بیش از یکماه هوای آلوده تهران از مرحله هشدار به مرحله اضطراری رسیده بود. مرحله اضطراری، یک مرحله قبل از مرحله مرگ آنی است. تهران یکی از آلوده ترین شهرهای جهان محسوب میشود و هشدار در مورد افزایش هوای آلوده چیز جدیدی نیست چون هوای شهر تهران عالباً آلوده است و دائماً در مرحله بسیار ناسالم و هشدار بسر می برد.
در بحث آلودگی هوا دو موضوع موثر است، اول شرایط جوی و دوم منابع آلوده کننده (منابع انتشار آلايندهها)
شرایط جوی
تهران بزرگ با مساحت 707 كيلومترمربع در موقعيت 51/10 درجه طول جغرافيايي و 38/41 درجه عرض جغرافيايي و در ارتفاع حدود يك هزار و 200 متر از سطح دريا قرار گرفته است.
قله دماوند با ارتفاع پنج هزار و 628 متر از شمال و قله توچال با ارتفاع 3 هزار و 933 متر ارتفاع در شمال غربي آن قرار دارد. كوههاي جنوب و جنوب شرقي آن در حدود 2 هزار متر ارتفاع دارند. ارتفاع مركز تهران حدود يك هزار و 200 متر و ناحيه شميرانات حدود يك هزار و 600 متر از سطح دريا می باشد. واقعیت اینست که تهران بعلت موقعیت جغرافیائی خود، دارای شرایط جوی خوبی نیست و بسیاری از روزها بخصوص در زمستان اینورژن ( وارونگی هوا) دارد. وارونگی هوا، به پدیده ای گفته می شود که بر اثر افزایش سرمای هوا، لایه های گرم تر در سطح بالاتر آسمان و روی لایه های سرد قرار می گیرد و به این ترتیب ضمن جلوگیری از تشکیل ابر و امکان بارش، مانع گردش هوا نیز می شود. وارونگي هوا موجب تراكم هواي آلوده در محدوده معيني ميشود و هر قدر ارتفاع وارونگي هوا كوتاهتر و مدت آن طولانی تر باشد بديهي است كه ميزان خطرات آن فزوني مييابد. شرایط جوی تهران موجب می شود تا بيش از دوسوم روزهاي سال این شهر با پديده وارونگي هوا مواجه شود و اين حالت بيشتر در پاييز و زمستان روي ميدهد. طبق آماري كه در طول 5 سال از ايستگاه مهرآباد گرفته شده است، بيشترين ميزان ارتفاع وارونگي دما در فصل پاييز 419 متر، در فصل زمستان 404 متر، در بهار 354 متر و در تابستان 384 متر بوده است. همچنين ميانگين مدت زمان وارونگي دما 239 روز بوده است كه در بهار 57 روز، در تابستان 61 روز، در پاييز 58 روز و در زمستان 61 روز بوده است. در حالت وارونگي هوا، جریان هوا قطع میشود و هوا حالت سكون و آرام به خود می گیرد. این وضعیت موجب تجمع مواد آلاينده در نزديكي سطح زمين و تشديد آلودگي هوا ميشود.
منابع انتشار آلوده کننده ها
در شهرها و حاشیه آنها، موتورسیکلت ها، ماشینها، مینی بوس ها واتوبوسها، هواپیماها، نیروگاه ها، پالایشگاه ها و نیز کارگاه ها و کارخانجات و همچنین ساختمانسازى، باعث آلودگى هوا می شوند. در خارج از شهرها غبار حاصل از شخم زدن زمین به وسیله تراکتورها، ماشینها و کامیونهایى که در جادهها، بالاخص در جاده هاى شنى یا خاکى مىرانند، ریزش کوه و دود حاصل از آتش سوزى بیشهها و مزارع و گرد و غبارها باعث آلودگیهوا میشود.
یک عامل مهم دیگر آلودگى هوا در اغلب شهرهاى بزرگ، گاز اُزن در سطح زمین است. اُزن در سطح زمین هنگامی تشکیل میشود که گازهاى آلاینده حاصل از اتومبیلها و سایر وسائلى که سوخت مصرف مىکنند با نور خورشید واکنش مىکند؛ در نتیجه گاز ازنی به وجود میآید که براى انسان سمى است. گاز ازن در شرایط ساکن بودن هوا، درخشندگى نور خورشید و آب وهوای گرم، بیشتر به وجود میآید. این ازن در سطح زمین را نباید با "ازن خوب" که کیلومترها بالاتر در قسمت فوقانى جو زمین قرار دارد و اشعه ماوراء بنفش مضر خورشید را جذب میکند اشتباه گرفت.
اگزوز اتومبیل در شهرها، آلایندههای متعددى را از خود خارج مىکند از جمله مونواکسیدکربن، دی اکسید نیتروژن، دىاکسید گوگرد، ذرات معلق از جمله ذرات کوچکتری مثل فرمالدوئید، هیدروکربن های حلقه ای و بنزن که خطرناكترين تركيب آلاينده هوا بوده و موجب بروز سرطان خون و بيماريهاي مرتبط با آن است. در این زمینه خانم معصومه ابتكار، رئيس كميته محيط زيست شوراي شهر تهران نيز در پاسخ به اين سوال كه چرا از آلودگي هوا كماكان به عنوان مهمترين خطر محيط زيست تهران نام برده ميشود، گفت: متأسفانه سموم آلودگي هوا مستقيما وارد جريان خون ميشوند. از طرفي، آلودگي هوا از آن دسته معضلاتي است كه به شكلي گسترده تبعات و آثار سوء خود را به يك ميزان در شمال و جنوب شهر پخش ميكند. خطر آلايندههاي جديدي نظير بنزن (BTX)، تولويين و گيزایلين نيز وجود دارد كه به دليل رعايت نكردن استانداردها، چه در حمل و نقل بنزين و چه در ايستگاههاي پمپ بنزين از 2 سال قبل به ما گزارش شده است. اين گزارشها نشاندهنده ي نشست تركيبات و بخارات حاصل از بنزين به ميزان 20 برابر بالاتر از حد مجاز است. اين تركيبات سرطانزا هستند كه بسيار نگرانكننده است.
تهران دارای هر دو موضوع موثر آلودگی هوا می باشد و هر ساله چندین هزار نفر بعلت آلودگی هوا از بین می روند. اخیراً دکتر ندافی از وزارت بهداشت در جلسه ای با نمایندگان تهران، آمار مرگ و میر سالیانه شهروندان در اثر آلودگی هوا را در شهر تهران به تفکیک آلاینده بیان کردند، و براساس این آمار حداقل فوت در اثر ذرات معلق در سال در تهران ۲۶۵۸ نفر، منوکسید کربن۱۵ نفر، اُزُن ۷۲ نفر و دی اکسید گوگرد ۸۹۶ نفر است. بنابراین سالی 3641 نفر طبق قول آقای ندافی و سالی 10 هزار نفر طبق آمارهای نیمه رسمی بر اثر آلودگی هوا در تهران فوت می کنند. هر چند هیچکدام از این آمارها مستند علمی ندارد چون آمارها را در طول چند سال و در مواقع مختلف باید گرفت ولی می تواند هشدار دهنده باشد. باید گفت به غیر از مرگ و میرهاى ناشى از آلودگى بسیار شدید هوا در کوتاه مدت، آلودگى هوا در درازمدت قطعاً اثرات زیانآوری بر روی انسانها دارد.
واقعیت مرگ آور آلودگی هوای شهر تهران با استقرار شرایط پایدارجوی، همچون سال های پیش مورد بحث قرار گرفته است. همانطوریکه در فوق گفته شد امسال آلودگی هوا از شرایط هشدار به شرایط قبل از مرگ یعنی اضطراری رسیده است که علت اصلی آن هنوز بر کسی روشن نیست. علت هر چه باشد امسال آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ ایران بدلیل تحریم ها منجمله تحریم واردات نفت و در پی آن تولید نفت غیر استاندارد مبدل به رقابت و جدلی جدی بین مافیاهای مختلف حاکم از یک سو و نهادهای مختلف دست اندر کار مثل شهرداری، سازمان محیط زیست، سازمان سنجش کیفیت هوا و خودرو سازی شده است. بدون توجه به حال زار مردم و حالت خفگی شهروندان تهران و شهرهائی چون اصفهان، کرج، اهوازو شیراز و..... هر کس دیگری را محکوم می کند تا از خود رفع مسئولیت نماید. شعار کی بود کی بود من نبودم اینجا به کمک دولتمردان بی وطن آمده است. برخی از نمایندگان، دولت را بعلت تولید نفت غیر استاندارد مسئول می دانند و دولت خودروسازی را بعلت عدم استفاده از قطعه کنیسر در خود روها که باعث جلوگیری از انتشار بخار بنزین میشود و نامناسب بودن قطعه کاتالیزور متهم می کند. برخی به مینی بوس ها و موتورسیکلیت بند کرده اند و این وسائل راعامل اصلی آلودگی هوا می دانند. ولی در هر صورت تب مسئله آلودگی هوا در تهران باعث برگزاری جلسات متناوب در این خصوص شده است. مسئولان و مدیران در ردههای مختلف و سازمانها و نهادهای گوناگون اندر باب اهمیت این موضوع و چه باید کردها سخن میرانند و ماحصل این جلسات و سخنرانیها، چون سالهای پیش هیچ خواهد بود. اما چرا علیرغم سال های متمادی آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگی چون اصفهان- شیراز- اهواز- تبریز- اراک- کرج- مشهد و .... باید روز به روز شرایط زیست محیطی ایران از جمله آلودگی هوا بد و بدتر شود؟ چرا وقتی از خرداد تا آبان فقط هشت روز هوای تهران سالم بوده است نباید به فکر زمستان بود؟ ايلنا اخیرا گزارش داد که از خرداد تا آبان سالى جاري، فقط 8 درصد روزها كيفيت هوا از نظر وزارت بهداشت سالم بوده و در 67 درصد روزها، ذرات معلق بيشتر از حد مجاز، 56 درصد روزها، ميزان ازن بالاتر از حد مجاز، 43 درصد روزها، ميزان مونواكسيد كربن بالاتر از حد استاندارد، 12 درصد روزها 2NO، بالاتر از حد مجاز بوده است. چرا علیرغم تمامی تجارب بشری در مورد چگونگی بهبود آلودگی هوا امسال باید آلودگی هوا به شرایط قبل از مرگ برسد؟ چرا به قول دکتر یوسف رشیدی، مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران باید میزان آلاینده های هوای تهران 10 برابر استاندارهای جهانی باشد؟ و چرا کسی نباید پاسخ گوی این معضل باشد؟ چرا پس از گذشت حدود 50 سال از اتفاقات ناگواری که در شهر لندن و کشورهای بلژیک و آمریکا افتاده و بحرانهای آلودگی هوا در این شهرها و کشورها، ما باید دوباره با تجربه تلخ آنها مواجه شویم و سلامتی و جان انسانهای فراوانی را در کلانشهرهای ایران بویژه تهران تهدید کنیم؟.
پاسخ تمامی این چراها مشخص و معلوم است. طی 15 سال گذشته هوای کلانشهرهای ایران بخصوص تهران روز به روز بدتر شده است ولی در حقیقت دولتمردان نالایق حاکم بدون توجه به صحت و سلامت و جان مردم در صدد نابودی ایران و ایرانیان می باشند و هدفی جز به آب و آتش کشیدن این مرز و بوم ندارند. با نگاه کوتاهی به اخبار چند روز گذشته در باب فاجعه های زیست محیطی به صحت گفتار فوق بیشتر پی می برید.
20 آذر/ به گزارش خبرنگار ايلنا، از شمال كشور خبر ميرسد كه آتشسوزى همچنان در مناطق مختلف استان گلستان،ادامه دارد.
سيد نجيب حسينى نماينده مردم مينودشت وكلاله در گفتوگو با خبرنگار ايلنا گفت: آتشسوزى جنگلهاى گلستان هنوز ادامه دارد و مهار نشده و با وجود شدت وزش باد در طى چند روز گذشته آتش گسترش چشمگيرى داشته است. او با انتقاد ازعملكرد مسئولان كشور در برخورد با اين آتشسوزى گفت: جاى تعجب است كه به جنگل گلستان كه بعنوان گل سر سبد جنگلهاى كشور شناخته ميشود و به تمام مردم ايران تعلق دارد به صورت ملى نگاه نميشود.
جنگل ابرهمچنان درآتش
از شمال شرق كشور نيز خبر ميرسد كه آتش جنگلهاى ابر در شاهرود استان سمنان كه از روز سهشنبه آغاز شده است همچنان ادامه دارد. طبق آخرين اخبار تا روز جمعه، آتش در مناطقى در جنگل ابرمهار شده ولى هنوز خاموش نشده است. به گفته منابع محلى، تاكنون حداقل 35 هكتار از جنگلهاى اين منطقه در آتش سوخته است. صعبالعبور بودن و شيب بالا در مناطق آتش، كار امداد رسانى را به اين مناطق سخت و دشوار كرده است.
از غرب كشور نيز خبر ميرسد كه آتشسوزى جنگلهاى مريوان و سروآباد كه از ابتداى خرداد ماه آغاز شده است همچنان ادامه دارد.
به گفته ايرج قادرى، آمار آتش تا امروز صبح به 860 نقطه رسيده است كه در يك ماه گذشته با توجه به عدم بارش باران هم در تعداد و هم حجم آتش افزايش چشمگيرى مشاهده ميشود.
طبق آخرين خبرها تاكنون بيش از 35 هزار هكتار از جنگلهاى مريوان و سروآباد در آتش سوخته است به طورى كه مناطق جنگلى در خط مرزى ايران با عراق به طور كامل محو شده است. روستاهاى پيلهور، رشهده، خوشكلام، سردوش، بيشترين ميزان گستردگى جنگلهاى سوخته در منطقه مريوان و سروآباد را به خود اختصاص دادهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با وجود اینکه مسوولان در مورد وسعت عرصههای سوخته در گلستان اظهارنظر نکردهاند اما برخی گزارشات از وسعت ۷۰ هکتاری مناطق سوخته خبر میدهد. گرچه بیشتر این آتشسوزی سطحی بود و به تنه و تاج درخت آسیبی نرسانده است.
آتشهای پراکنده سایر نقاط عرصه سبز شمال کشور را نیز در نقاطی مانند ساری، گلوگاه و قائمشهر در استان مازندران و درفک و سراوان، املش دشت و ارتفاعات دیلمان در استان گیلان را بینصیب نگذاشته است. گزارشها حاکی است که در اثر حریق جنگلهای منطقه «اچوفی» در شهرستان ساری به مساحت ۱ هکتار و در منطقه سوادکوه به مساحت ۴ هکتار طعمه حریق شده است. در حال حاضر منطقه درفک، سراوان، املش دشت و ارتفاعات دیلمان در آتش میسوزند.
در خبر دیگری می خوانیم که خشکیدن رودخانه ها، چشمه هاو قنوات در ایران، سبب کسری آب در ایران بی آب شده است. کمبود باران باعث خشکسالی در مناطقی مثل قائنات و روستاهای اطراف شده است. شماري از کارشناسان با ابراز نگراني از روند آلودگي زيست محيطي درياي خزر معتقدند اين دريا در آستانه مرگ تدريجي است و چارهانديشي و تدبير براي رفع مشکلات آن به تعامل منطقهاي و فرامنطقهاي نياز دارد.
دریاچه ارومیه، دومین دریاچه نمک دنیا در ابتدا آبش سرخ شد و امروز خبر از خشک شدن آن می رسد. نشست فاضلاب شهری دلیل مرگ جمعی ماهی یان استان هرمزگان شده است. روزی نیست که خبری از وضعیت بد محیط زیست در ایران و نابودی آن شنیده یا خوانده نشود. اخباری از قبیل گسترش بیابانها، آلودگی استانها بر اثر گرد و غبار، آلودگی هوا در اغلب کلانشهرها، آتش سوزی و تخریب جنگلها، ظهور پدیده کشند سرخ در آبهای ساحلی خلیج فارس، تهدید برخی انواع جانوری و گیاهی، ورود گسترده آلاینده ها و پسماندهای صنعتی به طبیعت و آب شرب، خشک شدن بسیاری از تالاب ها چون تالاب انزلی و قرار گرفتن دریاچه ارومیه در معرض مرگ، از فاجعه های مهم زیست محیطی ایران است.
براستی گناه طبیعت، جانوران و مردمی که نمی خواهند بمیرند چیست؟ اکنون زنگ خطر مرگ زودرس محیط زیست ایران که امانتی در دست ما برای آیندگان می باشد به صدا در آمده است. تا زمانیکه چنین حاکمانی که تعلقی نه به ایران و نه به ایرانیت دارند و بر ایران و ایرانیان حکومت می کنند، وجود پدیده هایی بنام فاجعه های انسانی و زیست محیطی در ایران چیز عجیب و غریبی نخواهد بود و مطمئناً شرایط بد تر از این هم خواهد شد زیرا سی و دو سال تجربه عملی پشت سر داریم. پس اگر مردم نمی خواهند شاهد مرگ زودرس محیط زیست کشورشان و مرگ تدریجی خویش باشند و نمی خواهند خود و فرزندان شان مبتلا به انواع و اقسام بیماریهای تنفسی، ریوی، قلبی، پوستی و سرطانی شوند، راهی جز براه اندازی جنبشی همگانی جهت استقرار حاکمیت خود بر سرنوشت خویش نخواهند داشت. تحمل و توجیه اسارت و بردگی، خود گناهی نابخشودنی است.
سرافراز و پیروز باشید
Fa_rastgou@yahoo.com