یکبار دیگر چه باید کردی که لنین در سالیان پیش مطرح کرده بود گریبان روشنفکران و فعالان سیاسی اجتماعی ایران را گرفته است و هر کدام از این جریانات دستورالعملی را برای این چه باید کرد مطرح مینمایند که یا جنبۀ ذهنی دارد و یا جنبۀ عملی ؛ و همین امر یا موجب بی عملی سیاسی و یا سبب شورش های آنی و بی نتیجه می گردد ، بنابراین اگر می خواهیم فرمولی را برای این چه باید کرد بیان نمائیم ، شاید بتوانیم با وام گرفتن از نظریۀ گرامشی پاسخی قانع کننده به این چه باید کرد بدهیم. گرامشی می گوید که حاکمیت یک طبقه بر اساس دو جنبه جداگانه اجبار (سلطه) و رهبری اخلاقی اجتماعی ممکن میگردد. استیلا (هژمونی) به شیوهای از حاکمیت اشاره دارد که در آن سلطۀ طبقات صرفاً بر مبنای اجبار نبوده بلکه بر پذیرش فرهنگی ایدئولوژیک توسط طبقات مبتنی میباشد. بنابراین استیلای سیاسی صرفاً از طریق زور و رضایت حاصل نمیشود بلکه محصول هردو امر می باشد. پس مطابق دیدگاه گرامشی تحقق هر تغییر مستلزم تحول در جهانبینی و پیدایش نظام فکری و اخلاقی نوینی است. با این حال تأکید گرامشی بر عنصر تدارک فرهنگی ، به هیچ رو به معنی نفی ضرورت عمل سیاسی نیست ، زیرا نفی عمل سیاسی یا سازماندهی سیاسی میتواند بهانه ای برای کناره گیری و بی تفاوتی سیاسی در بین مردم گردد. بر این اساس طبق این دیدگاه میتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که جریانات و نیروهای سیاسی اجتماعی در ایران طی این سی سال به حق توانسته اند با تدارک فرهنگی ، جهانبینی ، نگرش و نظام فکری تازهای در بین مردم به وجود آورند تا زمینه تغییر و تحول در جامعه مهیا شود ، اما به دلیل نادیده گرفتن عمل سیاسی ، ناخواسته منجر به بی عملی سیاسی در بین مردم شده اند و همین امر سبب گردید تا جریانات و نیروهای سیاسی اجتماعی در ایران نتوانند به مطالبات و خواسته های به حق خود دست پیدا کنند و شاید هم یکی از عوامل اساسی که موجب این شد که جنبش سبز نتواند به خواسته های خود برسد ، این موضوع باشد که رهبران نمادین جنبش سبز بیشتر تأکیدشان بر تدارک فرهنگی است تا عمل سیاسی و همین امر به خودی خود دستاویزی برای کناره گیری و بی تفاوتی سیاسی در بین مردم گردیده است ، بنابراین اگر رهبران نمادین جنبش سبز میخواهند که جنبش از این حالت رخوت بیرون آید و به مطالبات و خواسته هایش برسد ، نیاز است که تدارک فرهنگی و برنامه عمل سیاسی را توامان با یکدیگر انجام دهند ، در غیر اینصورت یعنی تدارک فرهنگی بدون عمل سیاسی و سازماندهی سیاسی منجر به انفعال و بیتفاوتی ، و عمل سیاسی بدون تدارک فرهنگی و خودآگاهی چیزی جز شورشهای آنی را در بر نخواهد داشت.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد