دیروزان ِ از دادگری انوشیروان و خواب ِ شاه شاهان می گفتند
ما از چاه های پُر خون ِ مزدکیان،
بیداری و آزادی نامه ی گیتی گستر ِ کوروش می گفتیم
اکنون سنگ ِ سیاه بر منبر ِ خلافت
و امام ِ واپسین در ته چاه ِ جمکران نشسته است.
هنگام در هنگامه فرو شکست، رُخ از رُخداد و روی از رویداد گسسته شد،
شب در روز ریخته شد و روز در دامن ِ پگاه سپیده را فریاد می زند؛
تا سپیدی درب گشاید، درب بسته است، سپیده پر پر، پره ها پرتاب، سحر از سیمای شب پاک شده است؛ خاک بانو در بستری از خاکستر نوش داروی تندیس ِ خون ِ پرتاب شدگان ِ جان ریخته می گردد؛
تا دلاوران ِ سربدار را در آغوش گیرد
تا پاره های تن ِ تنیده شان در خاک بسپارد.
بی هنگام و نا هنگام می آیند تا پاره ای از تن ِ تندیس و تکه های شکسته ی سنگ ِ بر گور نشانده شده را شکسته به تاراج برند؛ تازیانه اش زنند و دیگر با در جایی دیگر بی نشان پرتاب کنند؛
تا مادر ِ سُوگوار ِ سیاهپوشش هر دم داغ ِ سینه اش را گداخته گرداند
تا همسرش را در گور هم بستر ِ شویش سنگسار کنند
تا کودکانش را چونان بردگانی در بازار بگردانند
تا خواهرانش را در تندیس ِ تنهایی ی تن در هیچستان کشانند و برادرانش
با کُرنش به سنگ ِ سیاه، نماز و نیایش را فرجام بدارند.
سی و سه سال بر مردمان ما بدینسان گذشت؛ مردمانی که دست کم بیش از یک سد و بیست سال مبارزه و ستیز برای آزادی و مردم سالاری پیگیر، پی گرفته اند؛ بدین گونه در فراموشی ی خاموشی در دام ِ فرمانفرمایی ی اسلامی گرفتار گردیده اند.
رژیم اسلامی با بیش از سه دهه کارنامه ِ ننگین ِخود: تنش، دستگیری، شکنجه، سنگسار، چشم در آوردن، تاراج ِ تن و تندیس، کشتار و سرکوب هر گونه دگراندیشی
به گونه ای دهشتناک در درازای تاریخ در پلیدی و واپسگرایی بی مانند و بی همتا می باشد.
این رژیم با توانایی ی بزرگ و گنجینه های بسیار مردمان ِ ایران بیشترینه ی گروه های ترویستی ی اسلامی را که خود سامان داده است بکار گرفته تا با آماده شدن برای نوشیدن شادمانی ی بمب ِ اتمی اش برای مرگ و نابودی ی دستآورد جهان امروز،
گسل ِ گسستن را به انجام برساند تا جهان را به خاموشی، کرنُش، ویرانی، وادار کند.
در چنین هنگامی مردمان ِ ایران برای سرنگونی ی این رژیم ِ پلید ِ واپسگرای اسلامی پس از سی سال مبارزه و سامان دادن ِ جنبش های دانشجویان، کارگران، آموزگاران و زنان در 22 خرداد ماه از دریچه انتصابات رژیم وارد ِ کارزار شدند و چنان خیزشی سامان دادند که جهانیان در گستره ی ژرفایش شگفت زده گردیدند؛ در این راستا
مردمان ِ ایران با دلاوری وهوشمندی پایه های خواسته ِ خجسته ی خود که همانا رهایی از بند و ستاندن آزادی باشد به بهترین و زیباترین گونه ای که با خرد ِ امروزین ِ جهان هم سویی دارد پدید آوردنند؛ می توان گفت با بهره گرفتن از پدیده ها نوین ِ رسانه ای
نخستسن انقلاب ِ اینترنتی را در جهان آفریدنند.
در این هنگامه رژیم اسلامی با دهشتناکترین گونه با کُشتن بیش از یک سد تن سرکوب ِ گسترده، دستگیری چندین هزار تن و شکنجه و تجاوز در هولاکاست ِ اسلامی کارنامه اش را با خونروایی چونان پیشه ی پیشینیانشان پُربارتر ساخت؛ برای بیان آنچه در هولاکاست ِ اسلامی رُخداده است؛ واژگانی نمی توان یافت.
آنان با تاراج ِ میهن باز هم مانده در بند، سرسختانه روی در روی مردم ایستاده و با خونروایی می خواهند واپسین امامشان را از ته چاه به فرمانروایی جهان بنشاند.
نکته ای که می بایست به آن پرداخت ، نیرنگ ها و ترفندهایی است که در بستر این رستاخیز همراه کرده اند تا از فراموشی ی تاریخی ی هم میهنانمان سود جویند؛
کُشندگان و سرکوب کنندگان دهه ی شست، به ویژه کشتارهایی که بیش از
چندین ده هزار تن از مردمان ما را، به ددمنشانه ترین گونه کُشتند؛ در گورستان های بی نشان پرتاب کردند؛ می خواهند در پناه و پشت این خیزش ِ بزرگ راهبر گردند؛ بدون اینکه خویش و خویشان را نکوهشی کرده باشند.
آنان، با تاراج ِ تن، تندیس و رنگ ِ سبز: رنگ ِ رویش و پویش، رنگ ِ سرو ِ سرسبز
با باورمندی به رژیم اسلامی، ولایت ِ ففیه و طرح ِ هشت بندی امام خمینی شان می خواهند برای مردمان ِ ایران آزادی و آبادی بیاورند؛
شگفتا، شگفت ...
از آنان زندان ِ اوین
از ما گلستان ِ خاوران
آنان سوار بر بادی گیج
ما خروشان در دامن ِ زمین
آنان خاموش خوار و زار می روند
آیا ما افراشته، پُربار و پایدار می مانیم!؟
پیروز باد راه ِ جاندادگان ِ جاویدنام ِ ایران!
پیروز باد آزادی خواهی، آبادی خواهی
و مردم سالاری خواهی ی مردمان ِ ایران!
گوتنبرگ- سوئد
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد