logo





گفت و گو با خانم طاهره خرمی، کنشگر زنان، حقوق بشر، مشاور خانواده و جامعه‌شناس

ایرانیان در هلند: موفق‌تر از صاحب‌خانه

محمدرضا اسکندری - اسعد سلامی

شنبه ۷ دی ۱۳۸۷ - ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸

tahereh.jpg
رادیو زمانه خانم طاهره خرمی، فارغ‌التحصیل از دانشگاه خرونینگن در هلند است و تز فوق لیسانس خود را در رابطه با انطباق (integration) ایرانیان در هلند نوشته است.
خانم خرمی بعد از فراز و نشیب‌های فراوان، حدود ۱۶ سال پیش مأمن خود را در هلند جست و زندگی جدیدی را به دور از جزمیت‌های فکری و گروهی شروع کرد.
وی پس از گرفتن مدرک کارشناسی در رشته علوم اجتماعی، موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته جامعه‌شناسی در دانشگاه خرونینگن شد.
وی یکی از مدافعان حقوق زنان و کودکان است و در همین رابطه هم در هلند مشغول به کار است. وی در ساعات فراغت خویش به نوشتن مقالات و شعر می‌پردازد.
پایان‌نامه دوره فوق لیسانس وی در رابطه با میزان انطباق و درجه موفقیت ایرانیان در هلند با جامعه میزبان است. در همین رابطه گفت و گویی با ایشان انجام داده‌ام:

چرا شما تزهای پایان تحصیلی خود را در رابطه با ایرانیان انتخاب می‌کنید؟

این اولین سؤال استاد راهنمایم پروفسور استوکمان هم بود. جواب من خیلی روشن بود. من ایران را دوست دارم. من به مردم ایران، اعم از کرد، فارس، عرب، شمالی و غیره علاقه دارم.
اگر چه سال‌هاست از وطن دورم، اما قلبم همواره به خاطر ایران‌زمین و مردم مهربانش می‌تپد. به همین خاطر دوست دارم هر کار تحقیقی که می‌کنم در جهت خدمت به هموطنانم باشد. من معتقدم وقتی امکانات هست، باید از آن خوب استفاده کرد.

برخی از دانشجویان ایرانی ادعا دارند که در تحقیقات خود با عدم همکاری هم‌وطنانشان روبه‌رو می‌شوند. می‌خواهم بدانم که شما در این رابطه چه تجربه‌ای دارید و چه تعداد از هم‌وطنان در تحقیق شما شرکت کردند؟

من تا کنون دو کار تحقیقی در رابطه با ایرانیان انجام داده‌ام. اولین تحقیق من در رابطه با اختلافات فرهنگی بین نسل اول و دوم ایرانی بود. تحقیق دوم من در رابطه با میزان انطباق ایرانیان با جامعه میزبان و درجه موفقیت ایرانیان در هلند بود.
در ابتدای کار، بسیاری از دوستان ایرانی مرا ترساندند و گفتند بهتر است موضوع دیگری را انتخاب کنی. زیرا تعداد اندکی از ایرانیان تو را یاری خواهند رساند و به نتایج خوبی نمی‌رسی. اما در عمل برایم ثابت شد که استقبال و همکاری هم‌وطنانم بی‌نظیر بود.
در تحقیق اول من به حریم شخصی افراد وارد شدم و با والدین و جوانان مصاحبه حضوری انجام دادم. باید اذعان کنم که همگان مرا با آغوش باز و روی گشاده پذیرفتند و مرا در راستای به ثمر رساندن اهدافم صمیمانه یاری رساندند.
در کار تحقیقی دومم که مربوط به میزان انطباق ایرانیان با جامعه میزبان بود، استقبال و همکاری هم‌وطنانم قابل ستایش بود. طبق آمار اداره سرشماری و آمار هلند، در آن موقع بیست و هشت هزار و چهارصد و سی و هشت نفر ایرانی در هلند زندگی می‌کردند.
من برای انجام تحقیقاتم دو پرسش‌نامه الکترونیکی، یکی به زبان فارسی و دیگری به زبان هلندی درست کردم و آن را به سایت‌های مختلف فرستادم. من به ۵۰ پرسش‌نامه پر شده نیاز داشتم. با مسرت فراوان در مدت کوتاهی حدود ۲۰۰ هم‌وطن عزیز پرسش‌نامه را پر کرده بودند و برایم ارسال کردند. ضمناً با ۱۸ نفر از متخصصین ایرانی نیز در رشته‌های مختلف که همگی از اساتید دانشگاه‌ها در هلند بودند، مصاحبه کردم.
در حقیقت رمز موفقیت من در داشتن یک شبکه گسترده ارتباطی و اعتماد هم‌وطنانم نسبت به من بود.

یکی از محورهای تحقیق شما در رابطه با سطح سواد و اشتغال ایرانیان و مقایسه آن با دیگر اقلیت‌ها و مردم هلند بود. آیا می‌توانید نتیجه آن را برایم بازگو کنید؟

ابتدا باید عرض کنم که اکثر ایرانیان ساکن در هلند مهاجر نیستند. اکثریت آن‌ها پناهنده هستند و به دلایل سیاسی به هلند پناهنده شده‌اند. برخی از ایرانیان بعد از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به هلند آمده‌اند. اکثریت ایرانیان ساکن هلند بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، به خصوص بعد از سال ۱۳۶۰ به هلند پناهنده شده‌اند.
نتیجه تحقیقات من در رابطه با میزان سواد ایرانیان در هلند بدین گونه است: سطح سواد آکادمی ایرانیان نه تنها از سایر اقلیت‌های قومی فاصله نجومی دارد، بلکه از جامعه میزبان هم خوشبختانه بالاتر است. برای من به عنوان یک ایرانی مایه افتخار و سرفرازی است. این را هم باید یادآوری کنم که ۹۱ درصد از ایرانی‌های ساکن هلند از شهرهای بزرگ آمده‌اند.
در مجموع ۳۸ درصد افراد مدرک بالاتر از لیسانس، ۳۱ درصد دیپلم و یا فوق دیپلم، ۱۳ درصد مدرک ابتدایی دارند. در صورتی که میانگین تحصیل هلندی‌ها در مقطع لیسانس و بالاتر ۲۷ درصد است. در واقع درصد ایرانیان در مقطع لیسانس به بالا ۱۱، درصد از هلندی‌ها بیشتر است.
ترک‌ها، مراکشی‌ها و سورینامی‌ها که بزرگ‌ترین اقلیت‌های قومی در هلند هستند به ترتیب دارای درصدهای ذیل در مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر هستند: ترک‌ها هفت درصد، مراکشی‌ها هشت درصد و سورینامی‌ها ۱۹درصد.

به نظر شما چه عواملی باعث موفقیت ایرانیان در هلند شده است؟

در درجه اول ایرانیان در هلند، مهاجر یا به قول هلندی‌ها «کارگر مهمان» نیستند. ایرانیان دارای سطح سواد بالاتری هستند و سریعاً خود را با محیط جدید تطبیق می‌دهند.
ثانیاً والدین ایرانی همواره فرزندانشان را تشویق و ترغیب می‌کنند تا به مراحل عالی تحصیلی برسند. در رگ و خون ایرانیان، یک حس برتری‌خواهی و تکامل‌جویی نهفته است. حتی معلمان هلندی هم عملاً به زبان می‌آورند که همه والدین ایرانی انتظار دارند فرزندانشان دکتر و مهندس شوند.
واقعیت دیگر این است که اکثر ایرانی‌ها به شتاب فراوانی مسلط به زبان هلندی شده و به کار اشتغال پیدا کرده‌اند. همین عامل باعث شده که خود را راحت‌تر و سریع‌تر با جامعه میزبان تطبیق بدهند.
اکثر ایرانی‌ها به عضویت کلوپ‌های ورزشی و فرهنگی هلندی درمی‌آیند تا بیشتر با جامعه و فرهنگ میزبان آشنا شوند.
مسأله دیگر این است که اکثر ایرانی‌ها خیلی سریع خود را با محیط و فرهنگ جامعه میزبان تطبیق داده‌اند. در هلند تعداد کمی انجمن و گروه‌های ایرانی هستند و تلاش این افراد هم مبنی بر گسترش ارتباطات و پیشرفت ایرانی‌ها درون جامعه هلند است. در حالی که سایر اقلیت‌های قومی دیگر دارای یک سیستم بسته منفرد به ملیت خود هستند و کمتر با جامعه میزبان خود جوشی دارند.

به نظر شما ریشه اختلافات بین نسل اول و نسل دوم ایرانیان در کجا نهفته است؟

این سؤال به تحقیق اولی که در رابطه با ریشه‌های اختلافات فرهنگی انجام دادم، برمی‌گردد. حاصل این تحقیق با سوبسید دولت به صورت کتاب چاپ شد و در مدارس عالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
مهم‌ترین عامل پیدایش اختلافات فرهنگی بین دو نسل، تفاوت‌های فرهنگی بین دو نسل است. تفاوت‌های فرهنگی بین نسلی که در یک جامعه آزاد و دموکراتیک بزرگ شده و معتقد به آزادی پوشش، آزادی ارتباطات، آزادی بیان و عقیده است. این نسل جدید همواره در جدل و کنش با نسلی است که اتوماتیک اسیر اندیشه‌های سنتی و اعتقادات مذهبی است.
اگر چه نسل اول ایرانی‌ها سال‌ها در هلند زندگی می‌کنند، همواره اسیر اندیشه‌های سنتی خود هستند. آداب و رسوم در تار و پودشان رسوخ کرده و عملکردهایشان ناخودآگاه متأثر از اندیشه‌های کهن آنان است.
به طور مثال هنگام بروز اختلافات، والدین کمتر بهایی به مذاکره، نظرخواهی و مشورت به فرزندانشان می‌دهند. نظر والدین آیه است و فرزندان بایستی بدون چون و چرا فرامین دیکتاتورمآبانه والدین را بپذیرند. والدین با چیزی به نام بحث، توافق و گوش دادن اساساً بیگانه هستند و به یک فرهنگ اتوریته یا دیکتاتوری معتقد هستند.
این مسأله یکی از بارزترین دلایل اختلافات بین دو نسل ایرانی است.

آخرین پیامتان برای خوانندگان و شنوندگان؟

هنگامی که مدرک فوق لیسانسم را از دست پروفسورهای دانشگاه خرونینگن تحویل گرفتم، آنان همراه با مدرکم به من یک قلم اهدا کردند و گفتند تو از امروز به سلاح دانشگاه یعنی قلم دسترسی پیدا کرده‌ای؛ پس سعی کن خوب آن را به کار ببری. این حادثه برایم خیلی جالب بود و همواره در من عطشی برای خواندن و یادگیری ایجاد کرد.
من اگر شبی چند صفحه کتاب نخوانم، نمی‌توانم راحت سر بر بالین بنهم. از هر فرصتی هم که به دست بیاورم، سعی می‌کنم بیشتر بیاموزم و بیشتر بخوانم. هر چه هم بیشتر می‌آموزم، بیشتر احساس نادانی می‌کنم.
در این‌جا می‌خواهم از پدربزرگ مهربانم نیز یادی کنم که واقعاً مربی خوبی برایم بود. وی همواره خطاب به من می‌گفت: «گر خواهی شوی دانا، بخوان و بخوان و بخوان. گر خواهی شوی خوش‌نویس، بنویس و بنویس و بنویس.»

به امید روزی که همگان مسلح به سلاح مقدس دانش و علم که همان قلم است شوند.

با سپاس از شما و همکارانتان در رادیو زمانه و ژیار که به من این امکان را دادید تا تجاربم را در اختیار هم‌وطنانم قرار بدهم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد