logo





میکرب ها!

چهار شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۹ - ۱۰ نوامبر ۲۰۱۰

ک. معمار

همه جا صحبت ازبه میدان آمدن مجدد شما است. چرا اینقدر دیر، نمیدانم. شناخت از چند وجون حیات شما,مشکل است. دهها فیلسوف، اقتصاد دان، جامعه شناس,صدها کتاب ورساله از شما نوشتند، یکی پس از دیگری,با روشی از زندگی که اختیارکردید,آنها با آثارشان از میدان بدرکردید. امروز فیلسوفی نیست که با تن زخمی شماآراءخودرا معرفی نکرده باشد. اما تا کجا تاثیر داشته، همه در تکاپو هستند. در میهن ما شرکت در انقلاب ۵۷ را در پرونده دارید. هنوز به آن حضور پاسخ نداده، می خواهید،دوباره به میدان بیائید؟

چه شده؟ یعنی این بار هم ما نباید بفهمیم از کجا خوردیم؟

نمی توانید یک کمی صبر کنید، تا طرح یارانه را رژیم پیش ببردو این طبقه متوسط که تازه ۱۸ ماه است ” سبز شده” تحت فشار قرار گیرد وبه اردوی شما به پیونددو شما قوی تر به میدان بیائید؟ ما هم خیالمان راحت می شود، وقت از شما دفاع می کنیم وشعار می دهیم واز شدت انرژی “سرخ” می شویم، دوستان سبز پوش ما، مارا تحمل کنند.

توی این بگیر و به بندکه، رهبران جنبش سبز نمی توانند از خانه های خود بیرون بیایند و به دیدارهم بروند و به زحمت و با روادید غیبی با یکدیگر دیدار می کنند، شما می خواهید بیرون بیائید؟ بار آخر با جسارت آقای موسوی دیدارشان میسر شد. از خانه بیرون آمدند و شیخ مهدی کروبی را به درون خانه خود بردند و با هم درس خانه نشینی، نه “خانه به دوشی”، را مرور کردند، کمی هم از مسافرت ولی فقیه آقای خامنه ای به قم صحبت کردند و یواشکی خندیدند. درگوشی به هم گفتندکه آیات عظام در این سفر، آقای خامنه ای را تحویل نگرفتند. مثل اینکه خانه آقای موسوی میکرفون دارد. چون آقای خامنه ای فهمید، مجددا به قم سفر کردند و یک سور به رهبران جنبش سبز زد.

بیرون آمدن از خانه برای رهبران خرج دارد.

اگرآقای موسوی و آقای کروبی بخواهند از خانه بیرون بیایند، برای رژیم کلی هزینه در بر می گیرد. باید از نو، سفارش خریدگازاشک آور، کلاه کاسکت، باتوم برقی، گلوله سربی ضد سبز، گلوله پلاستیکی، پوتین، زانو بند، تجهیزات موتوریزه، ماشین آب پاش ضدشورش، موتور،کارد، قمه، زنجیر، طناب و دوباره دستگیری، تجاوز، شکنجه ، زندان و اعدام …

به همین دلیل است رهبران جنبش سبز از خانه بیرون نمی آیند. آقای خامنه ای هم بیرون بیاید. داستان خودش را دارد. هوداران جنبش سبز اصلا از خانه بیرون نمی آیند. بخاطر اینکه بیرون هوا آلوده است. تازه بیایند برای چی؟ کی؟ آقای احمدی نژاد به آنها گفته ، خس و خاشاک. آقای خامنه ای هم گفته: میکروب. همان بهتر که چاقو کشان و عربده کشان خودشان با هلهله ، رهبران شان را همراهی کنند. این جور مواقع، آدم برای خودش کسی است. توی خانه اش می نشیند، با زن و بچه هایش صحبت می کند ، چائی می خورد و به شیرین زبانی بچه هایش گوش می دهد. سیگاری آتش می زند. خیره می شود به حلقه های دود سیگار که روبه بالا می روند، درست مانند زندگی اش.

از موضوع پرت شدیم. داشتم می گفتم. یک کمی صبر کنید، تا طرح یارانه همه گیر و” حکومت نان گیر” شود. آن وقت همه با هم بیرون بریزید؟ نمی دانم سبز ها برای همبستگی و پشتیبانی در دفاع از شما می آیند یا نه؟ درک این مسائل برای شان کمی مشکل است. در خانه هایشان آذوقه زمستان را فراهم کردند. از ۱۸ ماه قبل، آنهابا صدا های گوناگون,به میدان دیکتاتور آمدند و یک دوره کوتاه مدت مشق دمکراسی را پیش بردند. الان دارند نظاره می کنند که، چه اثری داشته است. هیچ کاری هم نکرده باشند، نقاب از چهره رژیم برداشتند. همین برای هفت جد ما کافی است. یک طرف هم با مقاومت خود، زندگی رهبران جنبش سبز را بیمه کرده اند. حکومت دست به آنها نمی تواند بزند. مگر اینکه خودشان بخواهندبه ” سالن های ماساژ” حکومتی ها بروند و آن جا دور از چشم مردم، یک کارهائی بکنند. معلوم است چه اتفاقی می افتد. به هر حال، رهبران سبزاز خط قرمز حکومتی هاعبور کردند و پا به منطقه ” بحران عدم مشروعیت رژیم” گذاشته اند. و این نیرو را از مردمی گرفته اندکه، برای قدم هائی برداشته، ارزش قائل هستند. مردم با سرخودرا به شکم رژیم کوبیدند …

می بخشید دوستان جنبش سبز، بعضی از کلمات “جین شارپ” به کاربردنش را توصیه نمی کند. چون جنبش ضد خشونت، ادبیات و فرهنگ خاص خود را دارد. و در کشور ما ایران، تازه سربرآورده و هنوز دکترین اش مدوّن نشده، از به کاربردن بعضی از کلمات که ، لرزه بر اندام رژیم می اندازد و انها را دچار تاَلُمات روحی می کند عذر می خواهم. چون ما نمی خواهیم در این مبارزه از دماغ کسی از حواریون رژیم خون بیاید. هر کاری با ما کردند، اشکالی ندارد. آنها صدمه نبینند. چون جنبش ما علیه خشونت است. حتی در زندان ها,دوستان و رفقای مارا شکنجه های طاقت فرسا و ضد انسانی می کنند، باید یاد بگیرند فریاد نکشند. چون بعضی ها را با صدا های شکنجه شده ها ,شکنجه می کنند. و این “تقسیم کار”را انجام می دهند. دوستان یادتان باشد دستگیر شدید، جیک تان در نیاید. شکنجه شدید صدایتان در نیاید.

آری داشتم می گفتم، با سر کوبیدند به شکم رژیم، حالا تو این هری بیری ها، شما کفش هاتان را به پا کردید و می خواهید به میدان بیائید. آنهم با در دست داشتن معده تان؟ کمی آمدن تان را عقب بیاندازید. بهر حال برای این رژیم هشت سال جنگ کردید. هشت سال تولید جنگی کردید. پس ازهشت سال جنگ، با آقای هاشمی هشت سال کار کردید برای ایشان پل ساختید. تا آقازاده ها با ماشین های ضد گلوله و گران قیمت از روی پل ها عبور کنند. چاه کندید برای خود، عمیق تر ازچاه جمکران. راه دست یافتن به میدان های نفتی و گازی را به فرمانده هان سپاه یاد دادید. همان هائی که در زمان جنگ هشت ساله دفاع مقدس، در سنگر هائی که اندازه قامت تان هم نبود ، شما را جای دادند و بیشمار از شما را جنگ بلعید. برایشان اسکله های نفتی ساختید، چند تا؟ ۷۰ عدد، بیشتر؟هر چه توی این مملکت هست، نفت و گاز و اورانیوم و هر نوع تولیدی,از دریا و زمین و جنگل و. . . دست شما در کار است. برای شان کار کردید. یک کم صبر کنید. بدون مطالعه جلو نیائید. تنها می مانید. الان سیگنا ل هائی را در جامعه فرستادند. آنها د رصددند شناسائی کنند، شما از کجا بیرون می زنید. می خواهند نیروهای ضد شورش و واکنش سریع را آنجا مستقر کنند. بعضی از جاه ها که سبز ها نقطه شروع شان بود همین الان مستقر شده اند. کودن هستند؛ نمی دانند شما خواسته هایتان و شکل و شمایل تان و حرکت تان فرق می کند. البته شاید من اشتباه می کنم. چون با شما ۳۰ سال ، هر کدامشان یک نوع بازی شروع و تمام کرده اند. بهر حال همه سفارش و توصیه دوستانه ام این است که بازی شوخی بردارنیست.

یک، زخمی این سبز هابه آنها زدندکه، ۱۸ ماه است دنبال درمانش هستند، نتوانستند علاجش را بیابند. بیشتر به تب و لرز دچار گشتند. توی این موقعیت، اجراء طرح یارانه می تواند یک فراخوان و جنگ از پیش تعیین شده باشد. بهر حال کدام کار این رژیم درست بود که این دومی اش باشد. شاید در خود قدرت سرکوب وسیع را دارندو می خواهد کار را یکسره کنند. هر چه باشد برای شما که آب دیده این دوران ها هستید فرقی ندارد. شما بجز” زنجیر چیزی ندارید از دست بدهید”. توی مملکت ما “عمو زنجیرباف”از راه درست وحسابی پا به میدان نگذاشت. چهره مملکت را همیشه خواستند با زور، تهدید، خشونت، شلاق و شکنجه تغییر بدهند. این دوره ۳۰ ساله هم با شکلی دیگر، “آقا” که آمد. یک جمله گفت:” من یک تار موی کوخ نشینان را به صدها کاخ نشین ترجیح می دهم” از فردایش، الیا نفسـکی را وادار کردند پشت سر “آقا” نماز بخواند. کتاب و رساله وتحلیل پشت سر هم زائیده شد. بیچاره چریکها، تازه از میدان تفته آهن و باروت رهاشده بودند. دو تا شماره به آنها دادند. ۵۷ و ۶۰,از کنگره بیست اتحاد شوروی سوسیالیستی، گفتند: قبول دارید یا نه؟ بعد انها را وارد” دین” خود نمودند. این وسط شما کارگران در میدان ماندید. پرسیدید؟

پس سندیکا چی شد؟ تشکل های مستقل کارگری چی شد؟ چــــی شد!؟ شوراهای اسلامی همان سندیکا است. بروید کار کنید، فعالیت کنید، جنگ کنید، تولید کنید. راه رسیدن به سوسیا لیسم، راه رشد غیر سرمایه داری است. “آقا” و دولت کوپنی آقای موسوی، همان مسیری را می روند که در کنگره ۲۰ اتحاد شوروی تصمیم اش را گرفته اند وقس علیهذا.

بعدا معلوم شد که حرف”آقا” و”تارمـو” منظورشان این است که به اندازه یک تار مو، کوخ نشینان ارزش ندارند. چون حواریون “آقا” کاخ نشین شدند. اما لهجه شان اصلا تغییر نکرده است. اهل کرمان شان، اهل اصفهان شان، اهل یزد شان، و ترک زبانان با هر نوع سمباده ای هم از صندوق بین الملی پول و سازمان تجارت جهانی برای شان ارسال کردند تا کمی لهجه شان تغییر کند اثر نداشت. تغیر نکردند. میلیارد میلیارد از ثروت ملی برداشت کرده با حساب و بی حساب و بی گدار، حیف و میل کردند، مفقود کردند؛ زیر بار نمی روند که هیچ، تازه طلب کار هم هستند. با آمار و ارقام، تورم، بیکاری، خط های فقر مطلق، نسبی و… منکر می شوند. با این رژیم و بی پروائی اش در اشاعه فساد، اعتیاد،فحشا، دزدی ودروغ چه جای تحمل است. اوضاع خراب تراز آن است که گفته شود. با این وصف، چطور سبز ها قدرت شناساندن چهره منفور رژیم راداشتند و شما با آنهمه سابقه و نیرو و پشتوانه ، نتوانستید؟ در دریای وحشت ایران ، همه مثل ماهی ها زندگی می کنند. یک جا بند و یک جور حرکت ندارند. سیال بودن حیات، به این دلیل است. اما هر چه باشد، حرکتی که سبزها آغاز کردند و با زندانیانی که در زندان ها دارند و احکام سنگین و تبعید و پخش و پلا کردن شان به استان ها و شهرستان های دیگر، عمل “گرده افشانی” انجام گرفته است. زندانی … به پدرش گفته: من بهبهانی هستم ، مردم بهبهان برای دیدارش به زندان رفته بودند. این زندانیان سیاسی، چه بلائی به جان رژیم اسلامی شدند. امروز هر جا یک صدائی علیه حکومت شنیده می شود، هزار درد و مرض به جان حکومتیان می افتد. بی جهت نیست به مردمی که برای”پرسیدن” نامشان به میدان قدرت آمدند ولی فقیه، آقای خامنه ای می گوید: میکروب!

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد