logo





قتل های ناموسی

سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۹ - ۰۲ نوامبر ۲۰۱۰

فریبا ثابت

fariba-sabet-s.jpg
«دخترم بهتر است که تو بمیری»
چهارشنبه ۲۷ اکتبر طبق روال همیشگی، مشغول سر زدن به سایت ها بودم که خبری در عصرنو توجه ام را جلب کرد.
«قتل یک دختر به دست پدرش در سردشت»
این دختر جوان که سروه - ش. نام داشت به دست پدر کشته و جسدش در سد مهاباد پیدا شد. به گفته یکی از بستگان این دختر جوان، سروه که به جوانی از خانواده ای معمولی علاقه مند بوده، به خاطر مخالفت خانواده ناچار به ازدواج با مرد دیگری می شود.
پدر سروه وی را هنگام پس گرفتن عکس و.... از فرد مورد علاقه اش می بیند...
خبر کوتاه و بدون تفسیر بود.
از قضا چند روزی بود که مشغول ترجمه مقاله ای درد آور در باره قتل های ناموسی و داستان قتل هولناک زنان و دختران به دست مردان خانواده بودم. لحظه ای مبهوت ماندم و....
کار روزانه شروع شده بود، اما سروه، حسینا، امینا، ... مرا رها نمی کردند. سروه ضربه ای کاری به کرختی من، ما، زده بود و وجدان مان را به پرسش می کشید. این همه سکوت، این همه بی تفاوتی؟!
تمام روز با خود کلنجار رفتم. شب به محض رسیدن به خانه باز به سراغ سایت ها رفتم. تنها همان خبر در یکی دو سایت. از آن همه سایت های رنگارنگ دیگر، حتی دریغ از یک خبر خشک و خالی!
گویا هیج کس را ملالی نبود. این خبر وحشتناک هیچ کس را به واکنش وا نداشت. گویی همه ذهن ها در این راستا منجمد شده است و فرهنگ پدر سالاری همه را در تار و پود خود بلعیده است. دفاع از حق زندگی دخترک بی پناهی که به دست پدرش به نام دفاع از حیثیت و ناموس به قتل رسیده است، شامل حقوق بشر، حق شهروندی، ... نمی شود تا حتی روشنفکران ما دست به قلم برده و آن را محکوم کنند.
قزبانیان قتل های ناموسی، زنان هستند. زنانی که طبق سنت و یا قانونا از حق برابر با مرد ،محروم و ملک شخصی مردان محسوب می شوند. زن تنها، شئ است تحت سیطره مردان، به ترتیب: پدر، پدر بزرگ، برادر، وبا لاخره همسر. حق مرگ و زندگی دختر، همسر، مادر در دست این مردان جا به جا می شود. کوچک ترین عصیان و نافرمانی گناهی نابخشودنی است. آن جا که قدرت مرد زیر سئوال می رود و حاکمیت او بر جسم و جان زن شکاف بر م یدارد دیگر برای سرکوب زن واعمال قدرت مرد کاربرد هر شیوه ای مجاز است. سر بریدن، خفه کردن، سوزندان و در یک کلام قتل به هر وسیله ای ... و همه به نام ناموس شرف و آبرو. قتلی که در ایران قانون آن را قتل نمی شناسد و مشمول مجازات قصاص نمی شود.
قتل های ناموسی سالانه جان صدها زن را در ایران می گیرد. عدم تمکین به ازدواج اجباری، زنا، رابطه خارج از ازدواج و حتی یک سو ظن ساده، طلاق و ازدواج مجدد از مواردی هستند که شامل این نوع قتل ها می شوند. قتل های ناموسی برای کنترل جنسیت زن است. این قتل ها نه فقط خشونت بی نهایت یک مرد به خواهر، مادر و همسر خود است. خشونت یک جامعه پدر سالار به زنلن است.
«او از قبل می دانست که کشته خواهد شد. فرشته دو روز قبل به مرکز نگهداری بیماران روانی جایی که مادرش نگهداری می شود، رفته بود و از آن ها خواسته بود که اجازه دهند تا آن جا بماند. اما آن ها به او اجازه ندادند. فرشته باز گشته بود و ساکی از لباس هایش را به همسایه شان سپرده بود. دیر یا زود مرا می کشند. این ها را یادگار نگه دارید. دو روز بعد، جسد او را در حالی که پدرش به اتهام رابطه نا مشروع سرش را از تن جدا کرده بود، پیدا کردند. بعد از سال ها زندگی با مردی که ۱۸ سال از خودش بزرگ تر بود و بعد از اتهامی که پدرش به او وارد کرد، پزشکی قانونی اعلام کرد: فرشته نجاتی باکره بوده است.»۱
مهم ترین ویژگی این قتل ها این است که ازی ک طرف کشته شدن این زنان هیچ گونه واکنش و ثاثری ایحاد نمی کند( بسیاری زنان خود حامل و قربانی این فرهنگ پدرسالار هستند که خود مبارزه با پدیده را مشکل تر می کنند)و از طرف دیگر این قتل ها قانونی است و شامل مجازات چندانی نمی شود. قانون مجازات همسر خطا کار را مجاز می شمارد و اجازه قتل او را به مرد می دهد. در صورتی که پدر یا جد پدری فرزند خود را بکشد، قصاص نمی شود و تنها به پرداخت دیه و تعزیر محکوم می شود.
در جامعه ای که زن شهروند درجه دوم محسوب می شود و طبق قانون نه یک انسان کامل که نیمه است. در جامعه ای که نقش زن تنها زایش و پرورش فرزندان و جای او در خانه است، هیچ حقی بر بدن خود ندارد و کوچک ترین حرکت او کنترل می شود، باید تاوان سنگینی را برای آزادی خود بپردازد. خط قرمزی وجود دارد که نباید از آن عبور کند. زنی که خارج از عرف سنتی و دینی عمل می کند و می خواهد روابط شخصی و نوع زندگی خود را تعیین کند، از خط قرمز عبور کرده است و برای او یک راه می ماند: مرگ، برای برگرداندن آبرو و حثیت به خانواده. وحشتناک این که، قاتل به کار خود مفتخر است، خود را پنهان نمی کند و آزاد می گردد چرا که مجازاتی در انتظار او نیست.
قتل های ناموسی نه تنها در ایران بلکه در کشورهایی که ساختاری شبیه ایران دارند و از نطر فرهنگ و سنت به ما نزدیک هستند نیز، وجود دارد. افغانستان، ترکیه، عراق، اردن، مصر، فلسطین، پاکستان، خلاصه در کشورهای اسلامی و برخی از کشورهای امریکای لاتین در زمره این کشورها هستند.
«دخترم ، بهتر است تو بمیری. گوش کن دخترم، گوش کن، من دوست دارم که تو بمیری، بهتر است که تو بمیری.» این صحنه در بیمارستانی در ساحل غربی رود اردن در فلسطین اتفاق می افتد. سعاد در حال مرگ است. چند روز پیش، بعد از یک مشورت خانواده گی، پدر و مادر تصمیم به قتل او می گیرند. شوهر خواهر سعاد وارد حیاط خانه می شود، پیتی بنزین بر سر او می ریزد و او را آتش می زند. تنی چند از افراد روستا بدن جزغاله شده او را به بیمارستان می برند. در بیمارستان هم مورد بی مهری پرستاران قرار می گیرد.« در انظار همه من مجرم بودم. گویی من باید به جای تمام زنانی که حیثیت مردان را لکه دار کرده بودند، تاوان بپردازم. آن ها تنها مرا به این دلیل جا به جا می کردند که زخم هایم متعفن نشود و میکروب ایجاد نکند، نه برای معالجه من. من را ان جا نگه داشته بودند زیرا من باید آن جا بدون این که مسئله ای برای خانواده و اهالی روستا ایجاد بکنم، می مردم.» با این ایده است که مادرش با شیشه ای پر از سم به بالینش می آِید تا دخترش را قانع کند که خود را کشته و این جنایت را خود به پایان ببرد. با دخالت آخرین لحظه یک پزشک جوان، سعاد به شانتاژ تن نمی دهد و ملاقات خانواده ممنوع می گردد. چرا این همه خشونت به این دختر جوان روا می شد؟ عاشق همسایه بودن، هم خوابگی با پسر همسایه در مزرعه، پسر همسایه که به او قول ازدواج داده بود. سعاد حامله شده بود. پسر همسایه پس از شنیدن خبر او را رها می کند. آشکار شدن علایم حاملگی، حکم قتل سعاد را صادر می کند. ۲

و اما چه باید کرد؟
به چالش کشیدن نظام پدر سالاری، شکستن سکوت و تابو ها:
در جامعه ما، قتل های ناموسی از زمره تابوها است و تا سال های اخیر بندرت به این مسئله پرداخته شده است. به چالش کشیدن نظام پدر سالاری که عامل اصلی خشونت های وارده بر زنان و از جمله قتل های ناموسی است، در وهله اول مستلزم شکستن سکوت است. باید مسئله قتل های ناموسی را از امری خصوصی به یک معضل عمومی و همگانی بدل کرده و برای از بین بردن آن مبارزه کرد. در این راه باید کمپینی به راه انداخت. این کمپین باید هدف خود را در وهله اول، افشاگری هر چه وسیع تر قتل های ناموسی قرار دهد. این افشاگری ها با توجه موضع جمهوری اسلامی در مورد این قتل ها( قانونی بودن اغلب موارد و عدم مجازات مرتکبین این جنایت) نباید تنهادر داخل، محدود بماند، بلکه باید در سطح جهانی هم مطرح شود. این مسئله از طرف کشورهای دیگر از چند سال پیش در مجامع بین المللی مطرح و با فعالیت مصرانه فعالین حقوق بشر، از جمله اسما جهانگیر به کمسیون حقوق بشر سازمان ملل برده شد. اسما جهانگیر وکیل پاکستانی و گزارشگر ویژه کمسیون حقوق بشر سازمان ملل، در سال ۱۹۹۹ گزارش مفصل و تکان دهنده ای از قتل های ناموسی در کشورهای خاورمیانه، آسیای جنوبی و بعضی از کشورهای امریکای لاتین را به سازمان ملل داد. در سال ۲۰۰۰ مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه ای در باره از بین بردن قتل های ناموسی به تصویب رساند. این قطعنامه که به امضاء ۱۲۵ کشور رسید، از کشورها می خواهد که از مجاری قانونی قتل های ناموسی را از بین ببرند. البته اغلب کشورهای مسلمان از جمله ایران به ان رای ندادن . اما در پاکستان از ان به بعد مجازات سنگین و حتی اعدام برای مرتکبین قتل های ناموسی در قانون در نظر گرفته شده است. در ترکیه مجازات حبس ابد برای مرتکبین این جنایت پیش بینی شده است. البته این قوانین باعث از بین رفتن قتل های ناموسی در این کشورها نشده است اما، در زمینه مجازات، پیشرفت هایی داشته است که خود حاصل مبارزات بی وقفه زنانی چون اسما جهانگیر و خواهرش می باشد که علیرغم فتوی مرگ، سال ها است که برای این معضل اجتماعی نه تنها در پاکستان بلکه در سطح جهانی مبارزه می کنند. این تجربه به ما نشان می دهد که علنی کردن این معضل اجتماعی و مبارزه بی امان اهمیت به سزایی در از بین بردن آن دارد. بی تردید این مبارزه در شرایط امروز ما کار آسانی نیست. استبداد سیاسی، نابرابری نهادینه شده بین زن و مرد، فقر اقتصادی و فرهنگی، فرهنگ دیر پا و جان سخت مرد سالاری، عدم توجه تاریخی به خصوص روشنفکران مرد به مسئله زنان ( البته سال های اخیر این توجه بیشتر شده) و به خصوص به قتل های ناموسی و... موانعی جدی هستند. اما به نطر من با راه اندازی کمپین، می توان مبارزه ای جدی را به پیش برد. در این راه آگاه کردن باید با حمایت جدی و فراهم کردن امکانات برای زنانی که در معرض خطر هستند، همراه باشد. چرا که تنها، بدون حمایت، این زنان قادر به شکستن سکوت و در نتیجه افشاگری واقعی نیستند. البته در زمینه طرح مسئله وافشاگری، در سال های اخیر در داخل به خصوص از طرف فعالین زن اقداماتی صورت گرفته است. کتاب«فاجعه خاموش قتل های ناموسی» نوشته خانم پروین بختیار نژاد در این راستا بسیار ارزشمند و مفید است. اما مسئله فاجعه بارتر از آن است که تنها در سطح بحث بماند. مسئله حق زندگی زنان است که نباید به هر بهانه ای گرفته شود. فردا دیر است. جان های پر پر شده رابه هیچ قیمتی نمی توان دوباره به دست آورد.
۳۱ ـ ۱۰ ـ ۲۰۱۰ فریبا ثابت

۱ـ سایت بی پرده با تو
۲ـ ترجمه بخشی از مقاله ساندرین ترینر خبرنگار و نویسنده فرانسوی درباره قتل های ناموسی

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد