logo





دموکراسی و مافیا!

چهار شنبه ۷ مهر ۱۳۸۹ - ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۰

شهباز نخعی

nakhaei.jpg
از وینستون چرچیل سیاستمدار معروف و نخست وزیر انگلستان در سالهای جنگ جهانی دوّم و پس ازآن، نقل شده که: «دموکراسی بدترین نوع حکومت است، به استثنای همه انواع دیگر حکومت»!
دراین مدح شبیه به ذم، چرچیل در واقع به شهروندان دموکراسی ها هشدار می دهد که نباید دچاراین پندار واهی شوند که انجام وظایف شهروندی شان محدود به حضور در پای صندوق رأی در هر چهار یا پنج سال است. چرچیل با کلام طنزآمیز خود می گوید که دموکراسی به گلی می ماند که برای آنکه تراوت و شادابی و رنگ و بوی خود را حفظ کند به نگهداری و مراقبت دائم نیازدارد وگرنه خشک می شود وازبین می رود.
در ماه های گذشته عرصه سیاسی ایالت کبک (کانادا) صحنه رویدادها و نمایش هایی است که نیاز به مراقبت دائم و آسیب پذیری دموکراسی رابه نمایش گذاشته است. شرح خیلی خلاصه و کوتاه ماجرا چنین است که در ماههای مارس و آوریل سال جاری فردی بنام "مارک بلمار" که درسالهای 2003 و 2004 در دولت لیبرال "ژان شاره" نخست وزیر فعلی ایالت کبک وزیر دادگستری بوده، درچند مصاحبه با نشریات مختلف اعلام کرد که در زمان تصدّی مقام وزارت دادگستری، از سوی د وتن از وابستگان حزب لیبرال کبک، که داوطلبانه برای آن پول جمع آوری می کردند، مورد فشار قرار گرفته تا افراد بخصوصی را به عنوان قاضی منصوب کند و زمانی که او (وزیر دادگستری) از این دخالت نابجابه مافوق خود یعنی نخست وزیر شکایت می برد، آقای ژان شاره به او توصیه می کند که به خواسته آنان تمکین کند. به گفته وزیر اسبق دادگستری یکی از آن دونفر "فرانکو فاوا" است که درآن زمان مدیر و مالک چندشرکت بزرگ ساختمانی و رییس هیئت مدیره یکی از بزرگترین اتحادیه های پیمانکاران و کارفرمایان ساختمانی در کبک بوده است. تحقیقات بعدی روزنامه نگاران نشان داد که شرکت های ساختمانی فرانکو فاوا درفاصله سالهای 2003 و 2010 تنها از شرکت دولتی برق ایالت کبک بیش از 782 میلیون دلار قرارداد کار دریافت کرده اند که درمورد 180 میلیون دلار آن حتی تشریفات قانونی مناقصه نیز رعایت نشده است.
انتشار این مصاحبه ها و پیگیری رسانه ها امواج بزرگی از اعتراض ایجاد کرد. نشست های مجلس ایالتی کبک صحنه اظهارات تند نمایندگان اپوزیسیون شد که فزون بر خواستاری استعفای نخست وزیر، درخواست می کردند کمیسیون مستقلّی برای تحقیق درباره ادّعای وزیراسبق دادگستری تشکیل شود. براثر بحران فزاینده ای که ایجاد شد، ژان شاره نخست وزیر که کلّ ماجرا و حتی دیدار وزیر دادگستری با خود را انکار می کند و از او به دادگاه شکایت و تقاضای 700 هزار دلار خسارت و غرامت کرده، سرانجام ناگزیر با تصویب هیئت وزیران – که خود ریاست آنرا برعهده دارد – به یک قاضی به نام "باستاراش" مأموریت داد تا دررأس کمیسیونی به امر اعمال نفوذ درانتصاب قضات رسیدگی کند و نتیجه را به دولت کبک گزارش دهد. "کمیسیون باستاراش" درنیمه دوّم ماه اوت کارخودرابا تحقیق و پرس و جو از همه دست اندرکاران ماجرا آغازکرد و باپخش مستقیم آن از تلویزیون بصورت یک سریال تلویزیونی مهیّج و پربیننده درآمد. درمورد این کمیسیون و برنامه و کارنامه آن، کمترین چیزی که می توان گفت این است که از آن جا که موضوع تحقیق آن بررسی عملکرد ژان شاره در مقام نخست وزیر و رهبر حزب لیبرال کبک است، حداقل رعایت شرافتمندی حرفه ای و مسئولیت پذیری حکم می کرد که آقای شاره، به عنوان متهم اصلی، دست کم در جریان انجام تحقیق و بررسی از سمت های خود کناره گیری می کرد تا شائبه اعمال نفوذ در کمیسیون منصوب و دست نشانده خود را ازبین ببرد. درحال حاضر، سریال تلویزیونی پربیننده "کمیسیون باستاراش" در حالی همچنان به کار خود ادامه می دهد که کم تر کسی به بیطرفی آن باوردارد و ژان شاره و دولت حزب لیبرال کبک از نظر اعتبار و حیثیت چنان ضربه سنگینی خورده اند که هفته گذشته مجلّه معروف و معتبر "مک لینز" روی جلد خود را به معرّفی مقاله ای با عنوان "کبک، فاسدترین ایالت کانادا" اختصاص داد.
· * *
تصویب قانون ممنوعیت فروش و مصرف مشروبات الکلی درسال 1919، موجب رشد و قدرت یابی یک تشکیلات تبهکاری سازمان یافته در امریکاشد که بخاطر منشأ ایتالیایی اش به مافیا شهرت یافت. دردهه های بعد، حتی پس از لغو قانون ممنوعیت فروش و مصرف مشروبات الکلی، مافیا تشکیلات و سازمان خود را گسترش داد و به کسب درآمد در زمینه هایی چون موادمخدّر، قمار، باجگیری و فحشا نیز پرداخت. در آغاز، مافیا که به دلیل فعّالیت های غیرقانونی خود همواره با پلیس و دستگاه دادگستری درگیر بود، برای پیشبرد کارهای خود می کوشید با پرداخت رشوه، تطمیع و گاه تهدید وارعاب یک مأمور پلیس را در این جا، یا یک قاضی را در آن جا به سوی خود جلب کند تا در هنگام گرفتاری به یاری اش بشتابند. با گذشت زمان و ضرورت سرمایه گذاری درآمدهای کلان کسب شده دررشته های درآمدزای دیگر، ظاهرا مافیا به این نتیجه گیری رسید که دیگر خریدن یک مأمور پلیس یا یک قاضی پاسخگوی نیازهای فزاینده اش نیست و بهتر است که سرچشمه یعنی مبنای تصمیم گیری های سیاسی، قضایی و قانونگزاری را هدف قراردهد. چرخهء ازلی_ابدی امّا معیوب بدست آوردن پول و تبدیل آن به قدرت سیاسی و بهره گیری از قدرت سیاسی برای بدست آوردن پول بیشتر، همواره چشم انداز جذّابی بوده و هست که از یک سو طعم قدرت را به پول پرستان اداره کننده مافیا چشاند وازسوی دیگر هم جاه طلبان و مقام پرستان را به سوی این تشکیلات جذب کرد و هم انسانهای شریف و تنزّه طلب و پایبند به اصول رااز مشارکت فعّال درکارهای سیاسی بازداشت. نتیجه همین است که امروز می بینیم: حزب های سیاسی آنقدر به هم شبیه شده اند که شهروندان حتی اگر اصل انتخاب بین بدوبدتر را نیز پذیرفته باشند، هنگام انتخاب درمی مانند که بدکدام و بدترکدام است!
ازسوی دیگر، حضور در مافیای سیاسی چنان پر سود است که قابل مقایسه با مافیای موادمخدّر، قمار، باجگیری و فحشا نیست. به این دلیل و به این ترتیب، عملا سازمان هایی با ساختار مافیایی در رشته هایی چون راه و ساختمان، دارو، بهداشت و درمان و... تشکیل شده که به طور خزنده در تار و پود و بافت سیاسی دموکراسی ها نفوذ کرده و آ نها را از کارکرد اصلی شان که "حکومت مردم بر مردم" است منحرف می کنند. به عنوان نمونه: درهمین ایالت کبک، بودجه بهداشت و درمان بیش از 28 میلیارد دلار درسال است که اگر آنرا به جمعیت 7 میلیونی کبک تقسیم کنیم رقم گزاف 4 هزار دلار برای هرنفر بدست می آید که مردم آنرا با مالیات های سنگین پرداختی خود تأمین می کنند. این درحالی است که کمیّت و کیفیّت خدمات بهداشتی و درمانی به حدّی بداست که صدای همه را درآورده و روزبروز نیز بدتر می شود. تشخیص این نکته بسیاردشواراست که از این 28 میلیارد دلار، چه مقدار براستی صرف ارائه خدمات به مردم می شود، چه مقدار بخاطر ضعف و ناکارآمدی مدیریت به هدر می رود و چه مقدار به جیب گشاد مافیا می رود تاازآن برای ازدیاد و تحکیم قدرت سیاسی اش استفاده کند.
· * *
من در نوجوانی به دبیرستان "فیروزبهرام" درتهران می رفتم. محل دبیرستان در چهارراه قوام السلطنه و درست روبروی کلیسای ارامنه بود. درروزهای عیدمسیحی "پاک" درنیمه دوّم فروردین ماه، در فضای بیرونی کلیسا و خیابان روبروی آن مراسمی از جمله "تخم مرغ بازی" برگزار می شد. این بازی عبارت بود ازاین که هرکس با تعدادی تخم مرغ که برای عیدپاک رنگ و نقّاشی کرده و پخته بود به بازی می پرداخت به این ترتیب که یکی تخم مرغ خود را درحالی که نوک آن به سوی بالا بود دردست می گرفت و دیگری با نوک تخم مرغ خودبه آن ضربه می زد. بازنده کسی بود که تخم مرغش می شکست و باید آنرا به برنده می داد. دراین بازی یک نفر می توانست با یک سبد پراز تخم مرغ بیاید و ساعتی بعد بادست خالی برود و فردی دیگر فقط بایک تخم مرغ بیاید و پس از ساعتی صاحب دهها تخم مرغ شود. دراین بازی، مانند همه بازی های دیگر زندگی، کسانی بودند که برای برنده شدن به هر قیمت، تقلّب می کردند. رایج ترین نوع تقلّب این بود که کسانی با سرنگ زرده و سفیده تخم مرغ را بیرون می کشیدند و آنرا بامایعی شیمیایی بنام زاج سبز پرمی کردند که پس از مدّتی به سختی سنگ می شد و باآن می توانستند در تخم مرغ بازی از همه ببرند. کسانی که ازاین حقّه و تقلّب آگاه بودند، وقتی می دیدند فردی بطور غیرعادی ازهمه می برد، بطور ناگهانی تخم مرغ او را ازدستش می قاپیدند و برزمین می زدند. اگر می شکست و معلوم می شد تقلّبی درکار نبوده، با عذرخواهی تخم مرغ دیگری به او می دادند و اگر نمی شکست و معلوم می شد تقلّب کرده، همه تخم مرغ هایی را که برده بود می گرفتند و دیگر کسی بااو بازی نمی کرد.
آنچه که امروزه دربرابر جشمان حیرت زده و نگران شهروندان در بسیاری از کشورهای دارای دموکراسی، از جمله ایالت کبک کانادا که دربالا شرح دادم، می گذرد، بی شباهت به تقلّب در تخم مرغ بازی نیست. تفکّر مافیایی که برساختاراحزاب سیاسی مسلّط شده، درواقع زرده و سفیده تخم مرغ دموکراسی را – که مشارکت مردم در اداره امور جامعه باشد – باحیله و ترفند خالی کرده و آنرا با آزمندی و قدرت پرستی خود که به سختی سنگ است پرمی کند و درنتیجه از دموکراسی چیزی جز کوسته بیرونی آن باقی نمی ماند.
چگونه می توان براین روند اهریمنی غلبه کرد و دموکراسی را ازچنگ مافیا نجات داد؟! پاسخ را باید تنها در مشارکت فعّال و مسئولانه شهروندان که تنها باطل السحر دربرابر ترفندهای مافیا علیه دموکراسی است جستجو کرد.
ایمیل نویسنده:snakh@live.com

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد