نه چو نیلوفر دمیده بر آب
نه چو شب بوی غرقه در شبنم
نه چو شطی که می گشاید باز
چشم از خوابها ی دور و دراز
بوی دریا نمی دهد،
شعرم .
گر نبارم زابر ،
چون باران
نشوم قطرهای ز سیل گران
نعره بر ناورم ز قلب کویر
نبرم ره چو ریشه در بن خاک
نشکفم همچو دانه ی گندم
نشوم خوشه ی غم مردم
بوی فردا نمی دهد،
شعرم.
برزین آذرمهر
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد