logo





آرامگاه

چهار شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۹ - ۲۳ فوريه ۲۰۱۱

محمود علی آبادی

درآن استراحتگاه ابدی
میان تلی از خاک
نقطه ای است بنام قبرستان
اقیانوسی از خفتگان
با
قبرهایی تزئین شده
سنگ و گل بوته هاي فراوان

میان آن همه
قطعه ای است بی نام ونشان
قطعه ای به وسعت عشق
به عمق یک فاجعه
به رسوای یک تاریخ
در نهایت کینه

نه سنک قبری
نه تابلوی حمدی
نه نامی و نه نشانی
تنها تاریخ مردن

ایستادم
زانوان بی حس
چشم ها پر ازاشک
فریادی به سینه

در حسرت شاید که حسادت
به چه جرمی؟
عشق
بهرچه؟
شاید تثبیت قدرت
به چه قیمت؟

صدای ناله مادرن
آه درسینه پدران
اشک کودکان یتیم شده

چه کسی؟
به حکم کی؟
شاید که قاضی؟
یا زننده گلوله؟
شاید که امثال من
یاتو
با بستن چشمها
گرفتن گوشها
با سکوتمان
بارفتنمان

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد