تحلیلی اجمالی بر حکم سنگین چهار فعال چپ گرای تبریز

سه فعال کارگری و دو دانشجوی چپ گرای تبریزی که تقریبا چهار ماه قبل دستگیر شده بودند با سه اتهام تحت تعقیب و بازجویی قرار گرفتند. تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و تشکیل گروه به هدف بر هم زدن امنیت کشور اتهامات وارده به این افراد بود. با سه فعال کارگری به نام های شاهرخ زمانی محمد جراحی و بیوک سیدلر و همچنین با یکی از دانشجویان به نام نیما پور یعقوب سابقه ی آشنایی قبلی دارم. پیش تر سال ۷۸ وکیل محمد جراحی بودم. جراحی به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به تحمل چهار ماه حبس تعزیری محکوم شده و به لحاظ عدم حضورش در تبریز و ابلاغ حکم به آدرس قبلی اش حکم صادره قطعی تلقی و پرونده اش به اجرای احکام ارسال شده بود. به حکم صادره اعتراض کرده و موفق به تعلیق اجرای حکم اش در دادگاه تجدید نظر شدیم. علت صدور چنین حکم نا عادلانه ای نگه داری چندین نشریه ی دارای مجوز نشر توسط جراحی بود. اتهاماتی که متاسفانه دادگستری جمهوری اسلامی به شکل کاملا غیر قانونی منتسب می کند. پرونده ی مطروحه برای این پنج نفر نیز به صورت مشابه پرونده ی قبلی جراحی تشکیل شده است.

بازداشت این افراد به صورت غیر قانونی و بدون اتکاء به مستندات قانونی بوده است. این افراد صرفا به لحاظ دوستی با یکدیگر و مطالعه و بحث و فحص با چنین اتهامات واهی و احکام سنگین مواجه شده اند. دستگیری آن ها به حدی بی وجه و دلیل بوده است که بازجوی بیوک سید لر پس ازاتمام به بازجویی از وی حلالیت طلب کرده است! در حالی که وی ۳۵ روز در اداره ی اطلاعات تبریز در سلول انفرادی و تحت شکنجه های روحی و جسمی قرار داشته است. سیدلر از کلیه ی اتهامات وارده تبرئه و چهار نفر دیگرشان از اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور تبرئه و از بابت اتهامات دیگر یعنی تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و تشکیل گروهی که هدف اش بر هم زدن امنیت کشور است مجموعا به بیست و دو سال حبس تعزیری محکوم شده اند.

اتهامات و احکامی که کاملا بر خلاف واقع و واهی بوده است. علی رغم ممنوع الوکاله شدنم به لحاظ سابقه ی آشنایی ام با این افراد دو نفرشان به کرات از زندان تبریز با من در تماس بودند و خانواده های شان به دفتر وکالتم مراجعه می کردند. در این تماس های تلفنی و دیدارها و همچنین اخد اطلاعات از منابع دیگر کاملا به واهی بودن اتهامات وارده به این افراد واقف شدم. اتهام تبایغ علیه نظام جمهوری اسلامی که به عنوان دم دستی ترین اتهام و یا پیش اتهام ! به بازداشت شده ها وارد می شود یکی از نخ نما ترین اتهامات است. هر کس تفکری بر خلاف منویات جمهوری اسلامی داشته باشد از منظر آقایان علیه نظام جمهوری اسلامی تبلیغ کرده است. بنابر این خطر کردن این افراد به اندیشیدن مصداق تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی محسوب شده است. جمع دوستانه ی این افراد و بحث و فحص در مورد مسایل کارگری و ضرورت تشکیل اتحادیه ی کارگری و مطالعه ی برخی کتاب ها و نشریات به عنوان تشکیل گروه تلقی شده است.

عنصر معنوی جرم مذکور را قصد و هدف بر هم زدن امنیت کشور از سوی افراد تشکیل می دهد. در حالی که این افراد به هیچ عنوان چنین قصد و نیتی نداشته اند. امید دارم که این حکم ناعادلانه در دادگاه تجدید نظر توسط قضاتی که اندک استقلالی دارند نقض شود.