|
|
| انديشه |
آرام بختياري
آغاز رمانتيك ، پايان ايده آليسم؟
هميشه درمركز علايق شلينگ ، فلسفه هنر قرارداشت . تماس با محفل رمانتيك دو برادر شلگل در شرق آلمان آنزمان موجب تشويق او به انديشه هاي رمانتيك شد و سرانجام او توانست به مكتب رمانتيك يك پايه : استتيك ، ايدئولوژيك ، و تئوريك ، بدهد. شلينگ ميگفت كه روح وفكرانسان، مهمترين و بزرگترين محصول و توليد طبيعت است و از وحدت : طبيعت، روح و فكر، هويتي بوجود مي آيد كه آن خود، خالق هنر است .
نصرت شاد
فلسفه ليبرال هم قربانی داد!
برونو میگفت كه جهان ، تصویر یا مخلوق خدا نیست ، بلكه طبیعت و خالق یكی هستند . وشناخت طبیعت ، موجب شناخت خالق میگردد. یكی ازدلایل حكم اعدام او این بود كه او خدا را دلیل جهان نمیدانست ، بلكه او خالق رادرهمه جا و درون همه اشیاء حاضر و ناظر میدید. او مینویسد كه تنها آرزوی انسان ،آنست كه با ابدیت و بی نهایت ، وحدت یابد. اوعارفی است كه میخواست نظرات كپرنیك را با مسحیت نوافلاتونی متحد سازد. هربار كه برونو وارد بحث عرفان میشد، قدری آسمان-ریسمان !
ادامه انديشه..
|
|
|
|
| |