logo





وحدت چپ در خدمت برآمد چپ

سخنی با رفقا پرویز نویدی و محمد اعظمی

پنجشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۲۱ آپريل ۲۰۱۱

احمد فرهادی

رفقا! آرزوی زیبای شما مبنی بر برآمد تاثیرگذار چپ در کشورمان هنگامی می‌تواند تحقق یابد که به سامان‌یابی نیروی سیاسی چپ داخل کشور، که علی‌رغم همه‌ی بگیر و ببندها و سرکوب‌ها هنوز هم بسیار گسترده است، یاری رساند. چپ اجبارا کوچانده شده به خارج کشور قطعا می‌تواند سهم خود را در این برآمد ادا کند و طبعا هرچه متحدتر باشد بهتر از پس آن برمی‌آید، ولی سهم اصلی را چپ بخش مقیم داخل بر دوش دارد.
رفقای گرامی! نوشته‌ی شما با نام « پیرامون وحدت چپ » حاوی اظهار نظر پیرامون پیشنهاد « جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت(داخل کشور) » در مورد وحدت، از نظر روشنی مضمون قابل تحسین است. شما در مقدمه بر اهمیت برآمد قدرتمند و متحد چپ تاکید و با بیان پنج نکته با جایگزین کردن طرح وحدت « سه جریان به همراه فعالان مستقل از سازمان های سه گانه » با هر طرح جدید مخالفت کرده‌اید. با یادگیری از شما رفقای گرامی‌ام، که اظهار نظر پیرامون پیشنهاد رفقای داخل را بر عهده‌ی خود دانسته‌اید، من نیز به عنوان یکی از افراد متعلق به جنبش فدایی اظهار نظر پیرامون نوشته‌ی شما را بر عهده‌ی خود می‌دانم. ای کاش اظهار نظر شما زودتر منتشر می‌شد و افراد بیشتری فرصت شرکت در بحث را می‌یافتند (پیشنهاد رفقا در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ انتشار یافته و نوشته‌ی شما پس از یک ماه در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۹۰). نخست یک نکته‌ی بسیار کم اهمیت را مایلم بگویم و بروم سر اصل مطلب. نوشته‌اید « مبارزه ضد استبدادی، منطقه ما را درنوردیده و نسیم آن به کشور ما هم رسیده است ». البته فروتنی بسیار پسندیده است ولی با انصاف اگر باشیم، نسیم مبارزه‌ی ضد استبدادی دست کم ۱۸ ماه پیش از آن که منطقه‌ی ما را درنوردد در کشور ما آغاز به وزیدن کرد.

همه‌ی نقل قول‌های درون « » از نوشته‌ی شما با نام « پیرامون وحدت چپ » است مگر این‌که توضیح دیگری داده شده باشد.

طرح وحدت چه برنامه‌ی برای داخل کشور دارد؟

نخستین نکته‌ای که مایلم در مورد نوشته‌ی شما مطرح کنم چیزی است که شما آن را ناگفته گذاشته‌اید یعنی برنامه‌ی این طرح وحدت، « طرحی که چهار سال است در دستور قرار دارد »، برای داخل کشور. شما در مقدمه از شرایطی صحبت کرده‌اید که « قدرت اثرگذاری و نقش آفرینی را از چپ به عنوان نیروی پشتیبان عدالت و مدافع آزادی، ستانده است » و چاره را در آن دیده‌اید که « چپ ... عزم و اراده به اتحاد و وحدت جزم کند ». این حکم درست ولی کلی است و نمی‌تواند جای برنامه‌ی مشخص برای شرایط مشخص امروز کشورمان را بگیرد. برای این‌که این حکم کلی پا در زمین بگذارد باید بصورت برنامه‌ی مشخصی در خدمت گسترش کیفی و کمی فعالیت چپ در عرصه‌ی اصلی مبارزه یعنی داخل کشور درآید. در این راستا طراحان این پروژه‌ی مشخص وحدت باید بگویند آیا جریان ایجاد شده از آن طرح برنامه‌ای برای داخل کشور خواهد داشت یا، مانند دیگر جریان‌های سیاسی متشکل مقیم خارج کنونی، به عنوان یک جریان سیاسی در تبعید تنها به موضع‌گیری و صدور اعلامیه و بیانیه و اظهار نظر قناعت خواهد کرد؟

نقش پایگاه اجتماعی در طرح وحدت

دامنه‌ی نیروهای مورد شمول طرح نیز باید روشن شود. شما طرح را چنین معرفی می‌کنید « در طرح وحدتی که تاکنون پیش رفته، قرار بر این بوده است که سه جریان به همراه فعالان مستقل از سازمان های سه گانه، پروسه وحدت را آغاز و به نتیجه برسانند. این طرح در کنگره یازدهم سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و نشست عمومی شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران و کنگره های هشتم و نهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، تصویب شده است ». یعنی قرار بوده ۴ عنصر یا جریان با هم وحدت کنند، « سازمان های سه گانه » و « فعالان مستقل ». پرسش این است آیا این « سازمان های سه گانه » پایگاه اجتماعی‌شان را در روند وحدت همراه دارند یا تنها هستند؟ اگر پاسخ این باشد که همراه با پایگاه اجتماعی هستند این پرسش بسیار مهم پیش می‌آید که آیا پایگاه اجتماعی در تصمیم‌گیری برای این وحدت مشخص دخیل بوده است؟ روشن‌تر بگویم دو سازمان فدایی درگیر روند وحدت ریشه در جنبش فدایی دارند که با تاریخی بیش از ۴۰سال هم اکنون نیز در داخل کشور وجود دارد. افراد این جنبش در همه‌ی برآمدهای سیاسی و اجتماعی حضور چشم‌گیر داشته‌اند و دارند و تاکنون ۵ گروه از آنان به کنگره‌های مختلف سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) طرح و پیشنهاد ارایه کرده‌اند، از جمله ۳ پیشنهاد از سوی ۳ گروه مختلف به کنگره‌ی دوازدهم (نوشته‌ی شما هم در پاسخ به یکی از همین گروه‌های هوادار است). گرچه اطلاع مشخصی در اختیار ندارم گمان نزدیک به یقین دارم به کنگره‌های اتحاد فداییان خلق ایران نیز چنین طرح و پیشنهادهایی از داخل ارایه شده است. اکنون پرسش این است که آیا دوسازمان فدایی می‌خواهند در روند وحدت همراه با جنبش فدایی شرکت کنند یا، همان‌گونه که از اصطلاح « سازمان های سه گانه » بر می‌آید، تنها سازمان خودشان را دخیل در وحدت می‌دانند و مسئولیتی در قبال جنبش نمی‌پذیرند. همان گروهی که از داخل در مورد وحدت پیشنهاد ارایه کرد، و شما به نقد آن نشسته‌اید، در حقیقت دارد این را می‌گوید که جنبش فدایی از همه‌ی بخش‌های خودش احساس مسئولیت در قبال کل جنبش را خواستار است. این موضوع را در بند ۳ « پیشنهاد به کنگره دوازدهم سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) » که با امضای هواداران داخل کشو – گروه خرداد روز سه‌شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۰ در تارنمای اخبار روز انتشار یافته نیز چنین می‌خوانیم « اعضاء کنگره را، در برابر گرایش‌های سیاسی وابسته یا نزدیک به سازمان به ویژه در داخل کشور به دقت و هوشیاری فرا می‌خوانیم تا به مسئولیت‌هایشان در رابطه بامحورهای کلی سیاست‌های مورد پی‌گیری هواداران عمل نمایند ». من نمی‌خواهم بر تقدسی تکیه کنم تنها می‌خواهم بگویم با چشم باز و تدارکی کافی باید تصمیم گرفت. ممکن است انسان بهروزی مردم کشورش را در این ببیند که مثلا باید از جنبش فدایی دوری گزید. شاید برگزاری مشترک جشن ۴۰ سالگی جنبش فدایی از سوی دو سازمان به این معنا باشد که آن تاریخ ما بوده و آینده‌ی ما چیزی است دیگر. به هر حال باید آگاهانه تصمیم گرفت و شجاعانه پاسخ روشن داد. « چپ ... عزم و اراده به اتحاد و وحدت جزم کند » پاسخ روشن به این رفقا و به جنبش نیست.

نقش فعالان مستقل در وحدت ۳ جریان

مورد دیگر برجسته کردن نقش « فعالان مستقل » در طرح وحدت از سوی شما دو رفیق است. می‌نویسید « نکته سومی که در پروژه وحدت توجه بدان اهمیت دارد، پذیرش نگاهی تازه به امر وحدت است. امروز یاران و فعالان سیاسی که به شکل مستقل از سازمان‌ها، مبارزه می کنند هم به لحاظ تعداد و هم از نظر کیفیت از بسیاری جریانات سیاسی قوی ترند. اساسا فراخواندن این دوستان به پیوستن به ما، نه اصولی است و نه عملی. اهمیت دارد این رفقا از همان ابتدای پروسه وحدت حضور داشته و نقش ایفا نمایند. وحدت با حضور آنان از همان شروع کار معنا می یابد و نیرومند می شود». روی این موضوع که هرچه دامنه‌ی وحدت گسترده‌تر باشد اقبال بیشتری برمی‌انگیزد و درستی شرکت « فعالان مستقل » در آن بحثی نیست، بحث بر سر این است که آیا این برجستگی خواست خیرخواهانه‌ی شما دو رفیق است یا پای در زمین دارد. راست این است که من تا ۲ سال پیش که، به عنوان عضو شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و مسئول هیئت رییسه‌ی شورای مرکزی، در جریان جزییات روند وحدت قرار داشتم، چنین باور و برداشتی ندارم که دست‌کم تا آن زمان این‌گونه بوده باشد که « این رفقا از همان ابتدای پروسه وحدت حضور داشته و نقش ایفا نمایند ». شاید در این دوسال وضع عوض شده است و از این منظر روشنگر خواهد بود اگر به چند پرسش زیر پاسخ دهید:

* از سوی چه کسانی یا جریاناتی « قرار بر این بوده است که سه جریان به همراه فعالان مستقل از سازمان های سه گانه، پروسه وحدت را آغاز و به نتیجه برسانند »؟ آیا « سه جریان » و « فعالان مستقل » مشترکا چنین قراری را گذاشته‌اند؟ اگر آری چه تعدادی و چه کسانی از « فعالان مستقل » در گذاشتن قرار شرکت داشته‌اند؟ یا این‌که « سه جریان » به تنهایی قرار گذاشته‌اند و « فعالان مستقل » را به پیوستن فراخوانده‌اند؟
* « حضور آنان [ فعالان مستقل ] از همان شروع کار » چگونه بوده؟ آنان از کی حضور داشته‌اند؟ چه تعدادی از « فعالان مستقل » « از همان شروع کار » در روند حضور داشته‌اند؟ اکنون چه تعدادی از آنان در روند حضور دارند؟ اگر اشکال امنیتی ندارد لطفا نام چند تن از این فعالان مستقل را که در وحدت حضور دارند اعلام کنید.
* در رابطه با این‌که می‌نویسید « هنوز با بسیاری از فعالان و دوستانی که خارج این سه جریان هستند ولی از نظر ما "صاحبخانه اند"، حتی وارد گفتگو نشده ایم »، صرف نظر از تعارفی که خود در گیومه گذاشته‌ایدش، اصولا کیفیت حضور « فعالان مستقل » در طرح چگونه پیش بینی شده؟ منظورم این است که یک فعال مستقل از چه راهی می‌تواند وارد روند وحدت بشود؟ آیا برای حضور در روند باید یکی از ۳ جریان او را شناخته و دعوت کند، یا این‌که « از همان شروع کار » راهکاری پیش‌بینی شده که او بتواند بی‌واسطه در روند شرکت کند؟
* آیا تنها حضور « فعالان مستقل » مقیم خارج کشور در روند وحدت مورد نظر هست یا « فعالان مستقل » مقیم داخل کشور نیز می‌توانند حضور یابند؟ اگر آری چگونه؟ اگر نه چرا؟

پرسش‌های بسیار بیشتری در این زمینه دارم که برای هنگامی دیگر وامی‌گذارم.

وحدت موفق وحدتی است در خدمت داخل کشور

رفقا! آرزوی زیبای شما مبنی بر برآمد تاثیرگذار چپ در کشورمان هنگامی می‌تواند تحقق یابد که به سامان‌یابی نیروی سیاسی چپ داخل کشور، که علی‌رغم همه‌ی بگیر و ببندها و سرکوب‌ها هنوز هم بسیار گسترده است، یاری رساند. چپ اجبارا کوچانده شده به خارج کشور قطعا می‌تواند سهم خود را در این برآمد ادا کند و طبعا هرچه متحدتر باشد بهتر از پس آن برمی‌آید، ولی سهم اصلی را چپ بخش مقیم داخل بر دوش دارد. آن طرح وحدتی موفق است که یاری رسانی به سامان‌یابی نیروی سیاسی چپ داخل کشور هدف مرکزی‌اش باشد، کاری که به این سادگی‌ها نیست سد خشنی چون حکومت جمهوری اسلامی ایران را پیش رو دارد که حتا فعالیت متشکل احزابی مانند مشارکت و سازندگی و . . . تشکل‌های سندیکایی و دانشجویی و زنان و . . . را نیز بر نمی‌تابد. ولی در نظر بگیریم همان‌گونه که خود شما نوشته‌اید « اوضاع جامعه با گذشته تفاوت چشمگیری کرده » و شرایط مناسب فراوانی برای مبارزه ایجاد شده است.

امیدوارم پروژه‌ی‌ وحدت شما به زودی به بار بنشیند و پس از این‌همه دوری‌ها و جدایی‌ها شاهد یک وحدت باشیم، البته وحدتی پربار برای بهروزی و سرفرازی هم‌میهنانمان. در آینده بیشتر در این مورد خواهم نوشت.

رفیق شما احمد فرهادی
۱ اردیبهشت ۱۳۹۰

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد