logo





مبارزه برای حقوق زنان، اهرمی پايه ای برای رسیدن به دموکراسی بوده و خواهد بود

چهار شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۹ مارس ۲۰۱۱

شهلا شفيق

Chahla.Chafiq.jpg
خیزش‌های مردمی که امروزه کشورهای موسوم به مسلمان را به لرزه در آورده اند، خواست آزادی، عدالت اجتماعی و دموکراسی را پرچم مبارزات خود کرده اند.

این جنبش‌ها تمامی نظریه‌پردازی‌ها دربارۀ جنگ تمدن‌ها و همۀ کلیشه‌های فرهنگ‌‌محور را که معتقدند دموکراسی حامل ارزش‌های غربی است، جارو کردند. پیش از این، در ژوئن سال ٢٠٠٩، جنبش مردم ایران که با وجود سرکوب به اشکال ديگری ادامه دارد ، به نحوی انکارناپذیر نشان داد که ایرانیان خواهان حقوق دموکراتیک اند. آن هم در کشوری که اسلامگرایان با وعدۀ ایجاد بدیلی نوین و اصیل در برابر شرق و غرب قدرت سیاسی را به دست گرفتند. آنان ادعا می‌کردند که در قالب جمهوری‌ اسلامی، احکام و ارزش‌های اسلامی را با نهادهای دموکراتیک پیوند خواهند زد.


عکس از کاترين دودون ، عکاس نامی فمينيست، صف اول تظاهرات زنان فرانسوی را نشان می دهد (که به همبستگی بين المللی اختصاص داشت)

امّا حاصل کار، نظامی شد که مذهب را اساس تروریسمی تمامیت‌خواه قرار داد تا جامعه‌ای واقعاً اسلامی بسازد. در این نظام، سرکوب جنسیتی محور اصلی اسلامی کردن جامعه است. در واقع، استقرار و دوام این نظام سیاسی- مذهبی، نیازمند تحکیم سلسله‌مراتب جنسیتی است که به کمک قوانین پدرسالار، اطاعت شهروندان را از نظام به اصطلاح الهی تأمین کند، نظامی که در آن، حاکمان نمایندگان خدا بر روی زمین‌اند. با وجود اینکه آزادی و عدالت اجتماعی از محوری ترين شعارهای انقلاب سال ٥٧ بود، امّا غفلت از اهميت حياتی اصل برابری زن و مرد و بی‌اعتنایی به امر آزادی زنان، انقلابيون را به بيراهه و شکست کشانید. این نکته درسی در بر دارد که اغلب نادیده گرفته می‌شود؛ درسی که اهمیت بنیادی در تحقق تحول دموکراتیک دارد: رابطه تنگاتنگ دموکراسی با برابری جنسی و آزادی زنان.

مگر در خود جوامع غربی که ارزش‌های دموکراتیک در آن‌ها به پیش رفته و آزموده شده اند، مبارزه برای حقوق زنان عامل اصلی تعمیق دموکراسی نبوده و نیست؟ نباید فراموش کرد که مبارزۀ فمینیستی اهمیتی اساسی برای گسترش آرمان‌های انقلاب فرانسه داشته است. انقلابی که پرچم آزادی، برابری و برادری به دست، زنان را با بهانه‌های طبیعت‌گرایانه و فرهنگ‌محور کنار گذاشت. در واقع، زمانی دموکراسی متحقق می‌شود که زنان به مثابه شهروندانی برابر، مستقل و آزاد به رسمیت شناخته شوند. مبارزۀ فمینست‌ها است که می‌تواند ارزش‌های برابری و آزادی را که بر پرچم دموکراسی نقش بسته، به امری واقعی بدل کند، مبارزه ای که در فرانسه همچنان ادامه دارد. در قلب جامعه ايران ، اين نبرد حی و حاضر است. فمینیست‌های جوان ایرانی در سال ٢٠٠٦ کمپین «یک میلیون امضا برای لغو قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان» را برپا ساختند. آنان همچون فعالان جنبش دانشجویی، جنبش آموزگاران و کارگران، سرکوب بی امانی را متحمل می‌شوند. با وجود این، هم از اينرو که مسئلۀ حقوق زنان در مرکز مبارزه برای دموکراسی است، جنبش دفاع از حقوق زنان بیش از پیش گسترش خواهد يافت . تصادفی نیست که حاکمان اسلامی، فمینیست‌ها را دشمنانی خطرناک می‌دانند.

* این مقاله در 5مارس امسال در روزنامۀ اومانیته ، يکی از مهم ترين روزنامه های سراسری فرانسه که گرايش چپ کمونيستی دارد به چاپ رسيده است.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد