logo





"یادها": نگاهی گذرا به وقایع یک زندگی
یا نقدی عمیق از برداشت های سیاسی؟

شنبه ۴ تير ۱۳۹۰ - ۲۵ ژوين ۲۰۱۱

شهرزاد آزاد

تلاش ویدا حاجبی را در به تصویر کشیدن بی قضاوت تجربیات زندگی شخصی اش که به نوعی با تاریخ سیاسی مقطعی از ایران گره خورده ارج می نهم؛ بازگفتن وقایع و تاثیرات آن بر چگونگی حرکت و نتایج به دست آمده برای نویسنده، نسلی را با نگاه نسلی دیگر آشنا می سازد؛ اهمیت تردید و پرسش را که سیر اندیشه را هموار می کند به روشنی می نمایاند. می توان گفت که "یادها"، چراغی را برای شناسایی و پیمودن گام های بعدی می افروزد؛ چراغی که روشنایی آن بسته به تجربیات خواننده پرتو افشانده و منعکس می شود.
در آستانۀ سالگرد چاپ جلد 1 کتاب "یادها" نوشته ویدا حاجبی تبریزی هستیم. زمانیکه این کتاب را خواندم منتظر بودم تا نقد دوستان اهل قلم را هم دربارۀ آن بدانم؛ چراکه خود به عنوان کسی که چند نسل با نویسنده تفاوت سن دارد، از این میزان صداقت در "نگاه به خود" آن هم از فردی که دهۀ هفتم زندگیش را می گذراند متعجب بودم. امروز بعد از گذشت یک سال از چاپ کتاب و خواندن نقدهای جالب دربارۀ آن، بر آن شدم که من هم چند سطری دربارۀ "یادها" بنویسم.

خاطره نویسی، به ویژه در ایران معمولا مهر تاییدی است بر دست آوردهای زندگی و جشن گرفتنِ تجربیاتی منحصر به فرد. از این رو، خواندن ایندست تجربیات برای خواننده به نوعی بر انگیزاننده و لذت بخش است؛ چراکه خواننده می‌تواند رشد و پیشرفت را معنی و احساس سرور و شادی کند.

اما باخواندن کتاب"یادها"، به جای این حس خوشایند سرور، خواننده با پرسش‌هایی درباره خوب و بد، یا درستی و نادرستی این تجربه ها روبرو می‌شود.

نویسندۀ"یادها"، بی پروا و با شجاعت امکان قضاوت در مورد دست آوردهای زندگی شخصی اش و تعیین ارزش هر یک از این تجربیات را به مخاطب واگذار می کند. به نوعی عریان و بدون پرده پوشی های شخصی، بود و نبود یک عمر را به روی کاغذ می آورد و خطر پذیرفته نشدن و یا قضاوت منفی را مشتاقانه می پذیرد. این شیوۀ دخیل نکردن احساسات در بازگویی تجربیات، موجب می شود گهگاه خواننده احساس کند گزارشی نسبتا خشک از فعالیت های یک فرد را در طول زندگیشی می خواند. شاید در نگاه اول به نظر برسد که نویسنده به سرعت وقایع را بازگو می کند و از موضوعات مختلف از این شاخه به آن شاخه می رود. اما به تدریج همراه شدن با کتاب، فرصت آشنایی بیشتر با نگاه با فاصلۀ نویسنده را بین "خود" و "آنچه که تجربه کرده است" فراهم می آورد. نویسنده، به نوعی که انگار دارد به بررسی زندگی فردی جز خود می پردازد، مرتب تحت تاثیر بودن خودرا از محیط و وقایع اطراف پررنگ می کند؛ چیزی که برای خواننده نامطلوب و گاه دردناک است. آخر قهرمانان داستان ها نباید اینقدر زیر تیغ خطا باشند! قهرمانان باید چهره ای ما فوق معمول و بی نقص داشته باشند...اما "یادها"، برخلاف این انتظار، همان حسی را به خواننده منتقل می کند که روایت زندانیان نخستین زندان سیاسی زنان ایران در "داد بیداد" ،کتاب دیگری از همین نویسنده، به خواننده القاء می کند. ویدا حاجبی نه تنها برداشت ها و اشتباهای سیاسی را زیر پرده‌های ابهام نمی پوشاند، بلکه با وسواسی خاص تک تک وقایع را بازگو می کند و به نوعی گذشته خود رامی کاود، شخم می زند و شخم می زند تا در نهایت، خواننده خود به قضاوتی شخصی در مورد میزان توانایی وباروری این زمین دست یابد. زیبایی کتاب در این است که هم خواننده و هم نویسنده در کنار هم به این نتیجه می رسند که انسان ممکن است کامل نباشد اما قطعا موجود جالبی است: شناخت هرچه بیشتر این موجود جالب از طریق نگاهی بی غرض و عریان، کاری دشوار اما با ارزش است.

بر این باورم که یادها تجربه ای منحصر به فرد در بازگویی صادقانه و صمیمانه از حقایق گذشتۀ سیاسی ایران است که می تواند برای نسل جدید بسیار آگاهی دهنده باشد.

تلاش ویدا حاجبی را در به تصویر کشیدن بی قضاوت تجربیات زندگی شخصی اش که به نوعی با تاریخ سیاسی مقطعی از ایران گره خورده ارج می نهم؛ بازگفتن وقایع و تاثیرات آن بر چگونگی حرکت و نتایج به دست آمده برای نویسنده، نسلی را با نگاه نسلی دیگر آشنا می سازد؛ اهمیت تردید و پرسش را که سیر اندیشه را هموار می کند به روشنی می نمایاند. می توان گفت که "یادها"، چراغی را برای شناسایی و پیمودن گام های بعدی می افروزد؛ چراغی که روشنایی آن بسته به تجربیات خواننده پرتو افشانده و منعکس می شود.

شهرزاد آزاد – جون 2011

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد