برای لبخندم
به دنبال مجوزم
با کمی هوا
در پا
و کمی جوهر
روی زبان .
تاکسی به تاکسی
مسیر را گم
گم که نه
عوضی می روم انگار
سلام آقایم
تمام نشده
تمام استخوانم
به یک کلمه بند می شود .
روی صورتم
فال قهوه می گیرد
با یک خط
به زبانم می رسد :
مشکل از لب تان نیست آقا !
خنده ی شما
ابهام دارد
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد