logo





سنندج نباید میدان مانور جمهوری اسلامی باشد

چند نكته در مورد محاكمه صدیق كریمی و فواد كیخسروی

پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۸۹ - ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۰

ناصر اصغری

"اتحادیه آزاد كارگران ایران" روز ٢٦ مرداد ماه اطلاعیه ای صادر كرد كه از محاكمه صدیق كریمی و فواد كیخسروی به اتهام سازماندهی راهپیمائی سال ٨٩ شهر سنندج خبر داد. البته كه فعالینی چون صدیق و فواد باید پا جلو بگذارند و روزهای مهمی چون اول مه را به نحو شایسته ای سازماندهی كنند. اما وقتی كه یك چنین پا جلو گذاشتنی برای این فعالین پر هزینه می شود، دیگر فقط مسئله چند فعال كارگری نیست. مسئله بسیار فراتر از این فعالین می رود و به یك جنبش بزرگتری كه می رود تار و پود جمهوری اسلامی را در هم نوردد، گره می خورد.
برگزاری اول ماه مه همیشه در جمهوی اسلامی ممنوع بوده است. حتی فكر كردن به برگزاری مراسمی مستقل از نهادها و مترسكهای خانه كارگر و شوراهای اسلامی كار، جرم غیرقابل بخشودنی از جانب جانیان اسلامی بوده است. جنبش كارگری اما عقب نشینی نكرده است. جنگی كه این جنبش با رژیم اسلامی دارد، با هیچ معیاری یكسره نشده است. این نكته را باید جای دیگری مورد بررسی قرار داد. اما اینجا پرداختن به چند نكته دیگر در همین رابطه اهمیت دارند.
یك نكته كه در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد این است كه جنبش كارگری امروز همراه با جنبش های دیگری همچون جنبش زنان، جوانان، علیه اعدام و غیره، بعنوان جنبش های علیه موجودیت جمهوری اسلامی تلقی می شوند. سركوب زنان، محاكمه دانشجویان، پیگرد فعالین كارگری وغیره، در همین راستاست كه معنا پیدا می كنند. پرونده سازی برای فعالین این عرصه ها یك موضوع همیشگی در مقابل ما بوده است. اما هر مقدار پرونده سازی و زندان و سركوب، نمی تواند ما را از مطالبه اصلی ما، " تشکل، اعتصاب، تجمع حق مسلم ماست" عقب براند. این جواب ما به این پرونده سازیها بوده و تا سرنگونی جمهوری اسلامی، همچنان جواب ما خواهد بود. منتها اینجا باید جواب مقابله با پرونده سازیها از یك حالت خودبخودی به یك حالت كنكرت تغییر كند. از "حالت خودبخودی" منظورم مبارزه و واكنشی است كه جامعه خودبخود در مقابل اجحافاتی كه بر انسانها روا می رود، می باشد. "حالت كنكرت" هم مبارزه ای است آگاهانه كه در مقابل هر پرونده سازی و دستگیری باید جلو برده شود. برای مثال اگر اعتراضات در جنبش كارگری نمی تواند به چیزی جز اعتراض به خود جمهوری اسلامی و در نتیجه برای سرنگونی جمهوری اسلامی تلقی شود، پس فعالین جنبش زنان، كه این جنبش هم در همین چهارچوب شناخت و تلقی می شود، باید اعتراض به پرونده سازی فعالین جنبش كارگری را اعتراض خود بدانند و در به پیش بردن این اعتراضات جلوی صحنه باشند. اگر بخواهم خلاصه و رك و پوست كنده بگویم، فعالین جنبش های موجود كه بر علیه جمهوری اسلامی قد علم كرده اند، باید در مبارزات یكدیگر فعالانه شركت و دخالت كنند و هر پیشروی و یا عقب نشینی در یكی از این جنبش ها را به جنبش خود مربوط بدانند.
نكته دوم این است كه محاكه و پرونده سازی بر علیه صدیق كریمی و فواد كیخسروی، و همچنین شلاق زدن فعالین كارگری و غیره، در شهر سنندج اتفاق می افتند! این برای كسی كه مسائل كردستان و مشخصا شهر سنندج را در سی سال گذشته از نزدیك دنبال كرده است، جای تعجب دارد. دم و دستگاه جمهوری اسلامی برای اینكه خامنه ای مهمترین فرد در سلسله مراتب جمهوری اسلامی به سنندج رفته و سالم و بدون مواجه شدن با اعتراض توده ای به تهران برگشته است، یك هفته حول آن تبلغیات راه می اندازند. در سیاه و مختنق ترین دوره های حكومت جمهوری اسلامی كه هر صدای مخالفی را در جا خفه می كردند، شاهد برپائی مراسم‌های قدرتمند اول ماه مه بودیم. اكنون و در مرحله ای كه جمهوری اسلامی از سر پا ماندن فردای خود اطمینانی ندارد نباید در سنندج به او میدان مانور داده شود. واضح است كه اگر جمهوری اسلامی بتواند مبارزه در سنندج را تدافعی كند، میدان مانور وسیعتری را در جاهای دیگر خواهد داشت. صدیق كریمی و فواد كیخسروی به "اتهام" سازماندهی اول ماه مه در شهر سنندج، محاكمه می شوند. و دقیقا باید سنندج در همین سطح قد علم كند كه سنندج در سی سال حاكمیت جمهوری اسلامی پیشقدم چنین مبارزاتی بوده و در برابر جمهوری اسلامی تسلیم نخواهد شد. جایگاهش در تاریخ همین است و با تنگ كردن عرصه بر مانورهای جمهوری اسلامی همچنان باید چنین بماند.

٢٥ سپتامبر ٢٠١٠

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد