روی صفحه
آهسته راه می روم
آنقدر که کلمات
پهلو به پهلو نشوند
و تابلوهای ورود ممنوع
از احتیاط من خجول
نه پنبه از گوش کلمات بر داشته ام
که ندا را بشنوند
نه عینک دودی از چشم جمله ها
که خون را قرمز
خط هم به نرمی ابر
پیش می رود
با این همه
سوت ترمز
همیشه اخطار اول است
خانم ها !
آقایان !
باور کنید
من شاعر بچه مثبت ام
من که سبز را
به ناف طبیعت نبسته ام
سهراب را
من از شاهنامه
به خیابان نبرده ام
من
آدرس هیچ گوری را
حتی به هیچ کس نداده ام
برادران !
باور کنید
با احتیاط واژگان را به بازی می گیرم
و اصلا مقصر نیستم
که ماه
رد طناب شما را
تا گردن ایران تعقیب می کند
نظرات خوانندگان:
رفیعی 2011-05-31 16:20:41
|
استاد زیبا بود
|
... ماهان تیرماهی 2011-05-31 14:09:20
|
آقای گلستانی دستتون درد نکنه...
لذت بردم و گریستم |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد