اقرار می کنم :
من
زنم ، آقا!
* تازیانه اش بزنید
اقرار می کنم:
بر جغرافیای تنم
دره هست
قله هست
چاه نیش و نوش هست ، اما
روحم
کودکی است
دلخوش به عروسکی
آقا!
* تازیانه اش بزنید
اقرار می کنم :
تنم
به دست شما
ورز می خورد،
گرم می شود
رنگ می دهد
اما روحم
کودکی است
چروکیده
* تازیانه اش بزنید
اقرار می کنم ...
* تازیانه اش بزنید
* تازیانه اش بزنید
* ...
دی ماه 1384
( از دفتر تاول حکایت راه است ، انتشارات آفرینش ، چاپ نخست ، 1389)
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد