logo





میزان مبسوط الید بودن ولی فقیه!

در حاشیه هدیه ۲۳۰ میلیون یوروئی خامنه ای به قم

جمعه ۲۴ آبان ۱۳۸۷ - ۱۴ نوامبر ۲۰۰۸

تقی روزبه

محمود احمدی نژاد در سفربه قم حامل یک خبر و هدیه فوق تصور برای اهالی آن جا و قبل از همه برای آیات عظام بود: هدیه ۲۳۰ میلیون یوروئی رهبری به آن ها!. آری ۲۳۰ میلیون یورو! پولی که بنا به ادعای احمدی نژاد قرار شده صرف یک پروژه به اصطلاح ملی یعنی حل مشکل آب رسانی این شهر بشود
یکی از دعاها و خواست های مؤمنین به هنگام راز و نیاز، داشتن حکمران مبسوط الیداست(چیزی هم چون درخواست طناب دار برای گردن خود). به زبان امروزی می توان آن را میزان اقتدار و توانمندی حاکمان تعریف کرد. قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز بر همین اساس تا آن جا که جا داشته و از کله خبرگان دست چین شده خمینی می توانسته بتراود، لباس فراخ و مناسب قانونی برای مبسوط الید بودن ولی فقیه فراهم ساخته است. گرچه امروزه مثلا کسانی چون منتظری با مشاهده هیولائی که خود در گشودن در بطری آن سهیم بوده اند، می گویند منظورمان از ولایت مطلقه و اختیارات نیمه خدائی اش، آن نبود که اکنون برسرنوشتمان چنگ انداخته و از باب نمونه سال هاست که خود وی را زندانی خانه اش ساخته است.
تاریخ همواره به ما می گوید نردبان قدرت جاده دو طرفه نیست. وقتی کسی از نردبان قدرت بالا رفت، آن را درهم می شکند و به این ترتیب قدرت قانون تبدیل می شود به قانون قدرت!*1 قدرت از دوش ما بالا می رود و سپس آن را تبدیل به پاانداز ثابت خود می کند و اگر بخواهیم اندکی فشار آن را جابه جا و تعدیل کنیم ، لگد محکمی بر سرمان کوبیده می شود که مبادا چنین هوسی رابه خود راه دهیم. برای آن که معنای مبسوط الید بودن را قدری بهتر لمس کنیم بهتراست به این خبر توجه کنیم:
محمود احمدی نژاد در سفربه قم حامل یک خبر و هدیه فوق تصور برای اهالی آن جا و قبل از همه برای آیات عظام بود: هدیه ۲۳۰ میلیون یوروئی رهبری به آن ها!. آری ۲۳۰ میلیون یورو! پولی که بنا به ادعای احمدی نژاد قرار شده صرف یک پروژه به اصطلاح ملی یعنی حل مشکل آب رسانی این شهر بشود(نقل به معنا)*2.
من با دیدن این رقم نجومی و غیرقابل تصور ابتدا آن را چند بار خواندم و پیش خود گفتم مبادا دارم اشتباهی می خوانم و مثلا صد را هزار وهزار را میلیون می بینم!. ولی هرچه دقت کردم دیدم نه خیر! چشمان از حدقه درآمده ام اشتباه نمی کند. گفتم شاید غلط تایپی است، گشتی در لابلای اخبار زدم دیدم غلطی هم در کار نیست و تصحیحی هم حول آن صورت نگرفته است و احمدی نژاد هم که امتیاز ابلاغ این رشوه تاریخی برای ترمیم رابطه نه چندان حسنه خود با روحانیت نصیبش شده، بیهوده از طرحی در ابعاد ملی سخن به میان نیاورده است. البته تا این زمان پیش خود فکر می کردم به قدر کافی به معنای مبسوط الید بودن واقف هستم. اما از شما چه پنهان پس از مشاهده این رقم فهمیدم که چقدر خوشبین بوده ام. البته این گونه از کیسه خلیفه بخشیدن ها را به کرات از سوی سلاطین و حاکمان تاریخ خودمان و از همین بیت رهبری و یا دیگر کشورهای مشابه خودمان،از ملک فهدها تا سلاطین مطلق العنان این یا آن کشور استبدادزده بارها شنیده و خوانده و بدان عادت کرده بودیم، ولی هیچ وقت رقمی تااین اندازه درشت و نجومی را که دولت های بسیاری و از جمله خود دولت جمهوری اسلامی برای رفع و رجوع کمبودهای خود در جستجو و آرزوی دست یابی به آن هستند و برای گرفتن وام هائی حتا یک دهم و یا یک صدم آن کاسه گدائی به سراغ این یا آن صندوق و بانک جهانی دراز می کنند، ندیده بودم. پیش خود فکر کردم اگر خامنه ای روی گنج قارون هم خوابیده باشد، قادر به حاتم بخشی هائی دراین حد و اندازه نخواهد بود. پس لابد ولی فقیه زاهد و بی آلایش ما روی گنجی که باید به مراتب عظیم تراز گنج قارون باشد، خیمه زده است که می تواند یک قلم هدیه صدها ملیونی، آن هم به یوروی ناقابل، تقدیم دوستداران خود بکند. بگذریم از این که دهشی با چنین وسعت نصیب هیچ دلداده ای مگر شهر ام القراء اسلام و روحانیت منزل گزیده در آن و جلب رضایت وی نمی توانست سبب شود. هرگز زلزله زدگان، سیل دیدگان و گرسنگان و جنگ زدگان و بیماران و... همان طور که تاکنون هم چنین بوده است، حتا در شرایطی که عزای ملی اعلام می شود، یک صدم این مبلغ و این نوع حاتم بخشی ها از سوی بیت رهبری را تجربه نکرده اند.
در اینجا مسأله مورد توجه ما، نشان دادن ابعاد استثنائی و نجومی این هدیه و حجم گنجینه خارج از حساب و کتابی است که در اختیار و تحت کنترل بیت رهبری است. درکش و قوس ابهت این رقم و در پی سرمنشأ این چشمه جوشان الهی بودم که گوشه هائی از حکمت حمایت بی قید وشرط خامنه ای ازاحمدی نژاد برایم روشن تر شد:
می دانیم که احمدی نژاد را با وعده آوردن پول نفت بر سر سفره مردم وارد کارزارانتخاباتی کردند و به مسند ریاست قوه مجریه نشاندند. از قضا درآمدهای نفتی هم طی همین سه سال جهش آسا افزایش پیدا کرد و به حدود ۲۳۰ میلیار دلار رسید. البته کسی-غیراز عناصر و هسته اصلی قدرت- از این که چه بر سر این مبالغ نجومی و بادآورده آمده و چه کسانی و چگونه خزانه را خالی و به اصطلاح ملاخور کرده اند، چیزی نمی داند. تنها برهمگان معلوم است که صندوق ذخایر ارزی خالی است و کفگیر به ته دیگ خورده است. در هرحال به لحاظ رعایت صوری ضوابط و قواعد مملکت داری لازم آمده که پاسخی هرچند آبکی توسط نهادهای قانونی و"پاسخ گو" به سؤال "چه شده و به کجا برده شده" داده شود. آش آن قدر شور گشته که مجلس دست پخت نظام و شورای نگهبان که قانونا مسئولیت نظارت و پاسخ گوئی به چگونگی مصرف این ذخایرعظیم را به عهده دارد، با اعتراض به نحوه مصرف یک جانبه و بدون حساب و کتاب ذخایر موجود، به فکر تحقیق و تفحص از حساب ذخایر ازری و نیز مسافرت های استانی احمدی نژاد و وعده و وعیدهای بی در و پیکر او افتاده است(تحقیق و تفحصی که البته نتیجه اش از قبل روشن است).
بیچاره احمدی نژاد! او چگونه و باچه جرئتی می تواند میزان واقعی مبالغی را که زیرمیزی به بیت رهبری حواله کرده است، فاش کند! گرچه درشتی ارقام حواله شده نحوه پنهان کردن را مشکل کرده است، اما بعید است راه دیگری به جز همان شیوه متداول، یعنی استتار کردن اسامی و ارقام در پشت عناوین و تبصره های سری و غیرقابل توضیح، وجود داشته باشد.
واما دومین نکته:
بارها خوانده ایم ویا این سؤال را شنیده ایم که به راستی دلیل واقعی و قانع کننده حمایت بی سابقه خامنه ای ازاحمدی نژاد که به نظر می رسد در بسیاری موارد با منافع عمومی(ونه الزاما باندی) نظام و جایگاه رهبری به مثابه شاقول نظام هم خوانائی ندارد، چیست؟ آخرین نمونه از این گونه حمایت ها را در دفاع آشکار او از ادامه ریاست جمهوری احمدی نژاد برای دوره دوم، و نیز تهدید انتقاد کنندگان دولت از عواقب خشم خدا و اعلام این مکاشفه پیامبرانه که خداوند نیز از انتقاد به دولت خوشش نمی آید و هشدار به رقبا که مواظب سخنان خود علیه دولت باشند، شاهد بودیم. آن هم درشرایطی که تمامی وعده و برنامه دولت شکست خورده و جز افزایش نارضایتی د رمیان مردم و نیز در درون حاکمیت و از جمله روحانیت و دیگر جناح های سیاسی و یا تشدید تنش ها و فشارهای جهانی درکنار حدت یافتن تضادهای باندهای درونی و تضعیف انسجام حاکمیت، حاصلی نداشته است.
با دیدن رقم نجومی فوق که لابد تنها بخش کوچکی از مال و منال رهبری و از ذخایر انبار شده و تحت کنترل او و بیت او را به نمایش می گذارد، شستم خبردارشد و توانستم برای سؤال بالا دلیل کمابیش قانع کننده ای بیابم: به راستی چه کسی بهتر از احمدی نژاد که سایر باندهای رقیب، مجلس و یا حتا بانک مرکزی را جزو نامحرمان نسبت به میزان و چگونگی مصرف ذخایر ارزی اعلام داشته، می تواند این گونه گشاده دستانه دست رهبر مادام العمر را در تصرف ذخایر ارزی باز بگذارد؟ در زمان شاه نیز البته با بالاکشیدن خارج از حساب و کتاب بخشی از درآمدهای نفتی توسط دربار مواجه بودیم و اساسا قرار دادن شرکت نفت در بیرون از کابینه و نصب مدیریت آن با نظر مستقیم شاه، ازج مله تمهیدات لازم برای این منظور بود. ولی چنان که مشهوداست، ابعاد رشوه دادن ها و حاتم بخشی ها در نظام سلطنت ولی فقیه، گوی سبقت را از همگنان خویش برده است.
بی شک درج چنین رقمی در مطبوعات از دید هیج کارگزار جاخوش کرده در نهاد خبرگان یا تشخیص مصلحت و یا مجلس شورای اسلامی و یا هر کجای دیگر مخفی نمانده است. اما چه کسی جرئت طرح این پرسش را دارد که ولی فقیه بدون آن که پاسخ گوی کسی باشد، این ارقام کلان را از کجا آورده است که این چنین می تواند به دادن رشوه های عظیم و به اصطلاح ایمان برباد ده مبادرت کند؟ آن مجلس پر طمقراق و مطلقا ول معطل ِ خبرگان با آن ید و بیضاء و آن رئیس و ومعاونانش و کمیسیون ها و بودجه هایش که جملگی به عنوان نظارت برعملکرد رهبری سر پا نگهداشته شده اند، فقط برای سرکارگذاشتن ملت ساخته وپرداخته شده است. گفتیم که اختصاص آن رشوه عظیم به شهر قم بی حکمت نیست و باآن نه فقط می توان نقبی به دل روحانیت عظیم الشأن زد، بلکه ازِ قبل آن می توان نهادهائی هم چون مجلس خبرگان و ناظربر عملکرد رهبری را رام تر و بی آزارتر کرد، و با خیالی آسوده تر به چابیدن خزانه نفتی و غیرنفتی ادامه داد و مادام العمر بودن ولایت خود را بیمه کرد و اژدهای دست آموزی هم چون احمدی نژاد را چهار سال دیگر به حراست از این گنج بادآورده برگماشت.
دعاکنیم که خداوند هم چنان بر مبسوط الید بودن رهبر بیفزاید!
2008-11-13-23-08-78
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com

*1-نمونه برجسته ای ازاین پدیده را می توان این روزها درتصویب اجازه شرکت سرداران و فرماندهان نظامی به عنوان کاندید در انتخابات ریاست جمهوری ملاحظه کرد. تصویب چنین قانونی برخلاف قوانین تاکنونی جمهوری اسلامی و حکم صریح خمینی صورت گرفته است و فراموش نمی کنیم که مدتی پیش، نوه خمینی نسبت به خط و نشان کشیدن سپاه در امور سیاسی و عدول از وصیت امام به مقامات حاکمیت هشدارکرد. در واقع فرماندهان سپاه که تادیروز"قانون"را از طریق استعفاهای صوری خود دور می زدند،امروز به مدد گسترش نفوذ مستقیم خود در ساخت قدرت، به سهولت قانون را متناسب با اندام خود تغییر می دهند، بدون آن که آب از آب تکان بخورد!
*2-این خبر را که در روزنامه ها و سایت های گوناگوی آمده است می توانید از جمله در آدرس زیر مشاهد کنید:
mizannews.com/default.asp?nid=1062

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد