواهد بود. آيا تحت چنين شرايطی عجيب است که جهان نخواهد اين رژيم به چنين سلاحی مجهز شود؟
4. اين رژيم آگاهانه در عرصهی بينالمللی و منطقه دنبال تنش و بحران است. سلاح اتمی رژيم نمیتواند به اين تضادها، تنشها و بحرانها شدت نبخشد. اين درست است که رژيم تاکنون به هيچ کشوری حمله ننموده است، اما به همان اندازه نيز درست است که اين رژيم در تعداد بيشماری از کشورهای جهان به شيوههای غيرمستقيم و از طريق حمايتهای مالی و معنوی و اطلاعاتی و نظامی گروههای معينی در اين کشورها دخالت نموده است. اگر رژيم هنوز با کشوری بطور مستقيم وارد جنگ نشده است، اما در تعامل با تعداد زيادی از کشورها جنگافروزی نموده است و چنانچه اين کشورها نيز بدين گونه پاسخ میدادند، يقيناً شاهد جنگ نيز میشديم. لذا سادهلوحی محض است اميال نظامی اين رژيم و اهدافی که با اين سلاحها تعقيب میشوند را خطرناک ارزيابی نکنيم. میدانيم که منشأ اصلی جنگ ايران و عراق نيز به دخالتهای رژيم شاه در عراق برمیگشت. آيا چنانچه اين حکومت از سلاح اتمی برخوردار باشد، دامنهی اين دخالتها در کشورهای مختلف [لبنان، اسرائيل، عراق، يمن، قطر، بحرين، کويت، عربستان، ...] بيشتر نخواهد شد و نفس اين مسأله احتمال بروز جنگ را بيشتر نخواهد نمود.
5. میدانيم که رژيم اسلامی اسرائيل را "غدهی سرطانی" ناميد و صراحتاً سياست "حذف اسرائيل از نقشهی جهان" را دنبال میکند و در اين راستا تاکنون از هيچ تلاشی برای ضربهزدن بر اسرائيل فروگذار نبوده است. لذا چه کسی میتواند تضمين کند که اين سلاح را نيز بر عليه آن کشور بکار نخواهد برد؟ از اين گذشته: چه کسی میتواند تحت چنين شرايطی به اسرائيل ايراد بگيرد که میخواهد از جمله با يک ضربهی موضعی نظامی جلو اتمام اين پروژه را بگيرد؟ و آيا اگر چنين شود، منطقه دچار بحران رژفی نخواهد شد؟ به هر حال، سلاح اتمی برای مردم ايران چيزی جز ناامنی، بحران و خطر جنگ را به ارمغان نخواهد آورد.
6. برخورداری رژيم از اين سلاح توازن قوا در بعد داخلی بين رژيم از سويی و مردم از سويی ديگر به سود رژيم را تغيير خواهد داد. رژيم در سرکوب مردم جریتر و مردم در مقاومت بيشتر مرعوب خواهند شد. پيام ضمنی رژيم به مردم ايران اين خواهد بود؛ منی که با وجود مخالفت دنيا به سلاح اتمی دست يافتهام، از عهدهی شماها هم برخواهم آمد. رژيم برای حفظ خود در مقابل مردم خود نيز از کاربرد هيچ سلاحی فروگذار نبوده است. آيا حکومتی که هزاران انسان بیدفاع اسير خود را در زندانها کشتار کند، از کاربرد بمب اتم بر عليه مردم ايران ـ چنانچه موجوديت خود را در خطر ببيند ـ ابا خواهد داشت؟ به ويژه مردم کردستان نه يک بار و دو بار شاهد بمبارانهای گسترده شهرهای خود توسط رژيم اسلامی بودهاند. هيچ دور از انتظار نيست که اين رژيم از سلاح اتمی هم بر عليه آنها بهره جويد. مگر نديديم که حکومت صدام مهلکترين سلاح خود را بر عليه شهر حلبجه بکار برد؟ آيا اگر رژيم صدام از سلاح اتمی برخوردار میبود، از آن نيز استفاده نمیکرد؟ رژيم جمهوری اسلامی نيز با سابقهی مملو از سرکوبگریاش در زندانها و در مناطقی چون کردستان بدون شک اگر "حفظ نظام" را در خطر ببيند، از آن بهره خواهد گرفت. لذا رسالت اين سلاح نه صيانت از مردم ايران، که حفظ حاکميت اسلامی به هر قيمت و به هر وسيله ـ در صورت ضرور حتی در مقابل مردم ـ میباشد. لذا از اين لحاظ نيز بايد در مقابل آن ايستاد.
7. يکی از ايدئولوژيهای ويرانگر در عرض صد سال اخير ناسيوناليسم دولتی [دولت ـ ملت] بوده است. اين پديده عرق ناسالم ناسيوناليستی را تقويت خواهد نمود و عدهی بيشتری را در دامان رژيم خواهد انداخت.
8. بمب اتم وجه و اعتبار کاذب رژيم در ميان اقمار ارتجاعی و تروريست و جانبداران آن در منطقه را تقويت خواهد نمود. اين نيز نمیتواند در خدمت مصالح مردم ايران قرار داشته باشد.
9. رژيم پيوسته از اين دم میزند که غرب نمیخواهد اين حکومت به تکنولوژی هستهای دست يابد، درحاليکه بطور واقع فنآوریای در کار نيست. آنچه هست و نيست، متعلق به کشورهايی چون روسيه است که در ايران به بهای هنگفتی مونتاژ میشود و در آينده نيز نياز به نظارت، 'نوهاو" هستهای و ارسال قطعات مربوطه از روسيه و غيره خواهد بود. اين رژيم بيش از سی سال است برای اين نيروگاهها هزينه میکند، تنشآفرينی میکند، اما باوجود "صنعت نفت" صد ساله هنوز قادر نگشته، شرايطی را فراهم بياورد که قطعات مورد نياز در ايران توليد شوند و به قيمتهای چند برابر در بازارهای سياه بينالمللی فراهم نشوند، با اين پيامد که ظرفيت توليد نفت و فرآوردههای نفت پالايشگاه آبادان گويا هنوز به سطح پيش از انقلاب نرسيده است، هنوز به دليل نبود امکانات فنی بخشی از بنزين ايران از خارج وارد میشود. آنگاه رژيم برای فريب افکار عمومی از "تکنولوژی هستهای" سخن میگويد.
10. بديهی است که هيچ نيروگاه اتمی در جهان نمیتواند بطور صددرصد امن و مطمئن باشد، حتی در کشورهای توسعهيافته، چه برسد به کشورهايی چون ايران که در اين زمينه به ارسال قطعات و فنآوری از سوی روسيه و چين وابسته خواهد بود و راکتورهای آن نمیتوانند از استانداردهای کشورهای غربی برخوردار باشند. اختلال عمدی و غيرعمدی در کار اين نيروگاهها میتواند فجايع بزرگی برای سلامتی مردم و محيط زيست ايران ببار آورد، به ويژه که میدانيم ايران ـ همانطور که گفته شد ـ چون ژاپن ـ هر چند نه به شدت آن ـ زلزلهخيز نيز است. از اين گذشته راکتورهای اتمی تنها هنگام فاجعه نيستند که فناکنندهی محيطزيست هستند، بلکه دفن و نگهداری زبالههای اتمی نابودنشدنی آن يکی از دشواريهای اصلی اين نوع توليد انرژی میباشد، چيزی که جامعه را با مشکلات و چالشهای جدی روبرو خواهد ساخت. لذا از اين حيث نيز بايد از تأسيس اين نيروگاهها پرهيز نمود و ممانعت بعمل آورد.
ختم کلام اينکه تلاشهای رژيم برای دستيابی به تکنولوژی هستهای به جهت توليد برق نيست، بلکه به منظور توليد بمب اتم است و به ويژه اين به سود مردم ايران نيست، ناامنتر شدن منطقه را در پی دارد، مردم ايران را با خطر جنگ روبرو خواهد نمود و توان رژيم در مقابل مردم را افزايش خواهد داد. لذا بايد با صراحت بيشتری بر عليه آن موضع گرفت و نظر خود را پشت عبارات ناسيوناليستی بدوی و "صلحخواهانه"ی ابتدايی پنهان نساخت. اگر هم جنگی دربگيرد، مسؤوليت آن تنها به خود رژيم برمیگردد و نه به طرفهايی که پيوسته از سوی رژيم تهديد به نابودی میشوند. نه جهان و نه مردم ايران نمیتوانند دست روی دست بگذارند که حکومت ديوانه و پيشبينیناپذير و متلون "جمهوری" اسلامی به سلاح اتمی دست يابد. اين حکومت بدون اين سلاح نيز منشأ بحران و جنگافروزی و تروريسم داخلی و بينالمللی شده است. پيداست که چکار خواهد کرد چنانچه چنين سلاحی در دست داشته باشد. تنها چنين موضع و صراحتی است که ما را ناخواسته در جبههی رژيم اسلامی و در دفاع ضمنی از پروژههای مرگبارش قرار نخواهد داد.
22 نوامبر 2011
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد