logo





رهبر، رئیس جمهور و مجلس، جنگ قدرت یا چالشی اجتماعی؟

چهار شنبه ۱ تير ۱۳۹۰ - ۲۲ ژوين ۲۰۱۱

فرج سرکوهی

faraj-sarkouhi.jpg
چالش مجلس با دولت و مخالفت محافظه کاران، روحانیت سنتی و اصول گرایان با رئیس جمهور همچنان ادامه دارد. تحلیل دلایل این چالش و تبیین جایگاه احمدی نژاد در ساختار جامعه ایرانی، تحلیل مسلط رایج را در باره دولت احمدی نژاد و بافت سیاسی ایران با تردیدهای جدی رو به رو کرده است.

به تقریب اغلب تحلیل گران رسانه های غیرایرانی و اغلب رسانه های فارسی زبان خارج از کشور، تا چند ماه پیش احمدی نژاد را برکشیده یا برگمارده رهبر ایران، حافط منافع نهادهای نظامی و امنیتی و نماینده فرماندهان سپاه پاسداران و بسیج و اصول گرایان تندرو تلقی و دولت او را، که به اعتقاد این تحلیل گران با «تقلب» و در انتخاباتی «مهندسی شده» بر کار آمده بود، نشانه ای از تسلط رهبر و نظامیان بر بافت سیاسی ایران ارزیابی می کردند.

احمدی نژاد دستکم از سال سوم نخستین دوره ریاست جمهوری خود نشان داد که راهی متفاوت با روحانیت سنتی و دفتر رهبری دنبال می کند. او به صراحت از مخالفت خود با گشت ارشاد و ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه ها و اسفندیار رحیم مشائی، از نزدیک ترین دولتمردان به رئیس جمهور، از« دوستی ملت ایران با ملت اسرائیل» سخن گفتند. خشم اصول گرایان نزدیک به رهبر، محافظه کاران و روحانیت سنتی برانگیخته شد اما این رخدادها بر تحلیل رایج مسلط در اغلب رسانه های غربی و رسانه های فارسی زبان خارج از کشور در باره دولت احمدی نژاد تاثیری نداشت .

احمدی نژاد در آخرین سال نخستین دوره ریاست جمهوری خود اغلب وزیرانی را که رهبر، روحانیت محافظه کار، اصول گریان نزدیک به رهبر و شبکه قدرت سیاسی ـ اقتصادی هاشمی رفسنجانی بر دولت او تحمیل کرده بودند، از کار برکنار کرد. این اقدام نیز تحلیل مسلط رایج را تغییر نداد.

اما رخدادهای چند ماه اخیر تحلیل رایج مسلط در اغلب رسانه های غربی و رسانه های فارسی زبان خارج از کشور در باره جایگاه احمدی نژاد و نسبت دولت او با رهبر، محافظه کاران سنتی، روحانیت محافظه کار، اصول گرایان، فرماندهان سپاه و بسیج و روسای نهادهای امنیتی، قضائی و انتظامی، را چندان بی اعتبار کرده است که این گونه تحلیل ها در رسانه های غربی و فارسی زبان خارج از کشور حذف شدند اما طراحان و مدافعان این برداشت هنوز تحلیل گذشته خود را در پرتو رخدادهای اخیر نقد نکرده و تحلیل تازه ای را در باره تنش های حاد رئیس جمهور ایران با بافت قدرت و جایگاه او در بافت جامعه ایرانی ارائه نداده اند.

احمدی نژاد در چالش با رفسنجانی و لاریجانی

محمود احمدی نژاد در دور اول رقابت های انتخاباتی خود رقبای پرنفوذی چون مهدی کروبی،محمد معین و هاشمی رفسنجانی را که از پشتوانه اصلاح طلبان مذهبی، شبکه قدرت سیاسی اقتصادی ـ سیاسی رفسنجانی، روحانیت محافظه کار و محافظه کاران سنتی برخوردار بودند شکست داد و بر رقبای قدرتمند خود در جبهه اصول گرایان چون محمد رضا قالیباف و علی لاریجانی، که جایگاه های تثبیت شده ای در سپاه، بسیج و نهادهای امنیتی داشتند، پیروز شد.

منتقدان و مخالفان احمدی نژاد در تحلیل دلایل پیروزی او بر «انتخابات مهندسی شده و سازمان یافته» انگشت نهاده و حتی شایعات غیرمستندی نیز در باره دخالت بسیج و سپاه و حمایت فرزند رهبر جمهوری اسلامی از احمدی نژاد مطرح شدند.

این تحلیل ها از سوئی و رنگ به شدت منفی فضای مجازی اینترنتی و ماهواره ای فارسی زبان، که مخالفان احمدی نژاد در لایه های ثروتمند و طبقه متوسط شهرهای بزرگ و مهاجران و تبعیدی ها آن را به تقریب در انحصار دارند، از دیگر سو، شناخت دلایل عینی پیروزی احمدی نژاد را در دور اول و شناخت نیازهای اجتماعی رای دهندگان به او را بر برخی دشوار کرد.

تحلیل گرانی که پیروزی احمدی نژاد را در دور اول نه نتیجه توطئه که پدیده ای اجتماعی ـ سیاسی دانسته و به تقلب در انتخابات، در حدی که تحلیل رایج مسلط مدعی بود، باور نداشتند، بر این واقعیت انگشت می نهادند که انتخابات دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد به دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و در موقعیتی برگزار شد که وزارت کشور، مجری انتخابات، در اختیار اصلاح طلبان مذهبی بود و اصلاح طلبان مذهبی در دولت محمد خاتمی انگیزه و سودی برای تقلب و برگزاری انتخاباتی مهندسی شده به سود احمدی نژاد نداشتند.

سرخوردگی لایه های گسترده ای از مردم از اصلاح طلبان مذهبی در 8 سال ریاست جمهوری محمد خاتمی، نگاه منفی لایه های کم درآمد، فقیر و حاشیه نشین جامعه به نامزدهائی چون رفسنجانی، لاریجانی و قالیباف، که سال ها در مسند قدرت های سیاسی و نظامی و امنیتی بودند، از عواملی بودند که راه پیروزی محمود احمدی نژاد را هموار کردند.

احمدی نژاد در سنجش با رقبای خود در دور اول سابقه چندانی در بافت قدرت نداشت و با طرح شعارهای پوپولیستی چون عدالت اجتماعی، توزیع عادلانه درآمدهای نفتی و مبارزه با قدرتمندان فاسد، به نیازهای عمیق و خواست های بنیادین لایه های گسترده ای از مردم پاسخ داد و آرای لایه های فقیر،کم درآمد و زحمتکشان و حاشیه نشینان شهری و روستائی را جذب کرد.

رقابت های انتخاباتی و انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در ایران با معیارهای «انتخابات آزاد و منصفانه» نمی خواند چرا که شورای نگهبان نامزدهای نامطلوب را از مشارکت در انتخابات محروم کرده و دیگر شرایط ضروری انتخابات آزاد، از جمله آزادی رسانه ها، اجتماعات و احزاب برای همه شهروندان خودی و غیر خودی، در ایران وجود ندارد.

اما برخی شاخصه های انتخابات آزاد، فقط در مورد نامزدانی که از صافی شورای نگهبان می گذرند، در جمهوری اسلامی رعایت شده و این نامزدان برگشذته از صافی شورای نگهبان از حق تبلیغات انتخاباتی، حضور در رسانه ها و تلویزیون دولتی و حق برگزاری اجتماعات انتخاباتی برخور بوده و با اعزام نمایندگان خود به حوزه های رای گیری و ستاد انتخاباتی وزارت کشور بر روند انتخابات نظارت می کنند. در این روند تقلب در شمارش آراء به موارد جزئی رایج در کشورهائی چون ایران محدود می شود.

شایعاتی چون دستور فرماندهان سپاه و بسیج برای رای دادن به این یا آن نامزد نیز،حتی اگر واقعیت داشته باشند، تاثیری مهمی در انتخابات ندارد چرا که نوشتن رای کرداری محرمانه بوده و اعضای بسیج و سپاه می توانند این دستورات را نادیده گرفته و بی آن که فرماندهان دریابند به نامزد مطلوب خود رای دهند.

تحلیل گرانی که به تقلب بزرگ در انتخابات دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد باور نداشتند آراء احمدی نژاد را نموداری بارز از نیازهای عمیق، جدی و برآورده نشده لایه های فقیر، کم درآمد، زحمتکشان و حاشیه نشینان شهری و روستائی ارزیابی کرده و بر آن بودند که در فهرست خواست های این لایه ها، بهبود زندگی اقتصادی بر آزادی های اجتماعی مطلوب طبقه متوسز و آزادهای سیاسی اولویت دارد.

احمدی نژاد در چالش با میرحسین موسوی

احمدی نژاد ،که در 4 سال اول ریاست جمهوری خود نتوانسته بود وعده های انتخاباتی خود را برای توزیع عادلانه درآمدها و مبارزه با قدرتمندان فاسد تحقق دهد، در انتخابات دور دوم با رقیبی چون میرحسین موسوی رو به رو شد که پیشینه سیاسی او از اعتقاد او به همان شعارهائی خبر می داد که احمدی نژاد بر آن ها تکیه داشت

احمدی نژاد در تبلیغات انتخاباتی خود کوشید تا بر اتئلاف میرحسین موسوی با جبهه مشارکت و شبکه قدرت سیاسی ـ اقتصادی رفسنجانی تاکید و تاثیر پیشینه چپ او را بر رای دهندگان خود خنثا کند.

میرحسین موسوی آرای طبقه متوسط شهری و بخشی از آرای رای دهندگان به احمدی نژاد را جلب کرد و حتی بر اساس آمارهای رسمی ارائه شده با 14 میلیون رای، در چند شهر بزرگ، از جمله تهران، بر احمدی نژاد پیشی گرفت.

اعتراض به تقلب در انتخابات در نخستین هفته های خود بر تظاهرات میلیونی تکیه داشت. سرکوب خشن از سوئی و ریزش نیروها از دیگر سو، تظاهرات این جنبش را به 5 تا 10 هزار معترض در شهرهای بزرگ تقلیل داد.

تظاهرات اعتراضی موقعیت محمود احمدی نژاد را به شدت تضعیف کرد هر چند لبه تیز اعتراضات خیابانی پس از چند هفته و همراه با کاهش شمار تظاهر کنندگان، از رئیس جمهور به رهبر متوجه شد.

چالش احمدی نژاد و مجلس اصول گرا

احمدی نژاد در دور دوم ریاست جمهوری خود با مجلسی رو به شد که اکثریت آن را اصول گرایان نزدیک به رهبر در اختیار دارند.

این جناح ،که از پشتیبانی دفتر رهبری، فرماندهان سپاه و بسیج و روسای نهادهای امنیتی و قضائی نیز برخوردار و پیرو رهبر است، می کوشد تا دست بالای خود را در ساخت حکومت، دولت و مجلس حفظ کند اما سیاست این جناح بر ائتلاف با روحانیت سنتی و جناح محافظه کار بنا شده و آمادگی دارد تا با اهداء برخی امتیازهای اقتصادی به شبکه رفسنجانی، با درصدی کم تر از پیش ، حمایت یا بی طرفی او را نیز جلب کند.

این جناح آمادگی خود را برای تحمل «اصلاح طلبان معتدل و میانه رو» و دادن سهمی کوچک به این جناح در مجلس آینده نیز اعلام کرده است.

چالش احمدی نژاد با رهبر و مجلس آینده

احمدی نژاد در دور دوم ریاست جمهوری خود بر تحقق وعده های انتخاباتی خود پای فشرد و کوشید تا در بودجه سالانه و در طرح هدفمند کردن یارانه ها سهم پرداخت نقدی را به لایه های کم درآمد افزایش دهد.

اکثریت اصول گرای مجلس که وعده های پوپولیستی رئیس جمهور را اجرا ناشدنی، در تضاد با رانت های خود و مغایر با بافت اقتصاد نفتی متکی بر بازار آزاد ایران ارزیابی می کند، لایحه های دولت را خنثا و احمدی نژاد را به این نتیجه رساند اجرای برنامه های او جز با مجلسی موافق با این برنامه ها ممکن نیست.

هواداران احمدی نژاد اعلام کردند که در انتخابات مجلس آینده از شرکت در ائتلاف اصول گرایان خودداری و با فهرست مستقل حضور خواهند یافت. این اقدام زنگ خطر را در بافت قدرت به صدا درآورد .

برخی ناظران بر آن اند که احمدی نژاد با 10 روز خانه نشینی امیدوار بود که توده های رای دهنده به او به خیابان ها آمده و رهبر را به عقب نشینی مجبور کنند اما توده های هوادار او، که در برابر مجلس از او پشنیبانی می کردند، مذهبی تر از آن اند که علیه رهبر اقدام کنند.

جناح اصول گرای منتقد احمدی نژاد «گروه منحرف نفوذی در دولت» را به بهره گیری از امکانات سیاسی و مالی دولت برای کسب اکثریت در مجلس آینده و بهره گیری از این اکثریت برای انتخابات ریاست جمهوری آینده متهم می کنند.

در ماه های اخیر «گروه منحرف نفوذی در دولت» به تضعیف رهبر، مخالفت مستمر با فرمان های او و زمینه چینی برای حذف ولایت فقیه نیز متهم شده است.

اقدامات پیشین احمدی نژاد از جمله بی اعتنائی رئیس جمهور به احکام حکومتی رهبر، بی اعتنائی او به خواست های مراجع تقلید نیز چون دلایل این اتهامات ارائه می شوند.

حمله به دولت در قالب حمله به اسنفدیار رحیم مشائی و دولتمردان نزدیک به رئیس جمهور ساماندهی شده است. دلیل نفود بالای اسفندیار رحیم مشائی بر احمدی نژاد و دلیل استعفا نکردن او تا کنون روشن نیست و در این زمینه جز شایعه برخورداری مشائی از توانمندی های فوق طبیعی توضیحی ارائه نشده است.

پایان و نتیجه چالش رئیس جمهور با بافت قدرت هنوز نوشته نشده است اما حتی اگر احمدی نژاد شکست خورده یا خننثا شود نیز زمینه های مهم این چالش ، چالش بین لایه های فقیر، کم درآمد، حاشیه نشینان و زحمتکشان شهری و روستائی با لایه هائی که از سهم بیش تری از درآمدهای نفتی برخوردار اند، برجای مانده و در قالب ها و شکل های دیگری جلوه خواهد کرد.

منبع: بی. بی. سی

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد