logo





چوبه ی دار رحمت

چهار شنبه ۲۹ تير ۱۳۹۰ - ۲۰ ژوييه ۲۰۱۱

کتایون آذرلی

katayoun-azarli-s.jpg
من از التهاب این همه بغض
بی تاب و تنها و بی کسم
چرا که فرمان هیچ فرشته ایی را گردن ننهاده ام
تو شکسته هم چون جنون دریا
نشسته در سراپرده ی ظلمتی
چرا که گردن بر فرمان خدایی سپرده ایی که نوید باورش
چوبه ی داریست به باور رحمت و کرامتش

من از التهاب این همه مرگ و مردار بی طاقتم
و
سخن همه از پرده هایی کشیده و دری بسته نیست جانا
سخن از شهری ست
با دودمانی از خنجر و دشنه
سخن از شهری ست
و خانه ها یی خاکستری از خواب ها و گریه ها

تنها نشسته ، خموش
امیدم همه در رکاب این راهست
تا دست را در اندیشه ی عشق فرود آورم
و تهمینانه بر خیزم و طلایه دار بیرقِ زندگی باشم
که مرا و تو را از زیر این رواق یکسان گذر دهد.

من از شوق این همه زندگی
تعبیر همان خواب قدیمی ام که شب چُرده، غریب و مجهول از کوچه می گذرد
و تو در انتهای این کوچه
مرا عاشقانه تر از همیشه طلب می کنی
بی تاب
تنها
بی کس.


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

be Katayune Azarli
Shaghayegh Kamali
2011-07-24 13:05:28
katajune aziz
talaye dare zendegi, shere besiar zibaii sorudeid.

Shaghayegh Kamali

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد