logo





نهادی نوین

پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۹ - ۱۸ نوامبر ۲۰۱۰

جهانگیر صداقت فر

یکی پیلتن خیلِ گردن فراز
بلند آرمان و جوان، چاره ساز

تنومند و بشکوه و پیراسته
ز ژرفای اسطوره برخاسته

کمانگیر و چالاک و آرش نژاد
یکی آریایی نسب، پاکزاد

خرد ورز و فرزانه، دانش سگال
ادب پرور، آزاده، نیکو خصال

زتاریخ میهن بس آموخته
تجارب به یاد اندر اندوخته

یکی نسل نو، افتخار آفرین
خلف زاده ی مام ِ ایران زمین

بپا خیزد این بار با عزم جزم
به آهنگ صلح آفرینی نه رزم

نیازد برون تیغِ کین ازنیام
نباشد در اندیشه ی انتقام

فلک را شکافد، نه با تیغ کین
نه با زخمه ی خنجری خشمگین

شکافد فلک را به نیروی علم
به یارای نیروی بازوی علم

به میهن نهادی نوین آورد
نوید نظامی بهین آورد

نیاندیشد از تجربت های نو
ز تدبیر نو، رای و رویای نو

براندازد آیینِ دد پروری
ستمکاری و ظلم و ویرانگری

همه رایتِ اجنبی بر دَرَد
درفشِ کیانی به پیش آورد

زبُن ریشه ی دشمنی بر کـَند
نهادی نمادینه پی افکند

به پندار نیک و به گفتارِ نیک
بیاراید آیینِ کردارِ نیک

گشاید قفس های در بسته را
نوازد اسیران دل خسته را

غمِ دیگرانش کند دردمند
بود یاورِ مردمِ مستمند

زقانونِ مرگ آوران سر زند
سرودِ خوشِ زندگی سر کند

نکوهش کند رَسم غم پروری
نشاط آرد و شوق و رامشگری

به شاباش، آغوشِ باز آورد
به لحن سخن خنده باز آورد

بشوید ز دفتر، مگر حرفِ ناب
بروبد غبار از رخِ آفتاب

به جز با خرافه ستیزش مباد
جز از جهل وغفلت گریزش مباد

نه تحمیلِ ایمان کند برکسی
نه زائل کند باور هرکسی

به یاد آرد: عضوی ز هرباورند
"بنی آدم اعضای یک پیکرند"

به هرسو، به هر قبله گاهِ نیاز
به حاجت روایی نیارد نماز

کند کـُرنش، اما به دانشوران
نه بر هیبتِ حشوِ وهم و گمان

همه شأنِ انسان بود دین او
طریق مساوات آیینِ او

بپالاید اندیشه از من منی
زخود محوری های اهریمنی

نظرگاه فرداش ایران بود
همه همً و پرواش ایران بود

پس آنگه هم این نسل اسطوره ساز
به خاک وطن با دل و چشمِ باز،

- چو معمارِ نظمِ زبانِ دری
خداوندگارِسخن پروری ـ

در اندازد از عدل " کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند"

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد